پیشنهادهای م.ر.ط (١٧)
●شونه. ●کتف. ●دوش.
●سالن★ ●تالار ★
●نوجوان. ●تازه به سن بلوغ رسیده.
ناگهان، در یک لحظه. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . I suddenly see him م ...
●درود. ●سلام. ●علیک. ●شروع یک مکالمه.
●بچه ها ●افراد ●بروبچ ●رفقا ●ما ایرانیا ●پسرا
●مادر ●مامان ●مامان جون ●مامانی ●Mother
بر خلاف چیزی که فکر می شد.
Scanning
چربی های پهلوی شکم.
من پشت سر تو هستم. نگران نباش. هواتو دارم!
خانه ای که بچه های شیر خوار را در آنجا نگه می دارند.
This is the shop which sells really nice cakes. ●این فروشگاهی است که کیک های بسیار خوبی را به شما می فروشد.
. This is the cat who scratched me ●آن گربه من را چنگ زد. ●آن گربه من را خراشید. ●آن گربه به من پنجه زد.
شروع، به حرکت افتادن. . I start raning. من شروع به دویدن کردم.
Tell me =say me
My jean is baggy