پیشنهادهای سارا تکلو (٣٥٧)
به ندرت
Perpetually املای درستش اینه
### ۱. اسم جمع ( Plural Noun ) **"Caves"** شکل جمع کلمه ی **"Cave"** است که به فارسی به معنی **"غارها"** می باشد. * **معنی:** حفره های طبیعی بزرگی ...
1. **در معنی معمولی و حیوانی یا انسانی:** �Snort� یعنی با صدای بلند از بینی نفس کشیدن یا بیرون دادن هوا — معمولاً وقتی کسی عصبانی یا ناراحت یا حتی ...
"Maxed out" یعنی به نهایت ظرفیت، حد نهایی یا حداکثر توان رسیدن. مثلاً: * **Credit card maxed out:** کارت اعتباری به نهایت سقف اعتبارش رسیده و دیگر ...
درستش اینه associate
dorm = کوتاه شده ی dormitory یعنی خوابگاه 🏫
عبارت **“The Backwards Law”** ( قانونِ وارونه یا قانونِ برعکس ) یه مفهوم فلسفی و روانشناختیِ جالب از عرفان شرق و اندیشمند بریتانیایی **آلن واتس ( Ala ...
کلمه ی **"unpretzel"** از اون واژه هایی یه که به صورت خلاقانه ساخته می شن و معنی رسمی توی دیکشنری نداره، ولی مفهومش رو از ترکیب خودش میشه فهمید. 🍿 ...
آدامس بادکنکی
Mu ( یا Lemuria ) : این نام توسط نویسنده ای به نام جیمز چمبرز ( James Churchward ) در اوایل قرن بیستم برای توصیف یک قاره بزرگ فرضی در اقیانوس آرام اب ...
گاهی اوقات “mu” به عنوان مخفف یا صدایی در زبان های دیگر استفاده می شود: صدای حیوانات: در برخی زبان ها، تقلید صدای گاو ( Moo ) ممکن است به صورت “mu” ...
عبارت **"lease end"** یعنی **پایان قرارداد اجاره**. برای مثال: - اگر ماشین یا خانه ای را اجاره کرده باشی، وقتی تاریخ **lease end** فرا برسد یعنی ...
**"Gym gear"** یک اصطلاح انگلیسی است که به **تجهیزات، لوازم و پوشاکی گفته می شود که برای تمرینات ورزشی، به خصوص در باشگاه ( Gym ) ، استفاده می شوند. ...
عبارت **"crap out"** یک اصطلاح عامیانه ( Slang ) در انگلیسی است که عمدتاً به معنای **از کار افتادن، متوقف شدن، یا شکست خوردن ناگهانی و غیرمنتظره** به ...
"Efficiency" ( اِفیشِنسی ) در انگلیسی به معنای **کارایی** یا **بازدهی** است. این کلمه معمولاً به توانایی انجام یک کار با **کمترین اتلاف زمان، انرژی ...
**Broadway Musical** ( برادوی موزیکال ) به یک ژانر خاص از تئاتر موزیکال گفته می شود که به طور سنتی در منطقهٔ **برادوی در شهر نیویورک** اجرا می شود. ...
اشانتیون
یا dark kitchen رستوران ها و آشپزخانه هایی که فقط غذای بیرون بر دارند
Relaxathon” یک کلمه ابداعی ( neologism ) است که از ترکیب دو کلمه “Relax” ( آرامش ) و “Marathon” ( ماراتن ) ساخته شده است. به طور کلی، معنی آن به یک ...
به آرامی و بدون جلب توجه وارد بحث، کاری یا جایی شدن
خیلی مدرن و به روز و جدید a state - of - the - art computer system
سخنرانی کوتاه در مراسم خاصی مثل عروسی یا عقد به افتخار کسی و بعدش همگی یه مقداری نوشیدنی می خورند
صمیمی
فرقش با let me اینه که وقتی با do بیاد میتونه نشان دهنده یک مقدار اجبار یا تاکید باشه و ممکنه اگه در موقعیت نا مناسب استفاده بشه یکم بی ادبانه به نظر ...
حساب جاری
از �have got to� در جمله های اخباری و مثبت برای صحبت کردن در مورد اجبار یا نیاز به انجام کاری استفاده می کنیم. �have to� و �have got to� معنی یکسانی ...
اصطلاحی برای تشویق فرد و یا تیم مورد علاقه
قصدم این نبود عمدی نبود
مدام مریض شدن
یک نوع مار بدون خطر و بدون سم که بیشتر در آمریکا یافت میشه
چیزی که زمان بره یا طول میکشه It is going to be a while before dinner is ready, so can I get you something to drink? The kids are going to be a whi ...
۱. مامانی/ مامان ۲. اصطلاحی عامیانه برای تمجید از اقتدار و شخصیت یک زن The way she handled the situation, she's a real mama ۳. نقش مراقب در یک گروه ...
۱. افتخار ( اسم ) ۲. محترم شمردن/تجلیل کردن ( فعل ) ۳. محترم /شرافتمند ( اسم ) ۴. پاینبد /متعهد. . . در زمینه های حقوقی و قانونی استفاده میشه ( اس ...
۱. احساس گناه ( اسم ) ۲. شرم/شرم آور ( اسم ) ۳. شرمنده شدن یا شرمنده کردن ( فعل )
۱. شعله /زبانه ( اسم ) ۲. شعله کشیدن/ زبانه کشیدن ( فعل ) ۳. دوست دختر یا دوست پسر /معشوقه ( اسم ) ۴. احساسات و هیجانات قوی هم برای مثبت کاربرد دا ...
از خود راضی مغرور خودت رو بهتر از چیزی که هستی ببینی
پول خیلی زیاد یا شی خیلی نفیس
۱. تمام کردن کار ۲. جنس فیک و کپی ۳. دزدیدن ۴. قتل
۱. بیهوش شدن با ضربه ی شدید ۲. خواب عمیق ۳. شکست خوردن ۴. تکمیل سریع یک کار ۵. از کار افتادن ناگهانی یک وسیله
نمی دونه گریه کنه یا بخنده
برای اشخاص یا اشیایی استفاده میشه که ظاهرا بی مصرفن و کارایی ندارن/توهین آمیزه He never contributes anything to the team, he's such a waste of space
۱. وضعیت مطلوبی که گزینه های خوب زیادی برای انتخاب هست و نمیدونی کدوم رو انتخاب کنی ۲. وضعیتی که از یک چیز خیلی زیاد وجود داره و نمیدونی باهاش چیکار ...
۱. به طور ناگهانی با کسی یا چیزی روبرو شدن . . . البته روبرو شدنی که همرا ه با اکتشاف باشه /در زمینه مثبت استفاده میشه In the novel, the hero comes u ...
۱. مشکلات مالی ۲. موقعیت سخت ۳. پنهان شدن ۴. در زندان بودن
۱. شرایط و موقعیت سخت ۲. بودن در زندان ۳. از دنیا بریدن و منزوی بودن ۴. پنهان شدن
۱. سریع لباس پوشیدن یا چیزهای جانبی دیگه ای مثل کفش، عینک یا گردنبند I'll pop on my glasses and see it better ۲. روشن کردن یک دستگاه یا وسیله Pop o ...
۱. به صورت ناگهانی عصبانی شدن و با صدای بلند حرف زدن ۲. ناگهانی و سریع جایی رو ترک کردن ۳. مردن و مرگ ( غیر رسمی ) ۴. وقتی یک چیزی ناگهانی یا غیر من ...
۱. قطار/اسم Catch a train Miss a train Train station ۲. تمرین کردن یا تعلیم دیدن/ فعل Train for a job Train hard Train someone ۳. هدف گیری/ فعل ...
۱. بیان الزامی در آینده/فعل کمکی مدال Tenants shall provide notice before vacating I shall finish my thesis by March ۲. پیشنهاد مودبانه/فعل مدال Sha ...