پیشنهادهای پارسیونا (٤٨٧)
پیشنهاد من : Portable Document Format ( پوشه ی دبیزه ی جابه جاپذیر ) کوتاه شده - - - > پِدِجِ یا پودَجا
لَلِه به ماناک مرد پرستار کودک.
در گویش اصفهانی به ماناک "آرام" به کار برده می شود. می گویند خداوند آن زن را آلفته کند. یعنی خداوند آن زن را آرام کند.
شست وشوخانه زیباتر است.
قیام : خیزِش رکوع : خَمِش سجده : سَرْنَهِش
برابر پارسی پیشنهادی : دوش اَنداز.
برابر پارسی ساعت.
پودمان
برابر پارسی واژه ی انسان.
برابر پارسی حیاط.
خَرَنْد برابر پارسی این واژه است.
این واژه به جای واژه ی بیگانه channel در پیامرسان ها پیشنهاد می گردد. آبْراه : water channel بادْراه : cooler channel پیامْراه : messenger channel ب ...
برابر پارسی cooler channel پیشنهاد می گردد.
برابر پارسی tv channel پیشنهاد می گردد.
برابر پارسی دلالت کردن ، دلیل آوردن. دلیل : فَرنود دلیل آوردن ، دلالت کردن : فَرنودن بُنِ گذشته : فَرنود بُنِ اکنون : فَرنایْ
برابر پارسی "اثر کردن". بن گذشته : هَنود بن اکنون : هنایْ.
پیشنهاد : روشن سازه.
برابر پارسی : افتخار. بالِش ، نامِ بُن واژه ( اسم مصدر ) بالیدن است.
برابر پارسی : میل و اراده.
پیشنهاد : کِشه. نام بن واژه ی ( اسم مصدر ) کشیدن. رسم این تابلو خیلی مشکل است. پارسی : کشیدنِ/کِشه ی این تخته بسیار دشوار است.
پیشنهاد برای واژه ی بیگانه ی تانک.
برابر پارسی خدمت کردن.
برابر پارسی تهمت زدن.
متهم شدن. من به جرم قتل متهم شدم. من به بِزِهِ کشتن انگانده شدم.
شیرینک
برابر پارسی جدول.
اندازه گر ، اندازه دان
برابر پارسی صنعت.
فَیارگر برابر پارسی صنعت گر است.
برابر پارسی مستحب.
کاربِه
شخار یا تلخینه.
ترشینه
پیشنهاد به جای واژه ی "ظرف".
پیشنهاد من برای این واژه ی بیگانه ی چینی : بامْنوش. چون "چای" را ایرانیان بیشتر در صبح می نوشند ، این واژه پیشنهاد می شود.
پیشنهاد من : وامِستان ، وامْگاه ، وام خانه ، وامْسرا یا پولِستان.
پیشنهاد من: آباک ( =آبی اک ) یعنی سیاره ای که رنگش آبی است یا می توان از آبان هم بهره برد.
پرتوساخت
درونگاه
کهربا
کهرباساز ، کهربادِه
گُذرانِ کهربایی
آهنربا
آهن رُبایی
کهاهن ربا = ( کهربا آهن ربا ) ( kahāhanrobā )
کهرُبَک = ( کهربا ک ) ( kahrobak )
برابر پارسی منع کردن. واژگان بَرکم یا بژکم را جست وجو نمایید.
منع کننده
منع شده
دل آگاهی ، فراآگاهی