پیشنهادهای Mr.Fox (٣,٢٦١)
به جایی رفتن
به جایی رفتن
( روی چیزی ) تاثیر داشتن ( روی چیزی ) تاثیر گذاشتن
فرصت داشتن
عمل جراحی کردن
مزیت داشتن برتری داشتن
سلیقه خوبی داشتن در شناخت چیزی حرفه ای بودن
سلیقه خوبی داشتن در شناخت چیزی حرفه ای بودن
خرید آنی و بی برنامه خرید تفننی
از روی هوس و بی برنامه خریدن کردن
از روی هوس و بی برنامه خریدن کردن
مرخصی بودن
دیوانه بودن خل بودن مست و پاتیل بودن
منحرف شدن
بخشی از یک فروشگاه، معمولا در زیرزمین، که اجناس با قیمت ارزان تری فروخته می شوند مغازه تخفیف دار
بخش تخفیف دار فروشگاه اجناس تخفیف خورده فروشگاه
گوشت دنده بره
بدرفتاری کردن کاری رو گردن کسی انداختن
به خاطر رفتار یا ویژگی خاصی
اشاره به مقدار کم از چیزی
گردش کردن به اطراف نگاه کردن چرخ زدن
دنبال ( چیزی/کسی ) گشتن برای یافتن چیزی جستجو کردن
دنبال ( چیزی/کسی ) گشتن برای یافتن چیزی جستجو کردن
به آب و آتش زدن
تحویل داده نشده
با لحن قاطعانه حداکثر ممکن برای بیان شکایت یا انتقاد برای چیزی
مواجه شدن با یک وظیفه یا کار مشکل که نیاز به تلاش زیاد در مدت زمان کوتاه دارد
شرایط همه تحت تسلط ما نیست بهانه برای توجیه کاری که گاهی اوقات بد پیش میرود برای از سر وا کردن طرف تا از ورود به جزئیات اجتناب کنی
مشکل فنی جزئی وقتی واسه یک ایراد یا نقص که اتفاق افتاده دلیل نداری و برای بهانه آوردن از این جمله استفاده میشه
برای تاکید استفاده می شود اما گاهی به صورت غیر ضروری مکررا توسط افرادی که عادت شده براشون استفاده از این کلمه که بدون این هم جمله معنی واضح دارد
حقیقت امر
واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خصوص زمانی که ممکن است پذیرش آن دشوار باشد، یا با آنچه مردم باور دارند متفاوت باشد.
حقیقت امر این است
واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خصوص زمانی که ممکن است پذیرش آن دشوار باشد، یا با آنچه مردم باور دارند متفاوت باشد.
واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خصوص زمانی که ممکن است پذیرش آن دشوار باشد، یا با آنچه مردم باور دارند متفاوت باشد.
واقعیت از وجود آن
به صورت عمدی توجه نکردن یا نادیده گرفتن کسی یا چیزی
بی توجهی کردن نادیده گرفتن محل نذاشتن گوش ندادن توجه نکردن
زود قضاوت کردن گفتن چیزی قبل از اینکه بدانیم واقعا حرفمان حقیقت دارد یا نه
گفتن چیزی قبل از اینکه بدانیم واقعا حرفمان حقیقت دارد یا نه
روز دریافت حقوق
سس زنجبیل
به دلیل چیزی بودن به موجب
برف پارو کردن
فرسایش خاک
جیم شدن ، یواشکی از جایی خارج شدن
حالت انسان بودن؛ طبیعت انسان؛ بشریت. زنی که از نظر ظاهری بسیار شبیه به مرد است برای خفه کردن، شکست دادن یا جلوگیری از وقوع چیزی
محض رضای خدا! �ای بابا! برای بیان تعجب و ناراحتی استفاده می شود
محض رضای خدا! �ای بابا! برای بیان تعجب و ناراحتی استفاده می شود
اشک تمساح ریختن