تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) عمل نشستن با پاهای بسیار باز در اماکن و وسایل نقلیه عمومی به طوری که بقیه اذیت شن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) دست کام دهی ( عمل جلق زدن برای یک شخص توسط شخص دیگه ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. کشتن کسی به روش خفه کردن ( با سیم یا طناب ) . 2. سلاحی که برای خفه کردن استفاده میشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) 1. شماره کسی رو به دست آوردن = شناخت و درک یک شخص. 2. به دست آوردن شماره تلفن شخصی یک فرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1. ماشین سواری معمولی. 2. صندلی های محصور تک نفره که در قدیم استفاده میشده ( sedan chair ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

شکار تبهکار ( اجرای قانون جستجو برای یک فراری خطرناک ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قانون جنگل ( بخور تا خورده نشی/ بکش تا کشته نشی/ هرکس برای خودش/بقای شایسته ترین ها ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

( عامیانه ) لیست آرزوها/ فهرست کارهایی که قبل از مرگ دوست دارید انجام بدید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) دماغ یهودی ( دماغ کلیشه ای عقابی و برجسته که باور بر اینه فقط یهودی ها از این دماغ ها دارن ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( عامیانه ) گم شو/ گم شید ( go away ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نمایشگاه محلی / بازار مکاره / نمایشگاه کشاورزی ( نمایشگاهی که شامل کالاهای کشاورزی، حیوانات و مسابقات هست ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مرکز اجتماعات محلی ( مکانی برای اجرای مراسمات محلی ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه مشت چرند/ یه مشت مزخرف.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کلاب ( بار ) کهنه سربازان جنگ های خارجی ایالات متحده آمریکا ( کلاب خصوصی ) . Veterans of foreign wars = VFW

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کهنه سربازان جنگ های خارجی یالات متحده آمریکا. مخفف Veterans of Foreign Wars .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گالینگور/ جلدسخت ( کتابی با جلد مقاوم که عطفش رو نخ نگه میداره، گالینگور نام تجاری پارچه مورداستفاده در جلد کتابه ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شومیز/ کتاب جلد کاغذی ( کتابی که جلدش مقواییه و عطفش با چسب نگه داری میشه ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. چرخ گردان/چرخ ساز ( انگلیسی = Wheelwright ) . 2. نام خانوادگی آمریکایی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مراسم قاشق زنی/ شیطونی یا خوراکی ( یه اخاذی ساده توسط کودکان که توی هالووین از خون های محتلف آب نبات میگیرن ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. داشبورد ( مترادف: Glove compartment ) . 2. ابزاری آزمایشگاهی و ایزوله شده برای کار با مواد سمی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. دادگاه. 2. ساختمانی که حاوی دفاتر اداریه ( US ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فوق العاده باهوش/ نابغه/متفکر.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آبکَند ( دره تنگ، کوچیک و عمیقی که توسط سیل و باران های سهمگین ایجاد شده ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1. یک نوع کشتی باستانی با طول بلند و عرض کوتاه. 2. آشپزخانه ی کشتی یا هواپیما.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاق فرار ( یک بازی ماجراجویی فیزیکی به صورت گروهی که هدف خارج شدن از یک اتاق پر از معماست ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازار مواد غذایی. مترادف:grocery/grocery store/market/food market

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

زغال چوب.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

سفر سیاحتی ( به خصوص به آفریقا ) و سازمان یافته برای تماشا، شکار و عکاسی از حیوانات وحشی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. نامشخص/ مبهم. 2. برفک تلویزیون/خش و خش رادیو.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعمال از بینی/ مصرف از بینی/ اسنیف ( یک روش مصرف دارو ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) جمع قرص های بنزدرین ( برای درمان ADHD و افزایش تمرکز مصرف میشه ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوباره/ یه بار دیگه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جام مقدس ( دو معنی داره: جامی که عمو جیزِز قبل از مرگش ازش نوشیده و دوم به معنی راز یا ترکیب جادویی هست که مردم دنبالشن برای سهولت کارها و زندگی ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم ناصادق/ غیرقابل اعتماد/ حیله گر.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم ناصادق/ مشکوک.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤١

کشورهای خارجی/ خارج از کشور/ اونور آب ( مخصوصا کشورهایی که ماورای دریا هستن ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

اتوبوس مدرسه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

کنار کشیدن/کناره گیری کرد/ دبه کردن/امتناع کردن ( کنار کشیدن از یک تعهد ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

داوطلب ( شخص یا سازمانی که به صورت خودخواسته یک کار رو بدون دستمزد و پاداش انجام میده ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ناله با صدای بلند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

( عامیانه - توهین آمیز ) آشغال سفیدپوست ( سفیدپوستای فقیر و بی سواد ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه دریافت خودکار ( دستگاهی که بطری های خالی رو دریافت میکنه و به جای اون پاداشی مثل پول یا رسید خرید میده ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩٣

دستگاه فروش خودکار بلیط ( دستگاهی که بلیط صادر میکنه ) . ticket vending machine = TVM دستگاه فروش بلیت ( دستگاه خودپرداز ) I bought a ticket from ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رستوران خودکار ( رستورانی که سفارشات توسط ماشین ها گرفته و تحویل مشتری داده میشه، بدون هیچ کارکن انسانی ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ایستگاه شارژ/ جایگاه شارژ خودروی برقی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیوسک همگانی اینترنت.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارکومتر ( دستگاهی در کنار خیابون که در ازای پارک افراد برای زمان محدودی پول دریافت میکنه ) . مترادف: Parking meter

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

ماشین فروش خودکار/دستگاه فروش.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( عامیانه - توهین آمیز ) روستایی بی سواد/ ساده لوح/ دهاتی ( به سفیدپوست های فقیر و معمولا روستایی و جنوب US میگن ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فروشگاه صنایع دستی. مترادف: Craft shop