تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواستار چیزی شدن تقاضای چیزی را کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواستار چیزی شدن تقاضای چیزی را کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عجله داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

به خود بالیدن مفتخر بودن

پیشنهاد
٦

بسیار مودب بودن

پیشنهاد
٠

بسیار مودب بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار مودب بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار مودب بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیار مودب بودن

پیشنهاد
١

بسیار مودب بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

توهین آمیز نامناسب زشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

توهین آمیز نامناسب زشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سلاحی که �پدر همه بمب ها� نامیده می شود، با استفاده از اکسیژن هوای اطراف برای ایجاد انفجاری با دمای بالا کار می کند و آن را بسیار کشنده تر از سلاح ها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک سلاحی که �پدر همه بمب ها� نامیده می شود، با استفاده از اکسیژن هوای اطراف برای ایجاد انفجاری با دمای بالا کار می کند و آن را بسیار کشنده تر از سلاح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سلاحی که �پدر همه بمب ها� نامیده می شود، با استفاده از اکسیژن هوای اطراف برای ایجاد انفجاری با دمای بالا کار می کند و آن را بسیار کشنده تر از سلاح ها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فلاسک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فلاسک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی کسی مجبور است به یک سرزنش تند گوش دهد یا به دلیل رفتار بد، تنبیه شفاهی شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برای�پیچاندن، گیج شدن، متحیر شدن. نوشیدن، سیگار کشیدن، قرص خوردن و یا فقط جایی را ترک کردن

پیشنهاد
٠

- اصطلاح یا جمله ای که زمانی به کار می رود که کسی کار اشتباهی انجام داده باشد یا به دردسر افتاده باشد. یا زمانی که آنها نفرت انگیز هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برخاستن، پاشدن، بلند شدن با لحن بی ادبانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به حالت عادی درآوردن�عادی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

وقتی که زمانش فرا میرسه. . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی که زمانش فرا میرسه. . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

وقتی که زمانش فرا میرسه. . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وای ( برای بیان خشم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

برای کسی دردسر ساختن وای ( برای بیان خشم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دسته جمعی آمدن �گروهی آمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دسته جمعی آمدن گروهی آمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زنی است که همیشه در کنار شماست حتی در سخت ترین زمان ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای اینکه به دی جی بگویید �آن آهنگ را برگرداند�. به عبارت دیگر، درخواست انکور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این یک روش�خودسرانه تر �برای گفتن "هرچه باشد" است، اما روشی مشخص تر برای گفتن آن است. و یا گفتن اینکه شما واقعاً اهمیت به موضوع نمیدهید این عبارت زم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به افرادی که دوست ندارید یا به کسی که با او رقابت می کنید، می گویید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زنی که همیشه پشت شوهر یا دوست پسر هست و مهم نیست چه اتفاقی پیش بیاد همیشه کنار اون میمونه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خونسرد بودن آرام بودن بی خیال بودن

پیشنهاد
٦

مخالف پروپاقرص مخالف درجه یک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به شدت جدی بودن جدی گفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی را ( پیش کسی ) خراب کردن کسی را بد جلوه دادن مخالف ضد

پیشنهاد
١

سریع بزن به چاک

پیشنهاد
٠

جایی که غذا می خوری نرین از این عبارت برای اشاره به اعمالی که نباید در جاهایی به خصوص انجام شود، استفاده می شود. برای مثال، داشتن رابطه عاطفی در محل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تعیین تکلیف کردن قانون صادر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قانون صادر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

عصبانی شدن و شاکی شدن در مورد چیزی که شاید زیاد مهم نباشد قیل وقال به پا کردن الم شنگه راه انداختن جار و جنجال به پا کردن قشقرق به پا کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رئیس شرکت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرزنش شدید �انتقاد شدید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

داغ� بسیار گرم سرزنش شدید �انتقاد شدید ( عمل ) کباب کردن � ( عمل ) تنوری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زیادی توجه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاهن معبد هندو

پیشنهاد
١

بزن کنار. پنچر کردیم.

پیشنهاد
٠

بزن کنار. لاستیک جلو پنچر است.