پیشنهاد‌های فاطمه آقمیان(مترجم) (٢٠٤)

بازدید
٥٣٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اگر در متن استعاره از یک شخص باشد، به این معناست که آن فرد بدون در نظر گرفتن عواقب، خطرات و هر چیزی که ممکن است رخ دهد، از جمع و افراد دیگر تبعیت می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نسبت شکست به پیروزی نسبت برد به باخت نسبت ضرر و سود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to be or become worried or excited نگران بودن، آشوب بودن در مورد چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ممکنه یه فرجی بشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از قدرت خود سوء اسفاده کردن برای اعمال نفوذ در افراد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

to feel slightly ill: If you say that someone is having a turn, you mean they feel suddenly very unwell for a short period of time برای مدت کوتاهی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساس فشار و درد انگار کسی دارد آدم را له یا خرد میکند مثال: crushing pain in your chest احساس فشار و درد در سینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رهبر گروه کر آواز خوان مذهبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محرابی که عروس و داماد زیر آن می ایستند تا عروسی کنند ( این لغت برای عروسی یهودی ها استفاده میشود )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to share something, especially a room, with someone else شریک شدن اتاق با کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوره خودش رو داره الان تو اوجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرفت رو باور میکنم

پیشنهاد
٠

( اصطلاح ) اگر به اندازه کافی درباره کسی بد بگویید، حتی اگر او آدم بدی نباشد، مردم بالاخره آن را باور می کنند نحوه دیگر بیان کردن آن: If you throw ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to have no support for what one thinks, says, or does سرنخی ندارد شاهدی ندارد حرفی که میزند قابل اثبات نیست مثال: Her case doesn't have any legs پرو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to be playing a sport very well خوب بازی کردن ( در ورزش ) ( اصطلاح بریتانیایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدافع کناری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خونه اشرافی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لیگ برتر فوتبال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

easy; comfortable. آسان ترین راحت ترین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دکان باز کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An informal pet form of Gary is Gaz, a variant of which is Gazza به اسم گَری، گزه هم گفته میشه Gary=Gazze

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هستی؟ پایه ای؟ میای؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بداهه گویی کردن

پیشنهاد

شاید اینطوری بگه، ولی منظوری نداره his bark is worse than his bite or his honk is worse than his bite

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوست جان دوست من رفیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

میکروفن بلندگو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مشخصه معلومه مثال: - are you good at making friends? - no - yeah. that's tracks. می تونی راحت دوست پیدا کنی؟ - نه - مشخصه

پیشنهاد
٠

مزخرف نگو خزعبل نگو ( حرفی که میزنی دیوانه وار است و امکان ندارد اتفاق بیفتد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

crazy When someone acts kooky, nuts, wacky, insane or a screwball. دیوونه بازی درآوردن احمقانه رفتار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تیره، تاریک، به رنگ جوهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نادان، احمق، کودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زندگی شسته و رفته زیستن با دیسیبلین زندگی کردن محافظه کارانه زندگی کردن

پیشنهاد
٠

زندگی های خیلی شسته و رفته ای داریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی که من رو اذیت میکنه اینه که. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in a lot of trouble در دردسر افتادن/ مشکل داشتن با کسی برای مثال: he's still in the poo with her wife's mother, او هنوز با مادر خانمش مشکل دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in a lot of trouble در دردسر افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می شود به صورت عاقد نیز ترجمه کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشیش یا شخص معتمدی که زوجین را به عقد هم درمی آورد و ازدواج را رسمی اعلام میکند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

instead of/ in place of sth به جای در عوض

پیشنهاد
٣

مستولی شدن - غلبه کردن - تحت تاثیر قرار گرفتن با توجه به متن به اشکال مختلفی ترجمه میشود برای مثال یکی از معانی آن به این صورت است: Ms McKeigh's nau ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Line refers to a line of drugs like cocaine, sniffed off a surface به معنی کوکائین کشیدن ( معمولاً از طریق بو کشیدن مواد ) مثال: He means don't dist ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی به سیاهرگ مرکزی بدن ( به خصوص قلب ) سوند ، لوله و یا کاتتر وصل میکنند. این نوع لوله گذاری از طریق گردن، سینه یا بازو انجام میشود مخفف Central ve ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

enough warning to be able to avoid something bad ترجمه تحت اللفظی: "هشدار کافی" اما بهتر است به همان صورت "هشدار" ترجمه شود مثال: Fair warning: it’ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A lack of shame, especially about something generally considered unacceptable زمانی که چیزی در جامعه و یا محل کار مورد پذیرش همگان نیست و در آنجا فرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قابل مشاهده است قابل درک است قابل دیدن و فهم است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Margin of Safety means having a buffer or extra protection in place to ensure that there is a safety net in case things do not go as planned.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سِرُم یا محلول قندی، نمکی که به بیمار تزریق می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

obs در پزشکی: observation به معنی معاینه پزشکی - تحت مراقب بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوله گذاری کردن برای بیمار به منظور تخلیه مایعات ریوی و یا باز کردن راه هوایی ( اصطلاح پزشکی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

channel energy انرژی صرف کردن we channel enegy to proving others that we are right. ما انرژی خود را صرف ثابت کردن محق بودن خود به دیگران می کنیم. ...