نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get in: به دست آوردن حاصل کردن can i get ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dept: اداره شعبه بخش وزارتخانه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have sb in mind: در نظر گرفتن کسی برای هدف خاصی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in two minds about something: be unable to decide what to do abou ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do your fair share: pull your weight مثل دیگران سخت کا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bags of: یک عالمه خیلی زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
push and shove: فشار آوردن یا قرار دادن به شیوه ای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit back at: واکنش منفی، اجباری یا خشونت آمیز نس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go in one ear and out of the other: فورا فراموش کردن چیزی یه گوشش در و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gr8: great
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go downhill: فرسوده شدن رو به وخامت رفتن کیفیت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cabinet pudding: کیک کشمشی پودینگ کابینت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poke one's nose in someone's business: در کار دیگران فضولی کردن دخالت بی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poke one's nose into someone's affairs: در کار کسی دخالت کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poke one's nose in something: در کار کسی دخالت کردن در کار دیگران ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
private health insurance: هر گونه پوشش بیمه درمانی که توسط یک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back in the late: برمیگردد به اواخر . . . . .
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self conduct: مواظب رفتار خود بودن خوب رفتار کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spring out at: به کسی حمله ور شدن ( به صورت ناگهان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cwu: Communication Workers Union
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to get a word on edgeways: مجال گفتن پیدا نکردن مجال قحبت پید ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chicken coop: آغل مرغ قفس مرغ مرغدانی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raw dogging it: سکس کردن بدون استفاده از وسایل محاف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rawdogging: سکس کردن بدون استفاده از وسایل محاف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wink back: با چشم به هم زدن زدودن یا کنار زدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adult shop: مغازه ای که محصولات مرتبط با رابطه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
severely hit: به شدت تحت تاثیر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
badly hit: به شدت تحت تاثیر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cabinet minister: وزیر کابینه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hottie mcbody: آدم بسیار جذاب ( به ویژه زن جوان )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take something in one's stride: کم نیاوردن قبول کردن و حل کردن یک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apc: نفربر زرهی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in perfect condition: به نویی و تمیزی روز اول� در بهترین ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
arc and compass: قوس و پرگار نشان فراماسونری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get your hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay your hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crack a crib: به زور وارد خانه شدن دزدی کردن به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hairy manilow: به عنوان شوخی به خایه مرد یا واژن خ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pussyfoot around: احتیاط کردن در گفتار و کردار تا مبا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nous verrons: خواهیم دید
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take to the bush: یه اصطلاح استرالیاییه فرار کردن زن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pon my word: بشرافت ام سوگند
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on the shelf: چیزی را به تأخیر انداختن یا در انجا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something on the shelf: چیزی را به تأخیر انداختن یا در انجا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop a chub: نعوظ داشتن سیخ کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rub nub: مالیدن کلیتوریس خانم ها جهت رسیدن ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
authorized personnel only: ورود افراد متفرقه ممنوع
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to take a pinch of snuff: تصاحب کردن یا سرقت کردن برای گرفت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to ghost of a chance: �شانسی برای موفقیت نداشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zante currant: مویز انگور یا کشمش بی دانه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cast light on: دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let the matter rest: بحث کردن و رسیدگی کردن به موضوعی را ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sirtuin: سیرتوین نوعی پروتئین که در تنظیم ف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vegetable stock: عصاره سبزیجات آب سبزیجات
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gas stands: جایگاه سوخت
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear someone's name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear someones name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in doghouse: در دردسر افتادن ( با کسی ) به مشک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in hog heaven: سرمست بودن خوشحال بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in hog heaven: سرمست بودن خوشحال بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in seventh heaven: از شادی سر از پا نشناختن از شادی د ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in someone's neck of the woods: در نزدیکی کسی بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in somebody's neck of the woods: در نزدیکی کسی بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in one's neck of the woods: در نزدیکی کسی بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
behavioral addiction: اعتیاد رفتاری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
payment voucher: سند پشتیبانی است که نشان می دهد معا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put a suck in it: دهنت را ببند�خفه شو
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
limbo dancing: رقص لیمبو
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
limbo stick: یک وسیله برای تمرین انعطاف پذیری ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boy bag: پسر یا مرد جوانی که برای قرار دادن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boybag: دوست پسری که تنها هدفش حمل یا نگهدا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
year of birth: سال تولد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run around like a chicken with its head cut off: دیوانه وار عمل کردن بدون هدف عمل ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
air defense: ضد هوایی پدافند هوایی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
air defence: ضد هوایی پدافند هوایی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
man portable: قابل حمل توسط یک نفر بیشتر برای سل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
liable for damages: مسئول ( پرداخت هزینه چیزی )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fourth generation: نسل چهارم
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
multirole: چند نقشی چند منظوره ( عمدتاً یک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sink something into something: خرج کردن پول زیادی برای یک تجارت یا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
multi role: چند نقشی چند منظوره ( عمدتاً یک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what can you expect: چه انتظاری داری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in doghouse: در دردسر افتادن ( با کسی ) به مشک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get kick out of somebody: پیدا کردن چیزی جالب و خنده دار، سرگ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get immunization: واکسن زدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get violent: عصبانی شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hangxiety: احساس اضطراب در طول خماری برای بیش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hangover anxiety: احساس اضطراب در طول خماری برای ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a world of your own: �در دنیای خود زندگی کردن ( از دنیای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a sugar craving: شیرینی دوست احساس قوی برای خوردن چ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sugar cravings: شیرینی دوست احساس قوی برای خوردن چ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bitchbag: دوستی که همراه شما با فعالیت های مخ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mother promise: همون قسم خوردن به جون مادره شما ق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eat mother promise: همون قسم خوردن به جون مادره شما ق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
safe corridor: �منطقه امن� نشان دهنده منطقه ای ایم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get kick out of someone: پیدا کردن چیزی جالب و خنده دار، سرگ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lose hope: قطع امید کردن ناامید شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the civil rights act: قانون حقوق مدنی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
act of desperation: اقدامی را به عنوان آخرین راه حل یا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spin a tale: آب و تاب دادن داستان داستان ساختن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wear one's heart on your sleeve: آشکار کردن و بروز دادن احساسات درون ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the act of: در حین انجام ( عملی نادرست )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
being rescued: نجات یافته از خطر قریب الوقوع
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give up hope: قطع امید کردن ناامید شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
teeth chatter: لرزیدن خوردن دندان ها به هم ( به دل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's temper flares: خشمگین شدن عصبانی شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's good wishes: آرزو موفقیت کردن برای . . . . .
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look with favor on something: با چیزی موافقت کردن/موافق بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in favor with someone: توسط کسی حمایت شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in favor with somebody: توسط کسی حمایت شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ask somebody a favor: از کسی درخواست کمک کردن/خواهش کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
day to day basis: در بازه زمانی هر روز روزانه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take something in one: کم نیاوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carry a torch for somebody: عاشق کسی بودن ( یک طرفه ) �دلداده و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carry a torch for someone: عاشق کسی بودن ( یک طرفه ) �دلداده و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a gut: شکم گنده شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go with one's gut feeling: به حس درونی خود گوش کردن به حس درو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what guts: چه جرتی چه جسارتی چه شجاعتی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's teeth chatter: لرزیدن خوردن دندان ها به هم ( به دل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dangle a carrot in front of someone: با وعده دروغین کسی را ترغیب به کاری ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dangle a carrot in front of somebody: با وعده دروغین کسی را ترغیب به کاری ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's approval: موافقت خود را ( با چیزی ) اعلام کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one: موافقت خود را ( با چیزی ) اعلام کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's blessing: موافقت خود را ( با چیزی ) اعلام کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as a favor: به عنوان لطف
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
return a favor: لطف کسی را جبران کردن� در ازای کمک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
find favor with someone: توسط کسی حمایت شدن/با موافقت کسی مو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show favor: نسبت به کسی تبعیض قائل شدن/با کسی ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give preferential treatment: نسبت به کسی تبعیض قائل شدن/با کسی ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bewb: سینه زن ممه زن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reinhabit: دوباره مستقر کردن، دوباره جایگزین ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
screw up one's courage: دل را به دریا زدن�خود را به انجام ع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hot ketchup: سس تند
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
doodah: هر دستگاه یا ابزاری که نام آن مشخص ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shud: املای غیر استاندارد یا قدیمی should ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shit a brick: به شدت ترسیدن�از ترس به خود ریدن، ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lose one's shit: عقل خود را از دست دادن�دیوانه شدن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sitting in a catbird seat: در بهترین شرایط قرار داشتن �در موقع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sit on one's ass: وقت تلف کردن �نشستن و کاری انجام ند ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yearn to do something: آرزو انجام کاری را داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be robbed of something: �از چیزی محروم بودن�محروم شدن از چی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be right under one's nose: واضح بودن�آشکار بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be right under somebody's nose: واضح بودن�آشکار بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
right under somebody's nose: واضح بودن�آشکار بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
icl: Short �for “I can’t� lie icl به مع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hickies: نقص کوچک در چاپ
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
doodah: ابزار، وسیله، آچار، دستگاه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yearn for someone: در حسرت کسی بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yearn to: آرزو داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick one's nose in: در کار کسی دخالت کردن �فضولی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a stick up one's ass: خشک و سخت گیر بودن� نچسب بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick up one's ass: خشک و سخت گیر بودن� نچسب بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prove a worthy successor: با انجام درست وظایف جانشین شایسته ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to regain one's feet: از بحران مالی درآمدن�از مخمصه مالی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
regain one's feet: از بحران مالی درآمدن�از مخمصه مالی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to knock one off one's feet: ( کسی را ) زمین انداختن �نقش بر زمی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep one off one's feet: دل کسی را بردن� کسی را عاشق کردن کس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nap date: وقتی دو نفر که علاقه خاصی به یکدیگر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zero date: این اساساً یک ملاقات رو در رو قبل ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
daily paid: روزمزد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
copyleft: واژه copyleft به روشی برای ارائه آث ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut someone to the quick: کسی را آزردن کسی را ناراحت کردن به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick one's nose in something: در کار کسی دخالت کردن �فضولی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick one's nose into something: در کار کسی دخالت کردن �فضولی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
worthy successor: جانشین ارزشمند
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall asleep: to start to sleep به خواب رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be draw against: ( بازی، ورزش ) مساوی کردن/شدن ( ام ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be relegate: از لیگ دسته بالاتر به پایین تر سقوط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be promote: از لیگ دسته پایین تر به بالاتر صعود ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on good form: عملکرد خوبی داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in good form: عملکرد خوبی داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in bad form: عملکرد بدی داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on bad form: عملکرد بدی داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on bad form: عملکرد بدی داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in bad form: عملکرد بدی داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unstoned: سنگ زده نشده میوه که هسته آن خارج ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tank up: نوشیدن مشروبات الکلی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preparty: مهمانی که قبل از شروع یک رویداد، مع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pre party: مهمانی که قبل از شروع یک رویداد، مع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the beginning of a new era: آغاز یک دوره جدید
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
good run: عملکرد خوب ( ورزش )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bad run: عملکرد ضعیف ( ورزش )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be draw with: ( بازی، ورزش ) مساوی کردن/شدن ( ام ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
laze away: آسودن استراحت کردن کار نکردن وقت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unable to stomach something: قادر به تحمل کردن چیزی نبودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
key grip: مسئول سر هم کردن وسایل صحنه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hidden extras: هزینه های اضافی که شرکت ها یا فروشن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hidden hand: یک نیرو یا تأثیر ناشناخته که گمان م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crush against: فشردن، چپاندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deep fat: مقدار زیادی روغن برای سرخ کردن غذا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hatch off: روی تخم خوابیدن و جوجه آوردن، از تخ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hatch out: روی تخم خوابیدن و جوجه آوردن، از تخ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eat one's dust: پشت اتومبیلی پر سرعت ماندن به عبا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go around with: با کسی دمخور شدن با کسی دوست شدن، ب ...
١ ماه پیش