پیشنهادهای Amir (٥٠)
قوطی کبریت
آتشنشان جنگل
قابل استفاده
پیچ تند
جلب توجه نکردن
to make someone famous, or to treat someone as if they were famous معروف کردن کسی منبع کمبریج
"خیلی سخت" هم معنی میده منبع کمبریج : If something is described as a killer, it is very difficult The test was a real killer
منبع کمبریج : a small knob ( = a round handle ) on a watch, used for winding it
be extremely bored
پیروزی The game ended in triumph for the home team
مکان آرام
صحبت کردن درباره یک موضوع
صحبت کردن درباره موضوعی
غیر قانونی
به کسی تسلیم شدن
تسلیم شدن
مدت زمان
قسم خوردن قسم و آیه خوردن
Technology
مخفف فارغ التحصیل و جمع آن : grads
دور انداختن
کنار آمدن
بگو ببینیم
خیلی مهم تر
غیر قابل بحث - بی چون و چرا
رد کردن
همیشگی - دائمی
نشانگر
بدنام کردن
هر روز
خودمونی
اشتیاق شدید - علاقه شدید
پرحرف
رقیق کردن - نازک کردن - سبک کردن - تقلیل دادن
آزار دهنده
سرزنش
نا مناسب - نالایق - ناشایسته
ناپدید شدن - غیب شدن
کج خلق - عبوس
نصیحت آمیز - هشدار دهنده
A cloak is anything that conceals or hides something, like an over - sized
خرد و دانش - فهم
financial woes : مشکلات مالی
ایده های مشترک
خودشیفته - خودپرست
چاپلوس
fixated on = obsessed with
بی خیال - بی علاقه
اخطار کننده
با جزئیات توضیح دادن