تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

در مورد انسان بد اخلاق آدمی که نیش و کنایه می زنه

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

فرد راه بلد محلی راه نما

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

از محاصره ( کردن ) دست برداشتن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Intervening ( adjective or verb ) Something that comes between two points in time, space, or events intervening country = سرزمین میانی یا فاصله دار ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

همان like to ست منتهی انگلیسی قدیمی ست

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

در مخمصه افتادن به مخمصه افتادن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بنابراین از این رو در نتیجه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

لطفاً دقت شود که این کلمه را به فارسی می توان کاملاً برعکس و متضاد متوجه شد و ترجمه کرد The general chose her without discrimination ژنرال او را بد ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

سرزنش کردن دست انداختن نقد کردن “Have a crack at someone” ( British informal expression ) In this context, it means To criticize or scold som ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

زن و شوهر شدن دوست پسر دوست دختر شدن به رابطه ای میگن که از حد دوستی فراتر رفته باشه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

شوخی کردن دست انداختن کسی “Ribbing” ( noun / from the verb to rib someone ) means Light teasing or joking, usually in a friendly or playful way — ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاب تحمل فشار را داشتن To be strong or sufficient enough to handle pressure, difficulty, or burden This old bridge is not equal to the strain of h ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Mail= زره Clad= ملبس در نتیجه زره پوش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به لاستیک دور در و شیشه خودرو هم میگن که برای آب بندی و جلوگیری از ورود هواست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The phrase “there’ll be hell to pay from [someone]” is an idiomatic expression that means That person will be very angry and there will be serious ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Old fashioned In this way Like this

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بدون حق اعتراض بدون تجدنظر تصمیم نهایی است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

A movement that is part of a set of movements in a military or naval maneuver Example: The troops performed a series of evolutions on the parade grou ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حلال رنگ و این جور مواد شیمیایی رو میگن که برای تمیزکاری و رنگ زدن استفاده میشه مثل تینر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این پا اون پا کردن شاید از روی خستگی شاید از روی دودلی و برای دو دوتا چهار تا کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاشف به عمل آمد. . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

تکه بریده شده، کوتاه شده یا باقیمانده از یک چیز بزرگتر که قبلاً کامل بوده حالا اون چیز میتونه طناب، دست، پا، دندان، درخت و . . . باشد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

احساس یا علاقه را با تمام وجود ابراز کردن/نشان دادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بر هم زدن تعادل کسی با پا جلوی پای او گذاشتن بر هم خوردن تعادل خود با بر خورد پا به شی یا مانعی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چوب لای چرخ گذاشتن ایجاد مانع کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در معنای صدقه و خیرات Alms درسته نه Alm

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مویی رد کردن مویی گذشتن و . . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با نگاه از بالا به پایین

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نوعی وسیله صنعتی جهت حمل و نقل اجسام

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مورد آدم: خسته و از پا افتاده در مورد وسایل: کارکرده و مستهلک

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با روی باز و دوستانه رفتار کردن یا چیزی را گفتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خود به خود

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سر هم بندی ( کردن ) ماست مالی ( کردن ) الله بختکی ( کاری کردن )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آدم خودنما

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از اولش معلوم بود نگفته معلوم بود مگه جور دیگه هم میشد فکر کرد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Oft - used is a slightly formal way of saying frequently used or commonly used پر استفاده رایج

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In your midst یعنی دور و برت پیرامونت میون دوست و آشنا میون محیطی که توش زندگی می کنی All of these examples reinforce the idea that there is great b ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

انرژی، علاقه یا کاری که به سرعت از فردی به فرد دیگه منتقل میشه و شور و هیجان به پا میکنه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از روی صمیمیت

پیشنهاد
٠

از شکست در کاری درس عبرت گرفتن و تجربه کسب کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

عروسک های نرم و پنبه ای که خیلی متنوع ان و خوراک بغل کردند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی قیافه ت شبیه کسی باشه که انگار کشتی هاش غرق شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واحدی استاندارد برای اندازه گیری جریان الکتریکی آمپر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ور آمده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی شلوار راحتی که موقع خواب و زمان استراحت می پوشن پیژامه زیرشلواری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

=turtleneck ( us )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوباره بازی درآوردن از نو شروع کردن ( رو مخ رفتن )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پلک رو هم نگذاشتن

پیشنهاد
١

متوجه چیزی شدن آگاهی یافتن از موضوعی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو سر کسی زدن کسی رو کوبیدن