پیشنهادهای ژیلافرزانه (٤٠٦)
صبرم داره تموم میشه
سخت تلاش کردن
یه عالمه کار سرم ریخته
شمارش از آخر به اول
پشت و رو
بله، خیلی
گپ زدن
کلی کار سرم ریخته
از همون اول از هم خوشمون آمد
ببینم چی پیش میاد
چه فرقی می کنه حالا که چی
یه کاسه ای زیر نیم کاسه است
نمی توانم تمرکز کنم
حوصله داری؟ تمایل داری؟
صبر کن
چه گستاخ
کلی کار دارم که باید انجام بدم
کم کاری کردن وقت هدر دادن
ککشم نمی گزه
کار خودمه
رو مخمه
شانس موفق شدن داشتن
فقط دو قدم راهه
اصلا برام مهم نیست
غرغرو
دوست صمیمی
او خوب حرف می زنه
سرزدن به کسی
سرانجام به تدریج
چیزی را بسیار خواستن
احترام گذاشتن تحسین کردن
پروسه
پسر کاو ندارد نشان از پدر
خیلی ممنون
تمییز کردن از طریق مالیدن
کلک کسی را کندن
زیاد چرت و پرت می گی
به معنای
شروع کردن
پاتو از گلیمت درازتر کردی
در حالت بیشترین فعالیت بودن
با دقت نگاه کردن
بهترین بخش از چیزی
محشر بود
وقتشو به بطالت می گذرونه
تولدت پیشاپیش مبارک
تکیه کلام
زیر لیسانس ساده کردن
گوشی دست کسی دادن
اوضاع بر وفق مراده ( به طعنه )