پیشنهادهای حسین (٢٠٢)
بنیاننده
گنجاننده
آمیختاری
خروشنده
تلاطم :خروشانی, خروشندگی
نیرودهنده
برون کنش
درچکانش
باینده
نگارندگی
نگاشتن بهترین برابر است که بن کنونش می شود نگار که به معنای نقش است .
شتابش
هیمنه
زبدگی
قطعا آراستن مثلا مرتب آراسته ترتیب آراستگی ترتیب دهنده آراینده
فسردگی
فسرده
نهادن بهترین برابر است چرا که گذاشتن بیشتر برای اجازه دادن است تا قرار دادن
نسخیده
فرگشتگی
می شود برش
براننده
پرستشگر
فرآورنده
کننده یک پسوند فاعل ساز کمکی است که افعال ناقص رو تبدیل به فاعل می کنه مانند جادو کننده پاک کننده ولی برای افعال کامل همان پسوند نده به کار می ره ...
مانایی مانش
میرایی
میرا بهترین برابر است .
سرایه گویی
سروده گویی
سوزنش
آستانه
دروغگو به کذاب می گن به کاذب می گن دروغین
بدبختانه برابر پارسی خیلی از واژگان عربی را نمی توان گذاشت چرا که برابر ریشه پارسی آن ها فراموش شده . برای نمونه اگر برابر پارسی ریشه صغر عربی رو داش ...
متروکه ریشه ترک داره به معنای ترک کردن متروکه یعنی ترک شده برابر پارسی از می شود رها شده بومی اش می شود ترک شده
شناسنده
رحمنده
بومی شده ترحم رحمش
نهادینه ، نهادینگی
به جای حرکت کردن بگیم شتافتن
فریبگر
صد در صد نیرنگ
بن کنونش می شود فریب
فریفتن یعنی فریب دادن گول زدن
ستم شدگی
کافش
کمینگی، کمترگی
برون ریزش
موجود: باشنده موجودیت:باشندگی
فهمیده بومی شده واژه فهیم ریشه عربی پسوند پارسی یده