پیشنهاد‌های 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٤١٢)

بازدید
٥,١٥٣
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

داستان ترسناک

پیشنهاد
٣

قادر به تحمل کردن چیزی نبودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

از بی حوصلگی دیوانه شدن از حوصله سررفتگی مردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

از بی حوصلگی دیوانه شدن از حوصله سررفتگی مردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پناهنده�آواره مدیر فیلمبرداری شریک ( زندگی ) �همسر، زن، شوهر پردازش رایانه ای داده ها نقطه شبنم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

راه پیاده رو پرپیچ و خم مسیر مارپیچ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

آفتاب گرفتن حمام آفتاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نامربوط نامرتبط، نادرست، پرت

پیشنهاد
٩

با حضور ذهن از حفظ، سریع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آسودن استراحت کردن کار نکردن وقت را به بطالت گذراندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

استراحت کردن کار خاصی انجام ندادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

استراحت کردن کار خاصی انجام ندادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخبر خبرکش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که خبرچینی و جاسوسی دوستش را میکند کسی که اطلاعات بر ضد رفیقش میدهد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خبر کش خبرچینی زیر آب کسی رو زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

انگور بی دانه کشمش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آبمیوه آب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

چیزی را بی دلیل بزرگ کردن بی جهت به چیزی اهمیت دادن بیش از حد برای چیزی تلاش کردن بیش از حد برای چیزی وقت گذاشتن

پیشنهاد
٣

چیزی را بی دلیل بزرگ کردن بی جهت به چیزی اهمیت دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آبمیوه گیر دستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

حاتم بخشی کردن دادن پول اطلاعات یا نصیحت به صورت مجانی و تعداد زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کبریت آشپزخانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستمال لوله ای آشپزخانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستمال لوله ای آشپزخانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دستمال لوله ای آشپزخانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستمال لوله ای آشپزخانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارگر آشپزخانه ( هتل، رستوران و . . . ) ظرف شور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

با کسی دمخور شدن با کسی دوست شدن، با کسی صمیمی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

با کسی دمخور شدن با کسی دوست شدن، با کسی صمیمی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

با کسی دمخور شدن با کسی دوست شدن، با کسی صمیمی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خیلی از کسی یا رقیبی عقب ماندن. به گرد پای کسی نرسیدن. پشت اتومبیلی پر سرعت ماندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشت اتومبیلی پر سرعت ماندن به عبارت دیگر، وقتی اتومبیلی با سرعت زیاد از کنار اتومبیل دیگر رد می شود، خاک بلند می کند و اتومبیلی که جا مانده باید از ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

خارج کردن یا تخلیه کردن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

روی تخم خوابیدن و جوجه آوردن، از تخم درآوردن، سر از تخم درآوردن، درآمدن،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

روی تخم خوابیدن و جوجه آوردن، از تخم درآوردن، سر از تخم درآوردن، درآمدن،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مقدار زیادی روغن برای سرخ کردن غذا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستگاه سرخ کن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

فشردن، چپاندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فشردن، چپاندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فشردن، چپاندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازار فروش عمده کالا در ازای پول نقد خرید نقدی خریدی است که نقدی صورت می گیرد و خود خریدار باید آن را به خانه ببرد؛ یعنی هزینه تحویل به منزل هم ند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پول نقد در گذشته در بارها و میخانه ها بشکه هایی قرار داشت که از آن مشروب می نوشیدند و مردم مجبور بودند اول پول آن را بپردازند و یا به عبارتی دیگر پول ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کسایی که باید بدونن، میدونن جایی که زمینه موضوع نیازی به توضیح ندارد. داشتن دانش یا آگاهی از چیزی به ویژه از طریق تجربه شخصی. آگاه بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

if you know you know

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرابکاری کردن و گند زدن به چیزی موقعیت بد را بدترش کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی را خراب کردن یا آسیب بهش زدن خرابکاری کردن و گند زدن به چیزی موقعیت بد را بدترش کردن برای موفقیت آمیز کردن چیزی، یا انجام آن بی خیالش مهم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( معنای مثبت ) عمل انجام دادن کاری به روشی که دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خراب شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاسی بلند تمام ظرفیت مینی ون هر ماشینی که ظرفیت ۷ صندلی داشته باشه و به صورت ۲۲۳ صندلیاش چیده میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاسی بلند تمام ظرفیت مینی ون هر ماشینی که ظرفیت ۷ صندلی داشته باشه و به صورت ۲۲۳ صندلیاش چیده میشه