kidnapping


معنی: ربایش، ادم دزدی
معانی دیگر: ادم دزدى، بچه دزدى، سرقت و دزدیدن قانون ـ فقه : ادم ربایى، در cl به خصوص به حالتى اطلاق مى شود که کسى را بدزدند و از کشور محل اقامتش خارج کنند

جمله های نمونه

1. The news of the kidnapping was blacked out until the police could find the child.
[ترجمه گوگل]خبر آدم ربایی تا زمانی که پلیس بتواند کودک را پیدا کند، مخفی ماند
[ترجمه ترگمان]خبر ربودن تا زمانی که پلیس بتواند کودک را پیدا کند، سیاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's been suggested the kidnapping was a put-up job.
[ترجمه گوگل]گفته می شود آدم ربایی یک کار ساختگی بوده است
[ترجمه ترگمان]به این پیشنهاد داده شده که آدم ربایی یه کار گذاشته شده بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The kidnapping occurred in broad daylight.
[ترجمه گوگل]آدم ربایی در روز روشن رخ داد
[ترجمه ترگمان]آدم ربایی در روز روشن به وقوع پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The kidnapping caused an international incident.
[ترجمه گوگل]این آدم ربایی باعث یک حادثه بین المللی شد
[ترجمه ترگمان]آدم ربایی باعث حادثه بین المللی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The kidnapping charge was dropped because of lack of evidence.
[ترجمه گوگل]اتهام آدم ربایی به دلیل کمبود شواهد لغو شد
[ترجمه ترگمان]اتهام آدم ربایی به دلیل فقدان شواهد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Set in contemporary Dublin, this pacy thriller features kidnapping, mayhem and murder.
[ترجمه گوگل]این مهیج آرام که در شهر دوبلین معاصر می گذرد، آدم ربایی، ضرب و جرح و قتل را به نمایش می گذارد
[ترجمه ترگمان]این فیلم داستان مهیج، دزدی، ضرب و شتم و قتل را در دوبلین معاصر برگزار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She appeared in court on charges of kidnapping and assault.
[ترجمه گوگل]او به اتهام آدم ربایی و تجاوز در دادگاه حاضر شد
[ترجمه ترگمان] اون توی دادگاه متهم به دزدی و حمله شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is charged with kidnapping a businessman last year and holding him for ransom.
[ترجمه گوگل]او متهم به ربودن یک تاجر در سال گذشته و بازداشت او برای باج است
[ترجمه ترگمان]او سال گذشته به ربودن یک تاجر متهم شده و او را برای گرفتن باج نگه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He faces charges of kidnapping and extortion.
[ترجمه گوگل]او با اتهام آدم ربایی و اخاذی مواجه است
[ترجمه ترگمان]اون به اتهام آدم ربایی و اخاذی صورت میگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The recording gives an account of his kidnapping.
[ترجمه گوگل]ضبط گزارشی از ربوده شدن او می دهد
[ترجمه ترگمان]این ضبط گزارش of را به شما می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two youngsters have been arrested and charged with kidnapping.
[ترجمه گوگل]دو جوان دستگیر و متهم به آدم ربایی شدند
[ترجمه ترگمان]دو نوجوان دستگیر شده اند و به آدم ربایی متهم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The attack was in reprisal for the kidnapping of their leaders.
[ترجمه گوگل]این حمله به تلافی ربوده شدن رهبران آنها بود
[ترجمه ترگمان]این حمله تلافی جویانه رهبران آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Among the other alternatives kidnapping seemed the most likely.
[ترجمه گوگل]در میان گزینه های دیگر، آدم ربایی محتمل ترین به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در میان جایگزین های دیگر، آدم ربایی به احتمال زیاد محتمل به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Kidnapping the officers, the gangsters fled.
[ترجمه گوگل]با ربودن افسران، گانگسترها فرار کردند
[ترجمه ترگمان]تبهکاران فرار کردند و تبهکاران گریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ربایش (اسم)
snatch, grab, abduction, kidnapping, abstraction, rapine, rapture, seizure, ravishment

ادم دزدی (اسم)
kidnapping

تخصصی

[حقوق] آدم دزدی، آدم ربایی

انگلیسی به انگلیسی

• abduction, act of stealing or taking a child or person by force

پیشنهاد کاربران

the action of abducting someone and holding them captive.
دزدیدن آدم
ربودن, اختطاف
بچه دزدی
گروگان گیری
کودک ربایی - آدم ربایی

بپرس