تاریخ
١١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

آسیب مغزی

تاریخ
١٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مقاومت کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوءنیت

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Put together person آدم دقیق و ترو تمیز خوش تراش put together means the person is a fine physical specimen. It could also mean that he is affluent o ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توپیدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی دریغ حمایت بدریغ UNFLAGGING SUPPORT

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برنز

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٢

places me on a pedestal I’ve never deserved. مرا در جایگاهی قرار می دهد که هرگز لیاقتش را نداشته ام. جایگاه، مقام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم خمار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فولاد آبدیده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرو خوردن ( حرف یا فریاد )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سریع لباس پوشیدن در حالت عامیانه: پرید توی لباساش. فورا یونیفرمش را پوشید he slipped into his unifome

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوش خراش. صدای آزاردهنده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ونوس مگس خوار. گیاه گوشت خوار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاکم. فرد قدرتمند. قدر قدرت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدر قدرت. حاکم. قادر. فرد قدرتمند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه چیزایی سرش می شه از فلان چیز سر در میاره

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه چیزایی سرش می شه.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبول دارم. حق با توئه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بردن عنوان قهرمانی پیروز شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیری در تاریکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کالباس. گوشت گاو خشک شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فریب دادن The word came from a time when there was a common practice to export nutmeg from America to England. Dishonest exporters would substitute r ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در معنی اصطلاحی یعنی هیزبازی درآوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

وراج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیزاندازی از محلی که قابل روئیت نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ور رفتن با کسی سیخونک زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انگولک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کفه ترازو را به نفع چیزی پایین بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آویزان، ناراحت، خجالت زده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرشون رو دزدین قایم شدن ناگهانی