lamina

/ˈlæmənə//ˈlæmənə/

معنی: ورقه، پهنک برگ، لایه نازک، شاخه پردهای
معانی دیگر: (گیاه شناسی - جانور شناسی) پهنک، تیغک، لایک، فلس، فلسچه، پولکچه، lamin ورقه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: laminae, laminas
(1) تعریف: a thin plate, scale, or sheet, esp. the top layer of several.
مترادف: plate, skin
مشابه: coat, coating, cover, covering, integument, lamella, overlay, sheathing

(2) تعریف: the blade or expanded area of a leaf.
مترادف: blade, leaf
مشابه: bract, leaflet, needle, petal, phyllome, sepal

جمله های نمونه

1. These components include the basal lamina as well as the trophic factors released by neurons and Schwann cells following injury.
[ترجمه گوگل]این اجزا شامل لایه بازال و همچنین عوامل تغذیه ای آزاد شده توسط نورون ها و سلول های شوان به دنبال آسیب است
[ترجمه ترگمان]این مولفه ها شامل the های اساسی و نیز فاکتورهای trophic آزاد شده توسط نورون ها و سلول های Schwann پس از آسیب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lamina propria mononuclear cells were isolated by a modification of the original technique of Bull and Bookman.
[ترجمه گوگل]سلول های تک هسته ای لامینا پروپریا با اصلاح تکنیک اصلی بول و بوکمن جدا شدند
[ترجمه ترگمان]سلول های lamina propria با اصلاح روش اصلی بول و bookman جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Epithelial and lamina propria mononuclear cells were isolated from surgical specimens from control, Crohn's disease, and ulcerative colitis patients.
[ترجمه گوگل]سلول های تک هسته ای اپیتلیال و لامینا پروپریا از نمونه های جراحی از بیماران کنترل، بیماری کرون و کولیت اولسراتیو جدا شد
[ترجمه ترگمان]سلول های mononuclear و lamina propria از نمونه های جراحی از کنترل، بیماری Crohn و ulcerative بیمار colitis جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results The nuclear matrix - lamina - intermediate filament fine network remained after selective extraction.
[ترجمه گوگل]نتایج ماتریس هسته ای - لایه - شبکه ریز رشته میانی پس از استخراج انتخابی باقی ماند
[ترجمه ترگمان]نتایج شبکه هسته ای - - lamina - network پس از استخراج انتخابی باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Free tumour cells infiltrating stroma always lost basal lamina and were shortage of desmosome.
[ترجمه گوگل]سلول‌های تومور آزاد که به استروما نفوذ می‌کردند همیشه لایه بازال را از دست می‌دادند و کمبود دسموزوم داشتند
[ترجمه ترگمان]سلول های سرطانی که به stroma نفوذ می کنند همیشه lamina های اساسی را از دست داده اند و کمبود of داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each lamina of ramose top turns into bud piece, base the ministry is gules, read floweriness piece.
[ترجمه گوگل]هر ورقه ای از تاپ راموز تبدیل به قطعه غنچه می شود، پایه وزارت گلس است، قطعه گلی را بخوانید
[ترجمه ترگمان]هر یک از این lamina ها به یک تکه غنچه تبدیل می شوند، که براساس آن وزارتخانه gules است و قطعه floweriness را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Brim of branch tip, lamina or lamina are silvery white changeably for the most part. 3 bunch give birth to floret at branch top.
[ترجمه گوگل]لبه نوک شاخه، ورقه یا ورقه در بیشتر قسمت ها به رنگ سفید نقره ای است 3 دسته در بالای شاخه گلچه به دنیا می آورند
[ترجمه ترگمان]از نوک شاخه ها، lamina یا lamina نقره ای رنگ نقره ای برای اکثر قسمت ها تشکیل شده است ۳ خوشه در قسمت بالای شاخه به دنیا می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To evaluate the curative effects of the lamina reduction and the traditionary laminectomy on the intraspinal primary tumor.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثرات درمانی کاهش لامینا و لامینکتومی سنتی بر روی تومور اولیه داخل نخاعی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثرات درمانی کاهش lamina و the traditionary در تومور اولیه intraspinal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The lamina propria contains some fibroblasts. There area lot of rough endoplasmic reticula and mitochondria in the cytoplasm of fibroblast.
[ترجمه گوگل]لامینا پروپریا حاوی مقداری فیبروبلاست است در سیتوپلاسم فیبروبلاست، مقدار زیادی شبکه آندوپلاسمی خشن و میتوکندری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]The lamina شامل برخی از فیبروبلاست ها است تعداد زیادی شبکه اندو پلاسمیک زمخت و میتوکندری در سیتوپلاسم فیبروبلاست ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The lamina is more even structure of consists of the same kind mesophyll cell.
[ترجمه گوگل]لایه لایه ساختاری یکنواخت تر دارد و از همان نوع سلول مزوفیل تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The بیشتر از ساختار درونی بافت درونی بافت درونی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nests of transitional epithelium grow downward into the lamina propria and a central cystic space forms.
[ترجمه گوگل]لانه های اپیتلیوم انتقالی به سمت پایین به لایه ورقه ای رشد می کنند و یک فضای کیستیک مرکزی تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]nests های بافت دار انتقالی به سمت پایین در the lamina و یک مرکز فضایی فیبروز کیستی رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Summertime lamina appears completely for green.
[ترجمه گوگل]لامینای تابستانی کاملاً سبز به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]تابستان lamina به طور کامل برای سبز به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The turnover of lamina tissue of perennial ryegrass was systematically studied through cutting experiment by the application of the theory and methods of the tissue turnover.
[ترجمه گوگل]گردش بافت لامینه چچم چند ساله به طور سیستماتیک از طریق آزمایش برش با استفاده از تئوری و روش های گردش بافت مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]گردش بافت of از بافت جاودانه به طور سیستماتیک از طریق آزمایش تجربه و استفاده از تیوری و روش های گردش کار بافت مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The lamina regeneration ability of Akihime and Toyonoka were better than that of their leafstalk.
[ترجمه گوگل]توانایی بازسازی لایه های آکیهیمه و تویونکا بهتر از ساقه برگ آنها بود
[ترجمه ترگمان]توانایی تجدید حیات وحش Akihime و Toyonoka نسبت به that آن ها بهتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There are increased numbers of chronic inflammatory cells lamina propria.
[ترجمه گوگل]تعداد سلول های التهابی مزمن lamina propria افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از سلول های التهابی مزمن lamina propria وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورقه (اسم)
ticket, form, flake, sheet, paper, leaf, streak, tablet, leaflet, slab, layer, writ, lamina

پهنک برگ (اسم)
lamina

لایه نازک (اسم)
lamina

شاخه پردهای (اسم)
lamina

تخصصی

[عمران و معماری] لایه - برگه - قشر - ورقه ای - برگ لایه
[ریاضیات] لایه، ورقه
[خاک شناسی] لایه

انگلیسی به انگلیسی

• thin plate, thin layer, thin sheet; overlapping layer; blade of a leaf, opened area of a leaf

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] لایه، ورقه، تیغه
lamina ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: برگ لایه
تعریف: نازک ترین لایۀ قابل تشخیص در رسوب یا سنگ رسوبی که معمولاً ضخامت آن کمتر از یک سانتی متر است
تک لایه
در زیست شناسی سلولی، به شبکه ای از پروتیین های intermediate filaments که سطح داخلی پوشش هسته را ساپورت میکنند، لامینا گفته میشود.

بپرس