پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٦٠)
دَر مَلاءِ عام: جلویِ ( چشمِ ) مردم، نزدِ همه، در برابرِ دیگران، میانِ مردم، در جایِ همگانی
تاریخِ طَبیعی: تاریخِ زیستگاهی
مَسئولیَّت: کار، پایبندی، پاسخگویی، پاسخدهی، نقش، سرپرستی
عُضو: ١. [کالبدشناسی] اندام ٢. بخش، پاره، لَخت ٣. همبسته، هموند، پیوسته [در آمیختگی] هم - ، از - ، - ی ۴. کارمند / کارکن اداره
مُقَدَّمات: پیش نیازها، پیش زمینەها
سوءاِستِفاده: ١. بدبهرگی، بهرەکِشی، بدکاربری ٢. بدرفتاری
شوخ طَبعی: شوخ سرشتی، شوخ منشی، شوخ خویی، خوشمزگی
شوخ طبع: شوخ، شوخ سرشت، شوخ منش، شوخ خو، ( فردِ ) خوشمزه
اِخراجی: برکنارشده؛ بیرون شده، راندەشده؛ تاراندەشده
حِساب پَس دادَن: روشنگری و دلیل آوری ( کردن ) ، بازگو کردن کارکرد، روشنگری رفتار، پاسخگو بودن؛ به سزا رسیدن
لُطفاً: خواهشن، خواهشمندم، خواهشمندیم؛ [در آمیختگی] ( را ) بفرمایید
کِیفَرخواست: سزاخواست، تنبیەخواست
مَنابِعِ طَبیعی: سرچشمەهایِ زیستگاهی
تَنَفُّس: ١. دم و بازدم ٢. خستگی درکردن، آسایشگیری، آسایشجویی
قِید زَدَن: بیخیال شدن
عَربَده: دادوبیداد، دادوفریاد
عَمودی: ستونی، ایستاده، راست، راستا، ( شکلِ ) بالا به پایین
هیجان - زده، شاد، دلشاد
شاد / هیجان - زده از یکمین شناسایی
شاد کردن، هیجان - زده کردن
رَئیس: کارفرما، سرپرست، بزرگ، پیشوا، رهبر، سردار، سردسته، سرکرده، سرگروه، سرور، مهتر، [در آمیختگی واژه] سر -
عَصَبانی: دلخور، خشمگین، خشمناک، خشم - آلود، پرخاشگر، ازکورەدررفته، رنجیده، دل - آزرده، بەجوش - آمده
دَر عَرضِ: [زمان] در، در زمانِ، در بازەیِ
شَرمین: ١. باشَرم، شرمگین، شرمناک ٢. شرمنده، شرمسار
اِطِّلاعات: دادەها، دروندادها، دانشها، دانستەها، خبرها، آگاهیها
مَنبَع: سرچشمه، خاستگاه، بنمایه
ضَرورَت: بایستگی، نیاز
مُنعَکِس - کُنَنده: بازتابگر، بازتاب - کننده، بازتابنده، بازتابشگر
تألیف: ١. کتاب - نویسی، نگارشِ کتاب ٢. گردآوری
ناشِر: ١. چاپخش - کننده ٢. پخش - کننده، گسترش - دهنده
اِنتِشار: ١. چاپخش، چاپ - پخش ٢. پخش، گسترش
روالِ ناهنجار، روالِ خطرآمیز
بُرجِ کُنترُل: برجِ دیدەبانی
برجِ دیدەبانی
مادونِ قِرمِز: زیرِ قرمز
حَیاطی: ١. ابرمهم، بسیار مهم، ابرنیازین، ابربایسته ٢. زیستی، زندگانی، زنده بودن
جَلبِ اِعتِماد: به دست آوردنِ باورداشت / خوشگمانی
رَقیب: برندەجو، برندەخواه، پیشجو، پیشخواه، هماورد، همچشم، بُردجو، بُردخواه
عِزَّت زیاد: بزرگیت / بزرگیتون زیاد
تَمدید: ١. کشش، کشیدن، کش دادن، دراز کردن ٢. تازه کردن، تازەسازی، نو کردن، نوسازی، بەروز کردن، بەروزسازی، زماندار کردن، زماندارسازی ٣. دنباله، ادامه
اَشَدِّ مُجازات: سزای سختتر، سختترین سزا
سزایِ سختتر روا داشتن
تَحویلدار: ١. سندوقدار ٢. کارمندِ دریافت و پرداخت
مُقَدَّس: فرهمند، فرمند ١. پاک، پارسا، پرهیزکار ۲. پرستیدنی، ستودنی ۳. آسمانی ۴. ابرارزشمند، ابرارجمند، ابرگرامی
مَقامات: ١. جایگاەها، پایەها، پایەگان ٢. سران، سرپرستان، بلندپایەگان، دولتیان، پاسخگویان ٣. کارها، پیشەها
سردبیر، سرپرست
سردبیری، سرپرستی
ظاهِر: نما، برون، نمود، نمایه، رو، رویه؛ پوشش؛ سیما، ریخت، سر و رو
ظاهِر شُدَن: نمایان / آشکار / پدیدار / آفتابی شدن
روگردانی، چشمپوشی، پشیمانی، برگشت، پشتکرد