پیشنهادهای Mr.Fox (٣,٢٦١)
دختر فوق العاده سکسی ناحیه سینه، معمولاً برای دخترانی که پیراهن های بسیار کوتاه می پوشند و سینه هایشان بیرون زده است.
کامبوجا یک نوشیدنی تخمیر شده، کمی جوشان، شیرین شده چای سیاه یا سبز است که معمولاً به دلیل فواید سلامتی مصرف می شود.
بدون شک
هیجانات یا جذابیت های زندگی در شهر در مجموع، جنبه های جذاب و هیجان انگیز یک شهر شهر بزرگ به عنوان مرکز سرگرمی، لذت و غیره دیده می شود
فرستادن پیام یا نامه
فرستادن نامه یا پیام
سر زدن به خانه کسی
حاضر باش
حرف کسی را درک کردن
این را داشته باش!�این را گوش کن!
به هدف رسیدن
چیزها/افراد مختلف فلان و بهمان
چیزها/افراد مختلف
چیزها/افراد مختلف
این قدر سرشلوغ بودن ( که کاری را فراموش کردن )
خب همینه دیگه! خب این هم از این!
راستشو بخوای . . . . .
سن و سالی از کسی گذشتن �پیر شدن
زیر خط فقر زندگی کردن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن �سخت مشغول کاری بودن
بی پول بودن �چیزی ته جیب نداشتن
بی پول بودن�چیزی ته جیب نداشتن
بی پول بودن�چیزی ته جیب نداشتنinformal
حکم اولیه یا اصلی را تغییر دادن
تا خرخره غرق چیزی بودن� سخت مشغول کاری بودن
تا خرخره غرق چیزی بودن� سخت مشغول کاری بودن
سال مالی یک دوره حسابداری سالانه برای نگهداری سوابق و گزارش درآمد و هزینه سال مالیاتی سال تقویمی 12 ماهه ای است که توسط اظهارنامه مالیاتی پوشش داده ...
بدبیاری آوردن�بدشانسی آوردن، بدشانس گروه بودن
دچار سوءتفاهم شدن
دچار سوءتفاهم شدن
بدبیاری آوردن�بدشانسی آوردن، بدشانس گروه بودن
ته دنیا�آخر دنیا، جای فوق العاده دورافتاده
ناکجاآباد�ته دنیا، جای دورافتاد
تحت فشار شدید بودن برای از پس چیزی یا کسی برآمدن یا تحمل کردن مال باختن یا پول از دست دادن در یک رویداد ورزشی مبارزه با یک موقعیت سخت یا استرس زا ...
تحت فشار شدید بودن برای از پس چیزی یا کسی برآمدن یا تحمل کردن مال باختن یا پول از دست دادن در یک رویداد ورزشی مبارزه با یک موقعیت سخت یا استرس زا ...
طبق نقشه پیش نرفتن ناموفق شکست خورده افتضاح تمام شدن� جور نشدن مشکل پیش آمدن
راه دادن به کسی در جاده یا خیابان اجازه دادن به کسی برای ورود به لاین سرعت که در آن حرکت میکنید
برای پیوستن، متحد شدن، یا ترکیب شدن در گروه یا بدنه بزرگتر
برای پیوستن، متحد شدن، یا ترکیب شدن در گروه یا بدنه بزرگتر ملحق شدن شرکت کردن
راه دادن به کسی در خیابان یا جاده اجازه دادن به کسی برای ورود به لاین شما که در آن حرکت میکنید
خیابان یا اتوبان دارا چندین باند سرعت
�رضایت کسی را جلب کردن�موافقت کسی را کسب کردن
�رضایت کسی را جلب کردن�موافقت کسی را کسب کردن
�رضایت کسی را جلب کردن�موافقت کسی را کسب کردن
�رضایت کسی را جلب کردن�موافقت کسی را کسب کردن