تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریسک و مخاطره زیادی There is too much at stake ریسک و خطر زیادی وجود داره.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازشدت عصبانیت کبود شدن He was pale with rage از شدت عصبانیت کبود شد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیاده روری کردن I went a bit over the top یکم زیاده روی کردم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زیاده روی کردن معمولا به شکل گذشته ساده در مکالمات استفاده میشه I went a bit over the top یکم زیاده روی کردم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لاعلاج غیر قابل درمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی به معنای تحریک جنسی کردن است. این عبارت slang است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

لخت مادر زاد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریمل ضد آب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمارتو دارم.

پیشنهاد
١

هارت و پورتش زیاده قطعا به جای his می توان از سایر ضمایر نیز استفاده کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هدر دادن به عنوان مثال She idled away her youth جوانیش را هدر داد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سونوگرافی کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

راستش را بخوای حقیقتش را بخوای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ادبی من را ببخشید. جسارت بنده را ببخشید.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفخ دارم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حسرت کسی بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سالم و سلامت بودن

پیشنهاد
٠

تعریف شما را زیاد شنیدم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در خواست وام

پیشنهاد
٠

کاملا با من ناآشنا هستی.

پیشنهاد
٠

از دهن این و اون شنیدم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف سنگینی زدی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را سرزنش کردن. تذکر جدی دادن

پیشنهاد
١

تو بهتر از همه می دونی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گل گفتی حرف حساب زدی

پیشنهاد
٠

دیگر لطفی نداشتن به عنوان مثال It is no longer a matter of pleasure tome دیگر برایم لطفی ندارد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جواب قانع کننده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

War torn

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسطی پرداخت کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

No down payment پیش قسط نداره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همخوان با خود. هنگامی که یک اختلال روانی با ایگوی فرد همخوان باشد و فرد به وجود اختلال روانی خود بینش نداشته باشد یا ببینشش ضعیف باشد؛ یا به عبارت س ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی عرضه نبودن He is no slouch اون بی عرضه نیست.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شوخی خرکی کردن با کسی این عبارت با حرف اضافه on به کار می رود. Pull a prank on someone

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخراج شدم.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

سال خوبی داشته باشید.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توی دردسر افتادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نه تا زمانی که من هستم یا من نظارت می کنم. یا حتی تلویحا یعنی نه تا زمانی که من مسئول هستم. در واقع یعنی تا زمانی که من هستم اجازه نمی دهم و این عب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاهی به معنای فیصله دادن است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می دونم احمقانه رفتار کردم: اما لازم نیست اینقدر به روم بیارید.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی می خواهیم به کسی عامیانه بگوییم که مزاحمت نمی شم، از این عبارت استفاده می کنیم. I'll get out of your hair

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودت را با. . . . . . سیر نکن. مثلا Don't fill up on bread خودت را با نون سیر نکن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلشوره گرفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاغذ بازی و کارهای اداری پر دردسر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصلحت کسی را دانستن مثلا She knows her own interest. اون مصلحت خودش را میدونه