پیشنهادهای ژیلافرزانه (٢٧٢)
به چه درد می خوری؟
ازش بعید نیست
قیمت را پایین بیار
آدم بی اصل و نسب
هیچ چیز قطعی نیست.
تو آنقدرها هم . . . . . . . نیستی.
زیرآب کسی را زدن
کاملا شبیه کپی
توی این کار استعداد داره.
آنقدر معرفت نداشت که. . . .
بنابراین درسهای زیادی را باید ( کارکنم ) جبران کنم.
اجازه بدهید حضور و غیاب کنم
اگر حرف شما را درست متوجه شده باشم
کلی مکافات کشیدیم
به وقتش
قطعیه؟
جایی درز نکنه
اهلش نیستم
شوخی کردم
آماده
به خاطر خودش مستقلا
احتمالا تصور می کنم
در وضع بد در وضع نامناسب
کسل کننده خسته کننده
گیج و هیجان زده
در مضیقه مالی در تنگدستی
در عمل در زندگی واقعی
چه خوب معرکه است
از. . . . . . بعید نبودن
کسل کننده
چطور شده؟ وای باور می کنی!
مشهور
دست خداست شانسی
هر ننه قمری
کثیف کاری کردن
مهمانی خفن
دست بردار بیخیال شو
میفهمم چی می گی
باهات موافقم
اوضاع از این قراره
واسه من ساخته شده
پیرشدن
نزدیک شدن به ایستگاه
گوش به زنگ بودن
حرف رو حرف نیار
بجنب
گوشت رو باز کن ببین چی میگم
پخمه نباش
تو درد سر افتادم
حالا کجاشو دیدی