تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Spring: میخوای معانی ش رو بدونی؟ I spring in spring up spring with spring. من پریدم توی فصل بهار از روی چشمه با فنر. معانی: بهار چشمه فنر پریدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Witch:🧙🏻‍♀️ جادوگر⚡️ ?Which wich watch her watch🪄 کدام جادوگر تماشا کرد ساعت مچی خود را؟🧹 لایک فراموش نشه هااا👍🏻

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Beverage:🍺 A hot or cold drink🧃 نوشیدنی🥤 We are not allowed to drink beverage in the store. 🫗

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Watch ( v. ) تماشا کردن . I watch TV twice a day Watch ( n. ) ساعت مچی My watch shows 11 o'clock right now.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Stair پله . راه پله Upstairs به معنی طبقه ی بالا Downstairs به معنی طبقه ی پایین هستش.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bike مترادف= bicycle دوچرخه🚲

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eyes: the part of the body that is in our face. We can see or watch the thing with it. چشم ها

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dreamcatcher وسیله ای است که از کابوس در خواب جلوگیری می کند. طبق اعتقادات دریم کار را بالای تخت خود قرار می دهند تا از عبور کابوس جلوگیری کند و این ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dollar دلار. واحد پول آمریکا، کانادا و . . . . با علامت $ نشان داده می شود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Found. گذشته فعل find می باشد. پیدا کردن و یافتن ( گذشته ) مثال: I found my bag under my bed yesterday من کیفم را زیر تختم دیروز پیدا کردم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

Cute: توی کانون زبان ایرانReach 3 Attractive دوستداشتنی، بانمک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Stubborn: Refusing to change your plants or decisions. لجباز، یکدنده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cruise: Traveling on a ship, a holiday on a ship. گشت و گذار، گردش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Vacation: A period of rest from work or school. تعطیلات.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Lately: Not long ago, recently. تازگی ها، اواخر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Sweater A warm piece of clothing with long sleeves. ژاکت. پولیور Example: sweaters are often made of woolen. مثال: ژاکت ها اغلب از پشم ساخته می ش ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Popular When something is popular people like it very much. مشهور، معروف Example: this singer is very famous and a lot of persons come to have her ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Feeling Feeling is what you feel in your mind or body. احساسات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Problem Problem means difficultly. مشکل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Dussapointed در reach 1 هم اومده. Sad and without hope ناامید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Lunch: A meal that we eat in the noon🍗 وعده ای که در ظهر میخوریم ناهار مثال: We had chicken soap for our lunch.