پیشنهاد‌های محمدجعفرنقوی (٦٥)

بازدید
٦٥
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تنباندن :ویران کردن بنا، تخریب هرنوع سازه ای. متعدی تنبیه. نمونه:سینه دیوارراتوانستی تنبانید. ( کلیدر، ج۶ص۱۶۱۲ ) محمدجعفر نقوی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهار بند:مکان محصور و سربازی برای نگه داشت حیواناتی نظیر اسب دربهار وتابستان نمونه:لقمه ای از مطبخ واستاندوبه بهار بندتاخت به کار افساروجهازکردن جمٌا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قلاج: دود متراکم و حلقه ای، پک تند ودرست ودرمان به قلیان وسیگار ، نمونه: قلاج دودرا به درون ریه ها فرو کشید ( کلیدر, ج۶ص۱۵۹۸ ) محمدجعفر نقوی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتره:بدوبیراه، ناسزا، حرف یاوه و نامربوط، فحش نمونه:یکبند براوفحش و کتره می بارید ( کلیدر، که, ص۱۵۹۹ ) محمدجعفرنقوی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

الیج: لگد، ، تیپای به عقب، سم پرانی، لگدپرانی محمدجعفر نقوی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چپول: ) دوبین ، لوچ . کاچ ، کاژ، چپ شده نمونه:چشم چپولش را به او تابانید ( کلیدر. ج۶, ص۱۵۹۵ ) محمدجعفر نقوی

پیشنهاد
٠

هین کردن:هین از اصواتی است که برای به حرکت درآوردنوآگاه کردن الاغ وسایر حیوانات به کار می رود نمونه: خر را به راه هین کرد ( کلیدر ج۶ص۱۵۸۳ ) محمدجعفر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شراپنل:نوعی ابزار جنگ، نوعی توپ جنگی نمونه:هم بدانسان که نیرویی که از مهار رها شده باشد یا آتشی که ازدهان شراپنل بر نعل راه بتافت ( کلیدر جلد ۵ص۱۵۴۹ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شتک زدن :پاشیدن مایعات و ترشح آب وخون و، . . . ، گاه به معنی انعقاد وبستن ترشح مایعاتی چون خون نمونه:تکه های خون شتک زده وهنوز تازه بودند محمدجعفر ن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شتک زدن:پاشیدن مایعات برروی چیزی، ترشح مایعاتی چون آب وخون براشیاء نمونه:روی یقه سفید پیراهنش تکه های خون شتک زده وهنوز تازه بودند ( کلیدرجلد۵ص۱۳۰۳ ) ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

زمین به معنای پهن و مدفوع حیوان، بدبو، متعفن، گندیده نمونه:چیزیکه درخود دارد زیر می شود، تنها مگر مهر از ماندن نکنید. ( کلیدر جلد ۴ص۱۲۸۱ محمدجعفرنقوی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میناب کردن معادل خناق کردن به معنی خفه کردن، تلف کردن چرا که خناق به معنی حلق وگلو و ریسمان و آلت خفه کردن است نمونه:خناق کردی بچه ام را ( کلیدر محمو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاله ta َ le : هل دادن وتیله دادن و پرتاب کردن نمونه:�شیرو را به کنجی تاله داد� ( کلیدر. محمود دولت آبادی جلد چهارم ص ۱۱۲۹ )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بایتی درواقع نوعی ابزار درو گندم ست شبیه به داس که سنگین تر وبزرگ تر از آن می باشد درضمن بایتی مانند داس حالت اره ای ندارد و ازین جهت شبیه منگال که د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

محمدجعفرنقوی: قوه به معنی برجستگی، برآمدگی ، بُرزی نمونه:گل محمد پای به دور قُنَّه ی جهاز پیچاند. . . کلیدر محمود دولت آبادی ( ص۴۸۸س2 )

٢