پیشنهادهای ژیلافرزانه (٤٠٦)
دیگه دوستت ندارم
با نظرت مخالفم
بذار روشنت کنم
زر نزن
چی بگم والا
با ماشین میام دنبالت
خاطرتو میخوام
شوخی خرکی
من همینم که هستم
زهره ترکم کردی
حواسم برای یک لحظه پرت شد
باهم کنار بیاییم با هم مصالحه کنیم
حالم بهم خورد
برو گمشو
عزمتون رو جزم کنید
محدود فکر نکن
بی کارم. بی هدفم. علافم
منتظر فرصت مناسبم.
ناراحت و بهت زده
نباید جا بزنی.
حالمو گرفت.
یهویی شد.
درخواست شما پذیرفته نشد.
درخواست موافقت شد.
می توانم فردا سر بزنم.
داری محرم راز من می شب.
از داشتن شکم گنده متنفرم.
مجذوبت شدم.
برای یک سورپرایز بزرگ و شوکه کننده آماده باش.
بذار تو حال خودم باشم.
باشه برای بعد.
ساده بگم.
او یک مشاور املاک است.
پیام عاشقانه به دایرکتم فرستاد
به چه درد می خوری؟
ازش بعید نیست
قیمت را پایین بیار
آدم بی اصل و نسب
هیچ چیز قطعی نیست.
تو آنقدرها هم . . . . . . . نیستی.
زیرآب کسی را زدن
کاملا شبیه کپی
توی این کار استعداد داره.
آنقدر معرفت نداشت که. . . .
بنابراین درسهای زیادی را باید ( کارکنم ) جبران کنم.
اجازه بدهید حضور و غیاب کنم
اگر حرف شما را درست متوجه شده باشم
کلی مکافات کشیدیم
به وقتش
قطعیه؟