پیشنهادهای فرشته عاج (٥٣٧)
حرف حرفمنه
شخصی با همت بالا
اهل عمل عملگرا
تا موقعی که من هستم ( مسئولم ) اجازه نمی دم.
به قاعده و صحیح
در نطفه خفش کن
فراری درجه یک تحت تعقیب
مفت خور، بی عار
استاد مدعو
آروم باش
با بی اعتنایی تمام
غذا کشیدن. مثلا: Make me a plate برام غذا بکش یا I'll make you a plate برات غذا می کشم.
پیاز داغش را زیاد کردن، یا به گفتار اغراق بخشیدن،
هرگز به کم راضی نشو
به کم راضی شدن
برام دعا کنید.
به یک سرط
اما به یه شرط
دنبال چیزی رفتن You have to go for باید بری دنبالش ( البته تلویحا یعنی باید کمی سماجت نشون بدی )
ای وای! برای بیان تعجب یا شوکه شدن از چیزی به کار می رود، اما این تعجب یا شوکه شدن لزوما متبت نیست.
تو بردی وقتی بعد از بحث در مورد موضوعی این عبارت به کار می رود؛ یعنی اعتراف می کنیم که طرف مقابل درست می گوید. یا محق است.
حس می کنم دارن درباره من حرف می زنند.
در حد نو وقتی درباره وسایل حرف می زنیم، در حد نو ترجمه می شود.
کنار کشیدن
بسیار دانا به زعم من بهترین معادل کلمه خبره است.
ساق ران مرغ
دست و پنجه نرم کردن با
هرچیزی به موقعش
زیروبم I know you inside out. من زیرو بم تو را می شناسم. من کاملا میشناسمت.
نقطه عطف
جرو بحث کردن. We crossed swords
نارو زدن You doubl crossed me. به من نارو زدی.
رسیدن به جایی یا رفتن از جایی یا انجام کاری، ( کمی ) دیر تر از زمان پیش بینی شده.
صدقه گرفتن صدقه قبول کردن
تقریبا معادل چراغی که به خونه رواست به مسجد حرومه
ظرف دو هفته عبارت by the end of به طول زمان اشاره می کند.
نمونه تمام عیار یک مرد یا یک زن بودن
تا ببینیم چی میشه
تا ببینیم چی میشه
فقط اهل شعار بودن طبل تو خالی بودن
چشم تنگ تنگ نظر
اختروش دورترین اجرام شناخته شده از منظومه شمسی
غذای مغذی و پر و پیمون
خراشیدن چیزی از روی سطحی غالبا جیزی که دوست نداریم روی سطحی باقی بماند. مثلا می خواهیم کاغذ دیواری های کهنه را از روی دیوار برداریم. Scrape the wall ...
هوایی شدن
شرایط سخت
همون آدم سابقی
معادل برگ چغندر در گویش عامیانه فارسی What am I, chopped liver من چیه ام، برگ چغندر؟
می فهمم. درکت می کنم.