پیشنهادهای پارسیونا (٧٠٤)
آفلاین. /boruntAr/
آنلاین. /daruntAr/
رایاپخش.
گیرَخ.
کشیش و دینبُد.
تعویض کردن.
بازی/قلیایی.
قلیایی/بازی.
کُنداب = قلیا/باز. تیزاب = اسید.
طماع.
مسیحیت.
شکلات.
نَرماله = مارشمالو.
نَرماله.
کوباهنگ.
پیرودن = پیراستن.
آرودن = آراستن.
گرودن = گراییدن.
فرانسوی.
همان رَستن است. بن اکنونش می شود راه.
فَرتوشتَن = عکس گرفتن. بن گذشته: فَرتوشت. بن اکنون: فَرتور.
افشان کردن.
صفت.
بسته کار.
زَمایه = عکس.
فرجودن = معجزه کردن. بن گذشته: فَرجود بن اکنون: فَرجایْ فَرجایَنده = معجزه کننده.
شنیدن.
فرانسه.
آنچه که به عنوان استدلال آورده می شود.
کسی که دلیل و استدلال می آورد.
استدلال.
گُل آهن.
حوله صورت.
لوگو.
عکاس.
مجتهد.
مُفتی.
انسان. ( مان=اندیشه/منش ـو پسوند وابستگی مانند ترسو و بُرزو. )
فقیه.
رساله ی الکترونیکی.
وَچَرنامه = رساله دینی.
درس.
گربه.
ایزَدنِشان /izadneSAn/.
به جای آیت الله.
انسان.
خط انداختن.
چَغَت = چوب = چوغ
خورشگاه
رستوران.