پیشنهادهای آرش ایرانپور (٢٢٣)
یکی از گویش های زبان پارسی که در شهر کربلا در عراق گویشور دارد.
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان شغنی
یکی از گویش های زبان پشتو
یکی از گویش های زبان شغنی
یکی از گویش های زبان شغنی
یکی از گویش های زبان شغنی
یکی از گویش های زبان منجی
یکی از گویش های زبان شغنی
یکی از زبان های ایرانی شاخه پامیری
یکی از زبان های ایرانی شاخه پامیری
یکی از زبان های ایرانی شاخه پامیری
یکی از زبان های ایرانی شاخه پامیری
یکی از زبان های ایرانی شاخه پامیری
یکی از زبان های ایرانی شاخه پامیری
یکی از زبان های ایرانی شاخه پامیری
یکی از گویش های زبان وخی
یکی از گویش های زبان پراچی
یکی از گویش های زبان پراچی
یکی از گویش های زبان ارموری
یکی از سه گویش زبان آسی این گویش ایرانی در یاسبرنی مجارستان گویشور داشت ولی اکون دیگر این گویش زنده نیست.
یکی از گویش های زبان پراچی
یکی از سه گویش زبان آسی
ایسترگ در واقع به معنای تخم مرغ پنهان شده جشن سال نو است. ولی در بحث فیلم شناسی ایسترگ یعنی نکته کوچکی که در فیلم یا سریال وجود دارد و مخاطبان تیزبی ...
یکی از سه گویش زبان آسی
نهانه
خرمک
رنگ قرمز با سرخ یکی نیست، در واقع سرخ یکی از گونه های قرمز است. واژه قرمز برگرفته از واژه کرمست در پارسی میانه است، پس این واژه بیگانه نیست.
لال
کهوی
آلان ها تیره ای ایرانی تبار در شمال قفقاز و شرق اروپا بودند، بازمانده آن ها تیره آسی است که در سرزمین اوستیا زندگی می کنند، اوستیای شمالی مستعمره روس ...
سوزان: کسی که می سوزد گریان: کسی که می گرید نالان: کسی که می نالد این ها هیچ کدام نام نیستند، چون معنی خوبی ندارند.
توره در زبان پارسی نو همان تورک در زبان پارسی میانه است.
تورک در زبان پارسی میانه همان توره در در زبان پارسی نو است.
تارت ( Tārat ) گرفتن در گویش بانشی به معنای شستن شرمگاه است.
پلکوندن ( ) در گویش بانشی به معنای مالیدن است و نه هر مالیدنی، بلکه مانند پارچه ای که به خاک بمالندش، یا گوشتی که به آرد بمالند.
پرزوندن ( Perzondan ) در گویش بانشی به معنای پودر کردن است.
پرزله ( Perzela ) کردن در گویش بانشی یعنی پودر کردن
پابر ( Pābor ) شدن یعنی ب زمانی که می گوییم فلانی پارسال از فلان جا پابر شد یعنی دیگر از آن پس به آن جا نیامد.
در گویش بانشی به معنای حجیم کردن و برجسته کردن مو و پر است.