مریم سالک زمانی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yappie: ( به طعنه در محاوره ) تازه به دوران ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a yawning gap: ( مجازی ) شکافی عمیق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull a wry face: شکلک درآوردن - دهن کجی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron out the wrinkles: مسائل را رفع و رجوع کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give sth a wring: چیزی را چلاندن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be worse off: بدتر بودن - به مراتب بدتر بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

worm sth out of sb: [اطلاعات] از زیر زبان کسی بیرون کشی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work sb up into a rage: خشم کسی را برانگیختن - کسی را کفری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be word perfect in sth: چیزی ملکۀ ذهن ( کسی ) شدن، به چیزی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be too funny for words: آن قدر خنده دار بودن که به وصف در ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

his word is as good as his bond: حرفش حرف است - قولش کاملا قابل اعتم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the word of command: به محض دریافت فرمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

part with sb sth: دل از کسی /چیزی کندن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a good wigging: مواخذه شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wide open to: در معرضِ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be wide of sth: از چیزی دور بودن - از چیزی فاصله دا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make sb whole: سلامت کسی را به وی بازگرداندن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the whole lot: همه چیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go as white as a sheet: رنگ کسی پریدن - رنگ کسی مثل گچ دیوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give sb a whack: کسی را حسابی زدن - کسی را کتک زدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on a different wavelength: زبان یکدیگر را اصلا نفهمیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be on velvet: تو پر قو خوابیده بودن - در ناز و نع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vaulting ambition: بلندپروازی بیش از حد - آرزوی بلندپر ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با سلام و احترام به احتمال ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با سلام و احترام تولید نوعی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

magic book: کتاب افسون کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be trigger happy: با کوچکترین چیزی دست به اسلحه بردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be tripping: ( عامیانه ) نشئه بودن - تو عالم هپر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stark reality: واقعیت خشن - واقعیت زننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand offishly: با افاده - یا سردی - با خشکی

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با سلام و احترام We use the verb ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

total phosphorous content: مقدار کل فسفر

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با سلام و احترام بهترین فیلم علمی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anaconda: آناکوندا

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با سلام و احترام Chief executive ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با سلام و احترام به عمل قراردادن/ ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

nod off= (محاوره) چرت زدن - ...

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drinking bout: مجالس می گساری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to make it more binding: برای محکم کاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the gift of the nile: ارمغان نیل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parched ground: زمین های آفتاب سوخته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alluvial soil: گل و لای حاصلخیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from the remotest time: از قدیم ترین ایام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modified translation: ترجمۀ تغییریافته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basic standards: استانداردهای پایه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consistency of standards: همخوانی استانداردها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mandatory element: جزء اجباری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conditional element: جزء مشروط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supplementary informative element: جزء آگاهی دهندۀ تکمیلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preliminary informative element: جزء آگاهی دهندۀ مقدماتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

informative element: جزء آگاهی دهنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

normative element: جزء الزامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

light emitting: نورگسیل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international classification for standards: طبقه بندی بین المللی استانداردها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corrigendum: تصحیح نامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consolidation point: نقطۀ تجمیع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

routine test: آزمون های معمول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sample test: آزمون نمونه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graphical symboles: نمادهای نگاشتاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the point of a sword: به ضرب شمشیر - به زور شمشیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

po faced: عبوس - بدعنق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

podgy: خپل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with outstretched arms: با بازوان گشوده، با آغوش باز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first offender: مجرم تازه کار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dissolve into tears: زار زار گریه کردن - مثل باران بهاری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wooden headedness: خشک مغزی

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

essential excellence: برتری ذاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

total dedication: سرسپردگی مطلق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

woodenhead: خشک مغز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

devaluation of the currency: کاهش ارزش پول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the circumstances: در این گیر و دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to establish his authority: ِاعمال قدرت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supporting forces: قوای امدادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the vassal lands: سرزمین های خراج گزار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fortified border posts: پایگاه های برج و بارودار مرزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to establish control: استقرار قدرت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perennial speculations: حدس و گمان های پایان ناپذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

and so lightly rejected: و چنان سرسری ( با سبکسری ) رد شده ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exacted a long revenge: انتقامی سخت و طولانی گرفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ferocious religion: مذهب توحش آمیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

had fallen from glory: از عزت و منزلت افتاده بود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conquistadors: فاتحان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the great city of the interior: کلان شهر مرکزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to avert his fate: تغییر بخت او

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a spasm of regret: در اوج ندامت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seizing food: مصادرۀ مواد خوراکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

religious mania: جنون مذهبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

renaissance papacy: پاپ های دورۀ رنسانس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed contention: برخورد مسلحانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

episcopate: زعمای کلیسا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ever tempting prospect: نوید وسوسه انگیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the moors: اعراب مغربی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the theory that: به این تصور که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medieval revival: تجدید حیات در قرون وسطی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arbitrary force: قدرت خودکامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compose its differences: اختلافات را فرونشاند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

harsh debt laws: قوانین سخت و خشن وام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the plebeians: تودۀ مردم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taking no chances: برای محکم کاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take no chance: محکم کاری کردن - اطراف و جوانب را س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exacted an oath: سوگند گرفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be much of a muchness: سر و ته یک کرباس بودن - لنگۀ هم بود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disaster is looming ahead: فاجعه در شُرف وقوع است

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heads of state: سران حکومت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

each day he grew older and learned something new: هر روزی که از عمرش می گذشت چیزهای ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heroic size: قامت قهرمانان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the revered philosopher: فیلسوف بزرگوار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the revered: بزرگوار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stupor mundi: اعجوبه جهان Latin phrase meaning th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

truly universal man: جامع الاطراف ( دارای نبوغ و مهارت ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ingrowing: زیرپوستی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infra dig: مایۀ خفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contributing factors: عوامل یاری دهنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

challenging economic opportunities: فرصت های رغبت انگیز اقتصادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

class hatred: کینۀ طبقاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sheer away: تغییر جهت دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be cut down to size: نوک کسی چیده شدن - باد کسی خوابیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

estaminet: پاتوق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muddle along: وقت کشی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

test portion: آزمونه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

most praiseworthy: پر ارج ترین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that was the rub: اشکال اصلی همین بود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

religious dissidence: دگراندیشی مذهبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

royal will: ارادۀ همایونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

almighty’s will: مشیت خدا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clerical conversion squads: گروه های ارشاد مذهبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monetary bounty: پاداش نقدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dragoons: سواره نظام - سربازان سواره نظام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

communicant: پیام آور - خبررسان - منبع خبر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

profaning: اهانت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

profaning the sacrament: اهانت به شعایر مقدس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pamphlets and satires: جدل نامه ها و هجو نامه ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the reactionary right: دست راستی های مرتجع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drip mat: زیر لیوانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meer formality: جنبۀ صوری محض

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lessening of tension: تشنج زدایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ultras of the right: افراطی های دست راستی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

splinter group: گروهی انشعابی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extreme ultras: افراطی های دوآتشه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elastic laws: مقررات کش دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to manipulate an acceptable election: راه اندازی انتخاباتی دل بخواه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recurrent attempt: تکاپوی مکرر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to reconstruct a broken egg: باز ساختن تخم مرغ شکسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we have no alternative: چارۀ دیگری نداریم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

torpedo campaign: عملیات نظامی با اژدر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

discounted this possibility: بعید دانستن احتمال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gasping in the reeds like a fish: از نفس افتادن در نیزار همچون ماهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unimagined scale: مقیاسی تصورناپذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

court circle: محافل درباری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war aims associations: انجمن های جنگ افروز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assailed by uncertainties: غرق شک و شبهه بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the end of: فاتحۀ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dreams of mastery: رویای سیادت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutterings: غرولند - نق نق - غرغر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inverse proportion: نسبت معکوس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tripartite treaty: قرارداد سه جانبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diplomatic exchanges: مذاکرات سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isolationist sentiment: تمایلات انزواطلبانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military extremists: تندروهای نظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political hotheads: سیاستمداران لجوج

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ritual bow: کرنش تشریفاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oriental self disparagement: شکسته نفسی شرقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self disparagement: شکسته نفسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grandiose mood: حالت لاف و گزاف - نمایشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural ignorance: بی خبری فرهنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pretensions of grandeur: جلوه های عظمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a sense of occasion: موقعیت شناس بودن - اهمیت موقعیت را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cauliflower ear: گوش شکسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unending repetition: تکرار مکرر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insidious spell: افسون موذیانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

summit in the art of government: اوج هنر حکمرانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

by inches: فرهنگ هزاره : 1. درست، دقیقا 2. ذر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

offices of liaison: دوایر واسطه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vestige of historical foundation: ماخذ تاریخی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impossible flight of fancy: خیال پردازی به ظاهر ناممکن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thing of guile: ابزار فریب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the siege is lifted: محاصره تمام شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pretended offering: پیشکش ( هدیۀ ) نذری نما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warning omen: علامت مشئوم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wretched people: بدبخت ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paralyzed in terror: برجا میخکوب شدن از وحشت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ghastly event: حادثۀ دلخراش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

approaching doom: خطر عاجل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

illogic: نامعقول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

built in illogic: تناقض ذاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blind with frenzy: مست هیجان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

howl with derision: هو کردن، مسخره کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evil fate: تقدیر شوم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

windy nonsense: چرندیات - مهملات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hacked corpses: اجساد مثله شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shrieks and groans: آه و ناله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wailing of women: شیون زنان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shadowy void: خلاء تیره و تار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jeweled eyes: چشم های جواهرنشان

١ سال پیش

مدال‌های مریم سالک زمانی