پیشنهادهای MARZIEH POURCHERIKI (٤١)
معذب
کمی معذب
لبخندی زد و گونه هایش چال افتاد
تو رو به سخره گرفته. مسخره ات کرده.
آموزش گفت و گو محور "Dialogic Teaching" means using talk most effectively for carrying out teaching and learning. Dialogic teaching involves ongoing ...
دور نشستن. گرد نشستن
زمخت، خشن
صفحه ی فلزی مشبک
گره ای از کار کسی باز کردن
دیدگاه و نظر خود را بیان کردن
تا جایی که او سر در می آورد
هوس کردن
بیمارستان آموزشی
داداش ( در حالت منادا ) . . . Hey, mate
ماشین دنده ای
گیاهان گوشتی و آبدار کاکتوس هم یکی از انواع گیاهان گوشتی است.
گره مربع گره مربعی
fan out your fingers انگشتانت را از هم باز کن.
بالا آوردن
extremely drunk https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/rat - arsed مست و پاتیل
مصرف زیاد الکل در میخانه. . . بدمست کردن British English ( informal ) drinking a lot of alcohol in pubs or bars
داروخانه https://dictionary. cambridge. org/dictionary/essential - british - english/chemist - s
کرون نوعی یکای پول است که در کشورهای جمهوری چک، دانمارک ( شامل جزایر فارو ) ، ایسلند، نروژ و سوئد به کار می رود. همچنین، تا سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱، کشورهای ...
تحریریه https://fa. wikipedia. org/wiki/تحریریه
گاهی می تواند به این معنی هم باشد: هر کسی نظری داره. used to say that we all have different ideas about how to do things, what we like etc, espec ...
a usually white male belonging to any of various sometimes violent youth gangs whose members have close - shaven hair and often espouse white - supre ...
روغن زده
وقت گذرانی
a restaurant, hotel, bar, or place for entertainment or social activities that is unpleasant because of the condition of the building or the type of ...
to destroy; ruin https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/murder نابود کردن:
دست بلند کردن برای تاکسی به نشانه درخواست ماشین.
کارگر مهاجر
از خود به جای گذاشتن If you leave behind an object or a situation, it remains after you have left a place. https://www. collinsdictionary. com/dic ...
گرایشات مثال: philosophical bent: گرایشات فلسفی
دوپینگ خونی: افزایش شدید تعداد گلبول های قرمز خون در جریان خون به منظور افزایش کارایی بدن ورزشکار است.
consigned to the pages of the history textbooks راهی صفحات کتابهای تاریخ شدهاست.
دمدمی مزاج spotty young politicians سیاستمداران جوان دمدمی مزاج erratic
آخر و عاقبت خوب داشتن that didn’t turn out well آخر عاقبت خوبی نداشت.
سینما
signature tune آهنگ مشهور
desperate for a cigarette محتاج یک نخ سیگار