تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ارزش شدن بی پایه شدن ارزش و جایگاه خود را از دست دادن مانند پول یک کشور devaluation

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاوبندی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سهمگینانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کژواره برابرنهاد irony و همچنین کنایه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افسار گشایی لنگرگشایی ازاد و رها کردن شناور یا کشتی از لنگر unmoor در رشته های دیگر هم کاربرد دارد با همین درونمایه مانند رهاسازی پولهای ستانش شده.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لنگرگشایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنگنده های نهفته Stealth Fighters

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر پوستی زیر میزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخملی /makh. ma. li/ چک: Sametov� revoluce انگلیسی: The Velvet Revolution ایرانی: انقلاب مخملی، براندازی مخملی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورافکنی / ورا افکنی برابر نهاد واژه ی project انگلیسی است و هم نهاد با traject نمی تواند باشد. پیشاوند ورا با فرا یکسان است و همتراز پیشاوند - pro . ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترارفت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پابرجا ماندن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاینده بودن پایندگی داشتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایرانی: به همانه ی اربی: به مثابه ی، به منزله ی، در حکم انگلیسی: to amount to something the same as something

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاکسازی پالودن پالایش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fluctuating = نوسانی، نوسانمند، نوساندار نوسان واژه ای ایرانی است. نوسان همان ناسان، نابسان، نبسان، ناهمسان، نابسامان است. انجه که سان ندارد. سان ه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نوسان همان ناسان، نابسان، نبسان، ناهمسان، نابسامان است. انجه که سان ندارد. سان همان سامان است. پس نوسان واژه ای ایرانی است. نوسان داشتن نوسانی بود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش بینی ناپزیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناهمگن، ناهمگون

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدبین گرایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

دورویی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جازدن چیزی به نام چیزی دیگر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهره جویی، سودجویی بهره = صرفه نمونه: ان کار نمی صرفد. = ان کار بهره ای ندارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدمان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناکار - خنثی ناکار کردن - خنثی کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنودناپزیری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گان نشانک جمع نیست بلکه همان نشانک جمع ان است که در واژه هایی که به ه پایان می یابند، برای اسانی گویش گ به ان افزوده می شود مانند ستمدیده ستمدیدگان، ...

پیشنهاد
٠

کارواژه های کنشگیرانه اربی: افعال متعدّی انگلیسی: transitive verbs

پیشنهاد
٠

کارواژه های کنشگرانه اربی: افعال لازم انگلیسی: intransitive verbs

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنودن مایۀ دگرگونی جیزی شدن، تاثیر کردن در چیزی سرواژه: هنودن [ تاثیر کردن to affect ] دستور واژه: بهنای بن واژه: هنای نام واژه: هنایش [تاثیر effec ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همشکنی ( همشکانی ) همدیگر را شکستن، همدیگر را نقض کردن، ناقض هم بودن همشکانی از سرواژه شکاندن است. اربی: تناقض انگلیسی: contradiction ایرانی: همشکن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنشساز هر انچه که کنشی را می سازد یا پدید اورنده ی کنشی است. اربی: عامل انگلیسی: agent, factor

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درمان ناپزیر untreatable

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درمان ناپزیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبود ایرانی فقدان اربی absence انگلیسی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رهیافت نمی تواند جایگزین approach شود. ریشه شناسی: [ad proch [to near نزدیک شدن. اگر بخواهیم گرته برداری کنیم که همان نزدیک شدن به چیزی، تراگفت ان خو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بارنهاد کنونی واژه اربی ( توجیه ) از بنواژه ( وجه ) ، هیچ پیوندی با ریشه اربی خود ندارد. بارنهاد اربی توجیه، روی به کسی کردن است، که در زبان امروزی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کژنمایی = کوشش برای درست وانمود کردن جیزی که می دانیم نادرست است با به کار بردن کژگزاره ها.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

رواداری رواداری کردن با کسی یا چیزی روا داشتن چیزی کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ، برای پیشبرد کاری. پزیرفتن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رواداری - کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ناهمسو با خواست درونی خود، برای پیشبرد کاری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

رواداری - کوتاه امدن، مدارا کردن، آسان گرفتن، سختگیری نکردن و چشم پوشی کردن، ناهمسو با خواست درونی خود، برای پیشبرد کاری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم پوشی و کوتاه امدن از خواسته خود بر خلاف خواست درونی، برای مدارا کردن با کسی یا چیزی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دید من به نگر من

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیوه شناسی methodology شناخت گامهایی است که پژوهشگر در روند پژوهش خود برمی دارد. شناخت شیوه انجام کار. شیوه = method

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منحرف شدن کژ راهه رفتن کژروی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطمئن خاطر جمع SURE

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایرانی: کارساز اربی: موثز انگلیسی: effective

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش انگاره = پیش فرض = presumption an idea that is taken to be true on the basis of probability انگاره ای که درست بودنش را پیشاپیش بر پایه شایدینگی، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیدمان در برابر واژه نظریّه است که به انگلیسی theory گفته می شود. دیدمان - نظریّه دیدگاه - منظر چشم انداز - منظره نگرش - نظر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اربی = ارتقاء انگلیسی = upgrade فرا به نهاد بالا فرابرد فرا بردن فرابرد کردن فرابری کردن