تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرامرد اگر من بخوام برای نام این ابر قهرمانان معادل پارسی انتخاب کنم اینجوری میشه سوپربوی:فراپور سوپرگرل:فرادخت سوپرمن:فرامرد زبان پارسی ما پتانسیل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داراز هنگام، بلند هنگام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

حرم برابر پارسی اش می شود گنبد حرم ح داره که عربی است ولی گنبد گ داره که نشون میده پارسی است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درشت پیکر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زهرین شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی آن می شود اژدها که از واژه آژدهاک میاد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نمایه

پیشنهاد
٠

توتالیتاریسم یعنی حکومتی که در تلاش است که ایدعولوژیک اش را در کل جامعه حاکم کند برابر پارسی آن میشود تمامیت خواهی ، ولی اگر پارسی تر بگمش میشود یکسر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

همچیز خواه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگارندگی، نگارشگری، نگارکشی، نخشگری، نخش کشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگارنده، نگاره کش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگارشگری، نگارندگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متغیر واژه ای عربی است که به چیزی که کارش تغییر کردن است اشاره دارد در زبان پارسی ما پسوند نده رو داریم که بسیار پر کاربرد است که به چیز یا کسی اشار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دگرنده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه دگرگون شونده بسیار دراز است بهتر است گون میانی اش را برداریم و بگوییم دگرشونده یعنی از چیزی به چیز دگر می دگرد دگرشونده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که این واژه ضد ضربه از دو بخش ضد به چم پارسی پاد و ضربه به چم پارسی زنش ساخته شده است چم دقیقش پادزنش میشود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نرجس برگرفته از نام پارسی نرگس است نرجس معرب شده نام نرگس است در میان دادو ستد فرهنگی که میان دوزبانه صورت میگیرد نام ها نیز دادو ستد میشود چگونه ا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرگشته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خفاش از خوف عربی میاد پس عربی است یعنی جانوری که در جای خوفناک و ترسناک زندگی میکند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرکننده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتجاع ریشه رجع یعنی برگشت آهنگ افتعال به چم پارسی واپسگرایی، واپسگشت، بازبرگشت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منفجر کرد، ترکاند منفجر شد، ترکید منفجر میکند، میترکاند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکمان، ترکیدگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکیدگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

گذر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش برگرفته از واژه پارسی نخش است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دهشت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرو کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واپس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوسفند واژه پارسی که دگرگون یافته واژه گوسپند است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تن به تن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بایسته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی به شاهزاده مرد پرنس میگویند و پرنسس س مونث داره یعنی شاهزاده خانم پس معنای دقیقش شاهزاده خانم یا شاهدخت است نه دختر زیبا از آنجا که ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وفا کردن برای نمونه به عهد خود عمل کرد به عهد خود وفا کرد عمل نکرد وفا نکرد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنش گیری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بن ماضی گریخت یعنی فرار کرد بن مضارع گریز یعنی فرار می گریخت فرار میکرد می گریزد فرار میکند فرار یک فعل ناقصه که نیاز به فعل کمکی داره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پذیرفتنی، سزاواری، پذیرفتگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک تنه یکدونه ای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانندی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدید هم عربی است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دورو بره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دریچه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کناه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نخش ها، نگاره ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه مواد پارسی است که جمع واژه ماده است که به نادرستی با جمع مکسر عربی جمع بسته میشود که درستش ماده ها است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیگ زاگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیربار، رگبار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

نشانگاه، جانشان، رهنشان، نمودار