تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نکات مهم و توضیحات تکمیلی نکته: Furnish به معنای "تأمین کردن" یا "فرنیش کردن" است و در زمینه های مختلف به کار می رود. در معنای اولیه، این واژه به مع ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

We slipped into a daily routine of warnings to stay the fuck inside, bookended by beating to drive the point home. Bookended by /ˈbʊkˌɛndɪd baɪ/ ...

پیشنهاد
٠

درستش هست flock together

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رئیس/بزرگ — اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به شخص قدرتمند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو معنی متضاد داره: ۱. به علاوه ی ۲. جدا از ( به جز ) مثال ها برای هردو 1. Beside being a talented musician, she is also a skilled painter. ( I ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

- خود بزرگ بینی کردن - قُپی آمدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به شوخی گرفتن ( جدی نگرفتن ) مسئله ای که مهم است و باید جدی گرفته شود این عبارت معمولا با not میاد مثلا: the smuggler's head is not a person to be ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تکرار عملکرد یا موفقیت کسی ( مثلا یک بازیکن فوتبال ) و یا حتی فراتر از آن رفتن ( آکسفورد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بر خلاف ترجمه های غلط زیادی که ثبت شده اند اگر درباره رنگ باشد می شود ملایم و در هیچ دیکشنری معنای "تیره" نیامده است. معنای آکسفورد: ( of colour ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجازه بازگشت همکار یا همسر بعد از یک جدایی یا مخالفت most people decide not to take a cheating partner back His wife said she would never take him ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حشراتی که توانایی راه رفتن روی آب را دارند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مزاحم کسی شدن a man with an opinion on everything, he doesn't hesitate to intrude upon whoever happens to be standing by

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای تولید شده بوسیله مالش دو قسمت از بدن به یکدیگر در بندپایان و حشرات مانند صدای جیرجیرک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ماسک شدن صدایی توسط صدایی دیگر در جنگ جهانی اسنایپرها برای جلوگیری از شنیده شدن صدای گلوله، آن را با صدای هواپیماهای جنگی که در حال عبور بودند یا مو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در رکاب کسی بودن ( کنار وی جنگیدن و به او خدمت کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دندان بهم خاییدن ( از خشم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع بمب شکل پذیر و بشدت تخریبگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مبتلا به بیماری عفونی در دستگاه تناسلی ( سفلیس )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نتیجه گیری و جمع بندی و پایان دادن ( به معنای conclude )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم بی سواد و مهارت و بی علاقه به یادگیری، تپه ( سنگین و ناجور ) the lumpen proletariat ( = unskilled working people )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را از کار برکنار کردن ( به علت خطاکاری ) ، برکنار شدن، باری از دوش کسی برداشتن، از کسی دزدی کردن ( معنی کنایه آمیز ) مثال برای معنای اول ( رایج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همه شماها ( معادل all of you ) The Southern American regionalism “y'all” and the British colloquialism “you lot” are similar in that both can be us ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تنزل، افت و کاهش در موضوعات اخلاقی و رفتاری to fall from an attained and usually high level ( as of morals or manners ) to one much lower برای مثال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفنگ معمولی که توسط سربازان معمولی حمل می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک لامپ الکتریکی که در مرکز تئاتر قرار داده می شود هنگامی که تئاتر خالی و تاریک است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگر نشد We will probably have the conference at the Hyatt Hotel or, failing that, at the Fairmont.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موثر و کارآمد بودن Getting shit done is a fun ( albeit less eloquent ) way to say “being productive”. You've probably heard a million ways to boost ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دستکاری مدار کیت ها لوازم مختلف ( مثلاً گیتار یا اسباب بازی های باتری خور ) به نحوی خلاقانه و بر پایه ریسک برای خلق ابزاری جدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بعنوانِ real darkness has love for a face تاریکی یک رخ دارد و آن عشق است ( عشق را بعنوان صورت دارد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با قدرت و سرعت در میان چیزی حرکت یا جریان یافتن مثال ها: As soon as I stepped on the stage, I could feel the adrenaline coursing through my body. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بستنی یا هر نوع خوراکی شیرینی حاوی تکه های میوه به صورت خرد شده یا خشک شده لطفا جای هزارخط معنی انگلیسی به انگلیسی یک خط معنی فارسی بیاورید، متشکرم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

درست پیش رفتن و بهتر شدن شرایطی Don't worry about anything - it'll all work out ( for the best ) in the end, you'll see. Nothing was working out r ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وضعیت بدی که کار از کار گذشته باشد ( مثلاً یک مریضی یا مستی و. . . ) He was so far gone that he could hardly walk.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درخشیدن با نور ملایم و لرزان the sea shimmered in the sunlight

پیشنهاد
٠

- جایگزین کسی یا چیزی شدن - جای کسی یا چیزی را گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوش جان سپردن ( به حرف های کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موقعیتی که اتفاق افتاده و تمام شده The debate will play out in the media over the next week or two.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نحوی که مقداری محزون به نظر می رسد "I've broken my glasses, " he said plaintively.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موقعیتی که فردی تصور می کند خنده دار است اما به نظر شما اینطور نیست Look, if this is your idea of a joke, I don’t find it at all funny. ( لطفا پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Look, if this is your idea of a joke, I don’t find it at all funny. Look, if this is your idea of a joke, I don’t find it at all funny.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک شکل منحنی به عنوان نمادی از نام شرکت ( از این عبارت در ابتدا برای نماد شرکت نایک استفاده شد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- از پس حمله/مخالفین برآمدن The Frenchman held his own against the challenger. - گلیم خود را از آب کشیدن She can hold her own against almost any ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به شدت ناخوشایند the unspeakable horrors of chemical weapons ( منبع: کالینز )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فراخور موقعیت، بجا I think congratulations are in order for the new graduates in the room!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل bring it on - هرچی داری رو کن ( من کاملاً آمادم ) - این گوی و این میدان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازار محدود ( به معنای بازاری که در آن بر خلاف بازار رقابتی تعداد محدود و اندکی از عرضه کنندگان وجود دارند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای بازاری است که بر خلاف بازار رقابتی در آن تعداد محدود و اندکی از عرضه کنندگان وجود دارند و مصرف کننده به چار باید به قیمت آنان خرید کرده یا ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برداشت غیر معمول و فراوان از یک محصول کشاورزی همچنین به صورت مجازی معنی "مقدار فراوان از چیزی" می دهد، مثال: We have a bumper crop of candidates fo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تهدید آمیز threatening harm; menacing. "Bill shot a baleful glance in her direction"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لباس یا جواهرات جلف ( متظاهر ) و بی کیفیت