پیشنهادهای فاطمه شیخ شعاعی (٤٩)
یکی از معانیش :نشان دادن بیماری و علائم هدیه زمان حال حاضر معرفی کردن
احیا شده معنی میدهد
مسخره کردن هم معنی می دهد Are you teasing me
Craft اگر فعل باشه میتونه معنی ( ساختن ) بدهد
نشان دادن بیماری وعلائم هم معنی میداد
فکر چیزی را کردن ، به ایده ای رسیدن
بیش از هر موقع دیگر
دوراهی در شرایط سخت
گفتنش سخت در بعضی گفتگوها ، ، تشخیصش سخت، ، معنی میده
یک چیز را تغییر بدی یا متفاوت انجام بدی ترک کردن یک چیز را رها کردن
متقاعد کردن کسی یا منظور ت به کسی برسونی
نتونی جلوی یک کار بگیری Can't or couldn't help but do sth
کالا یا جنس مثلا goods illegally کالای غیر قانونی
به اندازه
عصر رسانه های جمعی
یکی از معانی Tab انتخاب شدن یا برگزیده شدن برای کاری
به خاطر اینکه اولش kid هست فکر میکنن که فقط بچه دزدی اما به معنی کلی آدم ربائی فرقی نمیکنه بچه یا بالغ
هواپیما ربائی به مجرم :hijacker وفعلش:hijack به خود جرم : hijacking
زیردستان ، ضعیفان
به معنی ناراحت وناامید هم معنی میده
فشار دادن پماد یا سس I am squirting out some moistureturizer
برای موقعی که در کلاس درس هستیم ، ، و می خواهیم ( بگم کدام قسمت درس هستیم )
لبه پرتگاه
Drop sb off پیاده کردن کسی Pick sb up سوار کردن کسی
In any case=any way به هر حال در هر صورت با وجوداین
میز که پشت صندلی مسافر جلویی مثل هواپیما ، در موقع بلند شدن یا نشستن هواپیما باید ببندیم
ناهماهنگی ناسازگاری وناراحتی
Track change تغییر مسیر Track work کار در مسیر
( n ) تقاضا و درخواست ( V ) درخواست کردن
۱ تکه تکه کردن یا خرد کردن ۲ گوشت با استخوان ۳chop chop عجله کن
Your image and sound are out of sync صدا وتصویر شما هماهنگ نیست
کراوات پاپیون مخملی
روسری ابریشمی
لباس شنا از جنس لاکرا
تاپ گیپور ی ( حالت تور توری )
جریحه دارشدن احساسات وجمع شدن اشک در چشم
به کسی رسیدن بعد از مدت ها
خراب کردن فرصت ضربه زدن به شانس
برگشتن
لکه دار
شرط بندی
در اصل به معنی تعدادکشته های جنگ ، ، ، ولی معنی چند بار رابطه جنسی داشتی را هم میدهد
منبع گسترده ای
نمایشگاه جهانی
عبور کردن یا واردشدن به جایی
. . . . . . . How long before یک ساختار است یعنی چقدر طول میکشه تا فلان اتفاق بیفته مثلا How long before the bus arrives
Power brick سری شارژ کلمات مربوطه : Cord سیم Outlet پریز Plug in وصل کردن به پریز
Like اگر شما خاطره ایی تعریف کنید معنی متفاوتی میگیره I was like به معنی من گفتم They were like آنها گفتند هم معنی میدهد