پیشنهادهای فرشته عاج (٥٣٧)
مثل قالی کرمون بودن. You're like a fine eune مثل قالی کرمون میمونی!
ریملی که ریخته و کثیف شده پخش شده ( در اثر گریه یا عرق کردن و. . . . )
بسیار مناقشه برانگیز
اصلا حرفشم نزن وقتی موضوعی آنقدر نامطلوب است که حتی نباید حرفش را هم زد.
واسه من رو منبر نرو واسه من سخنرانی نکن من را نصیحت نکن
تقریبا با یک اختلاف کمتر یا بیشتر
وجهه من را خراب می کنی.
نان سو خاری
سرت را بدزد. سرت را خم کن
رک و پوست کنده حرف زدن
اینو دیگه همه می دونن
گفته می شود که یعنی این طور می گویند هرچند ممکن است درست نباشد. ( میگن که )
گفته می شود که
چرا تو فکری؟
اذیتم نکن
شوکه شدم!
حال به همزن چندش اور معمولا برای شخص به کار می رود و با disgusting متفاوت است.
قول قول؟ وقتی می خواهیم مطمئن شویم طرف مقابل زیر قولش نمی زند، برای اطمینان بیشتر این عبارت پرسیده می شود.
در مورد لباس تنگ یا خیلی تنگ
گاهی به معنی لباس بدن نما
آدم بزدل و ضعیف و فرو مایه
گوگولی مگولی
تلافی شو سرت در میارم
ضایع شدی
با صفا
خیلی خزه
جنبه داشته باش
بی توجهی کردن بی محلی کردن. He sells me short
قصر در رفتن.
اینجوری بهتر شد. اونجوری بهتر شد.
زمانی استفاده می شود که گوینده نمی خواهد اطلاعاتش به طور عمومی منتشر شود.
خودت که بدتری
کدورت ها را کنار گذاشتن آشتی کرذن
حال و روز رقت بار وضعیت رقت بار به شکل استفاده در جمله دقت کنید. She was in a pitiable state. حال و روز رقت باری داشت.
کمک متقابل
از چیزی که انتظار داشتم بهتره نسبتأ خوبه
I can't stomach قادر به تحملش نیستم.
قادر به تحملش نیستم.
متوقف کردن از ادامه چیزی جلوگیری کردن
طبق برنامه پیش نره اشتباه پیش بره
تقاص پس دادن It's time to pay the Piper وقت تقاص پس دادنه
از کجا بدونم
می فهمی چی میگم؟ حواست به من هست؟
اینجا بیرون هوا یخه
قسمت بوده
شورشو در نیار
جم نخور تکون نخور
من دیگه سنی ازم گذشته
گمراه کردن مثال Don't let them lead you astray
واقعا امیدوارم ( خدا کنه ) اینطور نباشه