پیشنهاد‌های حسام اکبری (١٢٦)

fighting به معنای مبارز نیست به معنای مبارزه کردن است. یا میشه به جاش گفت هماوردی

آوردگاه

مشت زنی سایه ( یا سایه زدن )

ژنومیایی یا ژنی

درشت

از کار افتادن

بیش قند خونی

جالب آنکه

غرق در کار بودن، یا فرو رفتن در کار

رسوب اشتباه است ، زیرا رسوب ترجمة deposition است بهتر است به جای این عبارت در متون علمی و پزشکی از همان �بازجذب� استفاده کنیم که به معنای جذب دوبارة ...

تنظیم افزایشی

ریشه در چیزی داشتن

گرایشمند ( دارای گرایش یا میل ترکیبی زیاد )

با این همه

دریافت

پیشی گرفتن

به نظم بهتر اینه که باقی را حذف کنیم و فقط ماندن را به کار بریم در ظرف باقی می ماند = در ظرف می ماند

همسان بودن هم معنی می دهد

در برخی جاها میشه گفت کاهش بیشینه برای نمونه، به حداقل رسیدن چیزی = کاهش بیشینة چیزی

سرشکن شدن

کاستی ها

درست پس از درست هنگام

بسیار مراقب این دو واژه شبیه به هم باشید vasoconstriction و venoconstriction واژة نخست ( vasoconstriction ) ، به معنای رگ تنگی ( در هر رگی است ) اما ...

تنظیمگر

باز زایش

سرشکن

انباشت

دور کردن

مبارزه در برابر زمان

با فاصله از یکدیگر

ورودی مثلا در بدنسازی می گویند برنامه ورودی ( که یعنی برنامه ای که فرد باید در ابتدا یا پس از بازه های استراحتی طولانی انجام دهد تا بتواند با تمرین ب ...

در علوم ورزشی و پزشکی به معنای بیش جبرانی یا فراجبرانی است دکتر سلیه در کتاب استرس زندگی می گوید، چنانچه شما در برابر عوامل استرس زا قرارگیرید، پاسخ ...

دستگاه های دست اندر کار مثلا وقتی میگیم ساب سیستم های ریکاوری بدن یعنی دستگاه های دست اندر کار در بازیابی یا ریکاوری بدن

رویارویی

ژرفناک

افزوده

در اندازه بیشینه هم بعضی جاها میشه ترجمه کرد

پیامد ( در خیلی از موارد می توان از این واژه استفاده کرد ) برای مثال تاثیر ۸ هفته تمرین بر عملکرد ورزشی: پیامد ۸ هفته تمرین بر عملکرد ورزشی در بعضی ...

پی ریزی کردن

چارچوب بندی کردن

دوستان عبارت مبتنی بر شواهد یا اقدام شواهدمحور همه جوره عربی هستند بهتره به جای این عبارات عربی، از عبارت رویکرد یافته بنیاد بهره بگیرید که هر سه وا ...

فراهم آوردن

به لطف: به یاری

کامبخش

با مشکل روبرو کردن

قلمرو یا ناحیه هسته ای

در علوم پزشکی به آن غشا می گویند basal lamina غشای پایه

گیرنده مرکزی اشتباه است در واقع این واژه co - receptor است نه core - receptor معنی این واژه گیرنده کمکی است

فردویژه