تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واداشتن وادار کردن واداری compulsory [اجباری، زوری، محبوری]

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واشکافی / واشکافتن همان تجزیه/تجزیه کردن اربی است، به نهاد چیزی/پرسمانی را به پاره های سازنده اش جدا کردن. decompose, breakdown

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نبرد مانش، جنگ برای ماندن struggle for existence

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/mA. nesh/ مانش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانش می تواند از شکوفه های کارواژه ماندن باشد، هم نعشت واژه های اربی بقا و انگلیسی survival

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهبرد - استراتژی strategy راهکار - تاکتیک tactic

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

انچه از خود واژه پیداست، بهترین حالت و نهشتار چیزی، کمال، درستی، راستی perfection بهبود = بهتر بودن فربود = بهترین بودن کمبود = کم بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بند از سرواژه بستن، دستور واژه ببند، بن واژه بند برامده است و نام واژه ان بند است، افزاری که با ان بتوان چیزی را به چیزی بست و بندمند کرد. بندواژه هم ...