پیشنهادهای پارسی ترجمه (٣٦)
پارکینگ، پارکینگ سرباز، پارکینگ غیر مسقف این عبارت به طور کلی "پارکینگ" ترجمه میشود. اما اگر در بافت متن نیاز بود که نوع پارکینگ مورد تاکید قرار گی ...
ختم شده، پایان یافته، به اتمام رسیدن My mission is over.
** بورسیه تحصیلی متداولترین معنا "بورسیه تحصیلی" است. حالا با توجه به بافت متن ممکنه منظور کسی باشه که: * از طرف دولت بورس شده، * یا با هزینه شخص ...
**** رنگِ حنایی دوستان دقت داشته باشید که برخی مواقع منظور از sandy، رنگِ اون هست که تقریبا حنایی هست. با توجه به بافت متن بای متوجه معنی شد. به م ...
*** مادر معنای این واژه همان �مادر� است. در فرهنگ غرب و به ویژه در فرهنگهای انگلیسی زبان به خاطر تعاریف دقیق از حقوق افراد، واژه های متفاوتی را برای ...
سوال پرسیدن در واقع inquire سوال پرسیدنی است که سوال کننده قصد دارد به جوابی برسد. یعنی به دنبال پی بردن به جواب سوالش است
*** لنز این واژه ( عبارت ) لزوماً به معنای لنز طبی نیست و به هر نوع لنزی که روی قرنیه گذاشته می شود اطلاق می گردد. با توجه به بافت متن، ممکن است ب ...
همانطور که آقای بهشتی اشاره کرده اند، منظور "ایجاد نوعی تغییر" در وضعیت است. به بیانی دیگر، منظور ایجاد تغییر در وضعیتِ فعلیِ چیزی است. درمتن زیر ...
Welcome to the world عبارتی محاوره ای است. این عبارت را می توان به صورت عامیانه چنین معنی کرد : به جمع ما خوش آمدی *** کاربرد این عبارت *** وقتی ف ...
صمیمی و خوش قلب He was a teacher with a heart او معلمی خوش قلب و صمیمی بود
( غذای ) بیرون بر این واژه به معنای غذایی است که یک رستوران میفروشه و چون در آتجا محلی برای نشستن مشتری و خوردن نداره، مشتری اون رو فقط تهیه میکنه. ...
از تبارِ . . .
سر تکان دادن این سرتکان دادن به منزله درک یا متوجه چیزی شدن است.
سِر پرسیوال، یکی از شوالیه های میز گرد در داستان شاه آرتور است. وی عین حال یکی از ۳ کاوشگر مشهور جام مقدس می باشد. او از سلحشورترین و مورد اعتمادترین ...
جستجو کردن، طالب بودن، در پی چیزی بودن از نگاه کلی معنای seek با search دارای شباهتهایی هستند، اما هر کدام از این دو واژه بسته به نوع مکالمه یا نوشت ...
عید پنطیکاست، چشن پنطیکاست در متون الهیات مسیحی و در باور مسیحیان، به این روز پنطیکاست ( عید پنطیکاست ) گفته می شود. پنطیکاست به معنای پنجاهمین است ...
جو گندمی ( مو ) تقریبا معادل همان "جو گندمی" در فارسی است. His hair was silver gray موهاش جوگندمی بود
یخ سیاه، یخ شفاف یخ شفاف یا یخ سیاه به پوششی معمولاً شفاف و هموار از یخ گفته می شود. یخ شفاف لزوماً سیاه نیست، بلکه شفاف بودن آن باعث می شود هم رنگ ...
یکی از معناهای bite بریدن، زخم و پاره کردن با یک وسیله ی تیز است. یه مثالهای زیر توجه بفرمایید: . The rat started to bite the rope with its sharp t ...
PAST TENSE, PAST PARTICIPLE OF swing گذشته و سوم شخص swing تاب خوردن
از جات تکون نخور ( از جایت تکان نخور ) همانجا بمان همانجا بایست
نزدیک بود که . . . چیزی نمانده بود که . . . Jack almost dropped the candle نزدیک بود که جک شمع را بیندازد ( رها کند ) چیزی نمانده بود که جک شمع ر ...
اگر اجازه بفرماید . . . if you will excuse me, I must go back to home اگر اجازه بفرمایید، من باید به خانه برگردم.
گوشه و کنار اطراف There's a great restaurant just round the corner. یک رستوران عالی همین اطراف ( گوشه و کنار ) وجود دارد.
کاملا روشن ، پر نور، روشنِ روشن این عبارت در واقع اشاره به "روشنایی کامل و پر نور بودن" دارد. they saw a brightly lit corridor
**** بازسازی ، نوسازی ، تعمیرات اساسی این واژه در واقع اشاره به "بازسازی و بهبود" دارد. بازسازی که ظاهر بیرونی ( نمای بیرونی ) را بهبود می بخشد، ام ...
حرف برای گفتن داشتن They had a lot to talk about. آنها حرفهای زیادی برای گفتن داشتند.
**** روایت در متون ادبی، "روایت" معنی می شود. In her book, the author tells the story of a young orphaned girl. نویسنده در کتاب خود داستان یک دخ ...
****** روایت کردن در متون ادبی بیشتر " روایت کردن" به کار می رود
ابدی ، سرمدی ****************** eternal و everlasting معمولا به اشتباه در یک معنا استفاده می شوند. اما کاملا اشتباه است. هر دو واژه اصطلاحاً به وجو ...
ابدی و ازلی ، سرمدی ****************** eternal و everlasting معمولا به اشتباه در یک معنا استفاده می شوند. اما کاملا اشتباه است. هر دو واژه اصطلاحاً ...
زادگاه ( منظور، شهر ، شهرستان و یا کشور محل تولد است ) با توجه به زمینه متن، میشه متوجه معنای دقیق شد.
***** یگانه این واژه در متون مذهبی و بالاخص در کتاب مقدس، یگانه ترجمه شده است. واژه begotten در واقع به معنای "مولود شده" می باشد، اما در متون کتاب ...
blonde bimbo اصطلاحی است که برای تحقیر به کار می رود. البته بارِ تحقیری آن در واژه bimbo قرار دارد. blonde bimbo اغلب برای توصیف زنانی که بلوند، د ...
یکی از معناهای rest �بقیه ، مابقی� است اما این معنی معمولا زمان هایی لحاظ می گردد که rest فعل نباشد و به حالت معرفه آمده باشد. به مثال زیر دقت بفرما ...
**** ته استکانی برخی مواقع برای میزان ضعیف بودن چشم هم به کار می رود: He wore thick glasses. او عینک ضخیم ( ته استکانی ) میزد