scum

/ˈskəm//skʌm/

معنی: کف، تفاله، سفیدی، پس مانده، سرجوش، طبقه وازده اجتماع، درده گرفتن
معانی دیگر: (مجازی) پست، فرومایه، (لایه ی روی آبگونه ها در اثر تخمیر یا جوشاندن و غیره) سرجوش، کفک، رویه، کفاب، (تصفیه ی شکر) تفاله، مواد زاید، (فلز مذاب) سرباره، ریماه، ریم آهن (scoria و dross هم می گویند)، (مجازی) زاید، بدردنخور، (جمع) فضولات، آخال، کنجال، سرباره یا کفاب (و غیره را) گرفتن، کف گیری کردن، پالودن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: impure matter that forms on the surface of a liquid.

(2) تعریف: any undesirable, polluting, or worthless material.

(3) تعریف: a person or persons considered to be low or disreputable; dregs.
مشابه: riffraff, trash
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: scums, scumming, scummed
• : تعریف: to take the scum off (a liquid).
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: scumlike (adj.)
• : تعریف: to form a layer of scum.

جمله های نمونه

1. the scum of the society
طبقات پست اجتماع

2. he treats gamblers like the scum of the earth
با قماربازان مثل اراذل و اوباش رفتار می کند.

3. There was green scum over the pond.
[ترجمه گوگل]تفاله سبزی روی حوض بود
[ترجمه ترگمان]روی دریاچه هم scum سبز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Skim the scum off the jam and let it cool.
[ترجمه سیاحی] کف روی مربا رو جمع کن و بزار مربا خنک بشه.
|
[ترجمه گوگل]کف مربا را جدا کرده و بگذارید خنک شود
[ترجمه ترگمان]آشغال ها را جمع کن و ولش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scum the bubble when the porridge is boiling.
[ترجمه گوگل]وقتی فرنی در حال جوشیدن است، حباب را صاف کنید
[ترجمه ترگمان] وقتی که آش در حال جوش خوردن باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Scum like that should be locked away!
[ترجمه گوگل]این تفاله ها باید قفل شوند!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Those racist scum have been attacking Pakistanis.
[ترجمه گوگل]آن تفاله های نژادپرست به پاکستانی ها حمله کرده اند
[ترجمه ترگمان]این اراذل و اوباش به پاکستانی ها حمله کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People who organize dog fights are scum in my opinion!
[ترجمه گوگل]افرادی که دعوای سگ ها را ترتیب می دهند به نظر من تفاله هستند!
[ترجمه ترگمان]مردمی که مبارزه سگ ها را سازماندهی می کنند scum است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is a ring of scum in the washbasin.
[ترجمه گوگل]یک حلقه تفاله در سینک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه حلقه کثافت توی دست شویی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Someone had scrawled "Scum" on his car.
[ترجمه گوگل]یک نفر روی ماشینش "اسکم" را خط زده بود
[ترجمه ترگمان] یه نفر زیر ماشینش نوشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Skim off any scum.
[ترجمه گوگل]هر تفاله ای را از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]Skim را از بین ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These so - called football supporters are scum.
[ترجمه گوگل]این به اصطلاح هواداران فوتبال آشغال هستند
[ترجمه ترگمان]این به اصطلاح طرفداران فوتبال scum
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These men are the scum of the earth.
[ترجمه گوگل]این مردان تفاله زمین هستند
[ترجمه ترگمان]این مردان the زمین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You won't hurl yourself away on such a scum, will you?
[ترجمه گوگل]تو خودت را روی چنین آشغالی پرتاب نمی کنی، نه؟
[ترجمه ترگمان]تو خودت را از این کثافت دور نمی کنی، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. People like that are the scum of the earth .
[ترجمه گوگل]اینجور آدما تفاله ی زمینن
[ترجمه ترگمان] آدمایی مثل اون the زمین هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کف (اسم)
bottom, froth, bed, apron, floor, foam, slag, scum, blubber, deck, silt, offal, spume, insole, skim, scoria

تفاله (اسم)
slag, bagasse, scum, dross, raff, trash, crap, garbage, residuum, riffraff, slop

سفیدی (اسم)
scum, blank, white, blankness, blank space, offscum, silveriness

پس مانده (اسم)
excrement, tailing, residue, scum, refuse, picking, residuum, remainder, dreg, leftover, leavings

سرجوش (اسم)
foam, scum

طبقه وازده اجتماع (اسم)
scum

درده گرفتن (فعل)
scum

تخصصی

[عمران و معماری] کف - خمیره
[مهندسی گاز] کف، کف کردن، پسمانده
[نساجی] کف - کف کردن - رویه بستن محلول - تشکیل لایه ژله ای در سطح محلول

انگلیسی به انگلیسی

• filth, dirt; waste, rubbish; foul film or slime that forms atop a liquid; riffraff, rabble, mob
remove impurities; remove the foul membrane from the surface of a liquid; form a foul membrane, become covered with a dirty film
scum is a layer of an unpleasant-looking substance on the surface of a liquid.
if you call people scum, you are expressing your feelings of dislike and disgust for them.

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
1. آدم پست، فلک زده ، بی ارزش، تفاله ( برای مرد ) .
2. مایع منی.
مثال:
You scum! Get out of here
Frankie is a scum
You’d better clean up the scum from the backseat before you take the car home
scum ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: روماند 1
تعریف: موادی نظیر چوب و چربی و کف که معمولاً بر روی آب حوض هایِ ته‏نشینیِ تصفیه‏خانه‏های فاضلاب دیده می‏شود
Slum : پایین شهر ( همون Ghetto )
Scum : تفاله - سرجوش یا کف آب - آشغال - پس مانده - زاید
مثلا وقتی دارید مرغ را می جوشانید روی آب کف و کثیفی جمع میشه. به اون میگن کف آب. تو انگلیسی Scum
یا به بعضی از افراد یا یک ملیت ممکنه یک نفر این حرف رو نسبت بده.
...
[مشاهده متن کامل]

در این موقعیت یعنی آشغال و عوضی
noun
1 [noncount] : a layer of something unpleasant or unwanted that forms on top of a liquid
◀️
Boil the chicken and use a spoon to remove any scum that floats to the surface.
◀️pond scum [=a layer of algae on top of a pond]
2 informal : a dishonest, unkind, or unpleasant person
[noncount]
◀️Ignore him; he's scum.
◀️They are the scum of the earth. [=the worst people on the earth]
[count]
◀️He's a complete scum
◀️ Bro you are from US. The joke tells by itself. You all are the real scum of the world, with your politics
Shut up fool

✅طبقه وازده و پست اجتماع
✅ ( مجازی ) آدم پست، فرومایه و سربار جامعه
[مثلاً نوجوون یا بزرگسال بزهکاری که در مراکز بازپروری و
کانون های اصلاح نگهداری میشن]
. e. g
. She treats you like scum. Be careful
از لحاظ فحش بودن معنی اینا رو میده
کثافت
آشغال
لعنتی
گ*ه

تفاله
آشغال
کف روی غذا و . . . .
سلام بچه ها بهترین معنی و پر کار برد باش
اشغال یا تفاله اما منظور توهین
those scums bother my brother
لجن آب هم میشه معمولا تو فاضلاب ها باتلاق
there many marshes & bogs here that full of scum
عامیانه : انگل جامعه
اشغال
پسمانده

بپرس