پیشنهادهای حسین (٩٥)
دریچه
کناه
نخش ها، نگاره ها
واژه مواد پارسی است که جمع واژه ماده است که به نادرستی با جمع مکسر عربی جمع بسته میشود که درستش ماده ها است
زیگ زاگی
تیربار، رگبار
نشانگاه، جانشان، رهنشان، نمودار
دگرریختی
آواگر
تهمتن
نماد تولد دوباره، زندگی در زیر آتش خاکستر،
برنج اعلا=برنج ناب
پتی
برای نمونه من می خوام بگم در بعدپنجم سفر کردم بجا بعد باید چی بگم
شمارشگر
دیوانوار، دیوانه کننده
ساییدگی، ساینده
جداگانه
کارآزمودگی
برابر پارسی=دژمرگ
نگارنده، نخشه کش، نگارشگر
نامیرا، پابرجا
دگرپیکری،
رویین تن، پولادین تن، پادزنش
عالم غیب=جهان پنهان
تبهکار بهترین واژه برای شرور است
راهیاب، نشانیاب، نشانگر
دویدن، دوش
بازسازی
قهرمان پارسی است به شایدی زیاد این همان واژه کهرمان است که ک آن برداشته شده و بجاست ق گذاشته شده عربی هم نیست در عربی میشه بطل
افزودنی افزونه
برابر پارسی همپیمانان همیاران همسوها متحد شدن =هم پیمان شدن
پادزنش
دگرشونده
ملکه درستش در عربی ملکة است که ریشه ملک داره یعنی پادشاه بندواژه پایانیش ت داره و نشانه مونث است پس صد در صد عربی است
نیشاپور
برونبخش بیرونبخش
بهداشت واژه پارسی است چون از پیشوند به یعنی خوب و پسوند داشت بکارگرفته شده
سپهبد به پادشاه هم میگویند برای نمونه در سروده فردوسی گذر سیاوش از آتش در بند نخستش داریم چنین گفت موبد به شاه جهان ک درد سپهبد نماند نهان اینجا اش ...
سازگاری تکامل پیدا کردن=سازگاری پیدا کردن تکامل پیدا کرد=سازگار یافت
نماز عربی نیست در عربی میشه صلات واژه نماز در دراز نای تاریخ دچار دگرگونی هایی شده در پارسی دیرین به آن نماژ میگفتند الان ژ پایان واژه برداشته شده وب ...
این واژه ریشه پارسی دارد عرب ها چون گ نداشتند بندواژه نخست واژه گوهر رو برداشتند و بجاست ج گذاشتند و میگن جوهر که جمعش میشه جواهر
نمونه میتونم بیارم مانند ، آتشین، پولادین، اهنین
این واژه صددرصد پارسی است چون از پیشوند ره و پسوند بر بکارگرفته شده است ره از راه میاد بر از می برد میاد یعنی ره را میبرد
شلخته