نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's shit together: وسایل خود را جمع کردن به افکار خود ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuckining: وقتی همه کارا داره به خوبی پیش میره ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the clutch down and put the car in reverse gear: کلاج را نگهدار و بزن دنده عقب
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the road: تعادل ( خوبی ) داشتن ( اتومبیل )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anatidaephobia: ترس از اردک
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up one's feelings: احساسات خود را سرکوب کردن احساسات خ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up your feelings: احساسات خود را سرکوب کردن احساسات خ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause death: منجر به مرگ شدن به مرگ ختم شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause injury: موجب آسیب شدن صدمه زدن آسیب رساندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go faster stripes: نوارهای مسابقه ای ( مخصوص روی خودرو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splitting your sides: از خنده روده بر شدن از شدت خنده کف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splitting one's sides: از خنده روده بر شدن از شدت خنده کف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rolling in the grave: ناراحت عصبانی غمگین و متنفر بودن از ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to give someone a hand: تشویق کردن دست زدن کمک کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be in labor: درد زایمان داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delivery ward: بخش زایمان در بیمارستان
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's rocks: فوق العاده است
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on some other shit: غیرعادی رفتار کردن�نامعقول بودن، غی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody’s day: روز کسی را ساختن خوشحال کردن کسی، ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody redundant: نیروی مازاد را اخراج کردن کسی را از ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's toes curl: خجالت زده کردن شرمسار کردن، شرمنده ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's heart flutter: کسی را به هیجان آوردن کسی را هیجان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make goo goo eyes at someone: به کسی عاشقانه نگاه کردن با اشتیاق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make fish eyes at someone: با علاقه به کسی نگاه کردن خیره شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make something into something: چیزی را به چیزی تبدیل کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
labor pains: درد زایمان
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in labor: درد زایمان داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how get on: چطور پیش رفتی؟؟؟
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's day: روز کسی را ساختن کسی را در روزی بخص ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life in the hands of someone: اعتماد کردن به کسی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
position forces: مستقر کردن�صف آرایی کردن، آرایش نظا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foetal position: موقعیت جنین�حالت جنین در رحم
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come into your own: مقام سزاواری را به دست آوردن برای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold someone in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up at the crack of dawn: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with chickens: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with the chickens: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm dying for something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder a: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder some kind of food: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the habit of a lifetime: کسی که عادت انجام کاری را برای طول ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
why break the habit of a lifetime: یک سوال بلاغی که بیانگر تردید است ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
so would i: من هم همینطور در جملات مثبت این ساز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neither would i: من هم نه در جملات منفی این سازه ای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
more than one can take: تحمل چیزی را نداشتن تحمل چیزی از ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fly in the ointment: ایراد اشکال هرچیزی که ارزش یا کارآ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look like the back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a face like the back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuc: کنگره اتحادیه معاملات یک سندیکای مر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life is just a bowl of cherries: زندگی پر از خوبی و خوشیه همه چیز گ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life is a bowl of cherries: زندگی پر از خوبی و خوشیه همه چیز گ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accept with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embrace with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have someone in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of one's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of someone's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of somebody's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to hold one's breath: بیخود دل خوش کردن نفس خود را حبس ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold someone head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold your head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outbuildings: اتاقک ها یا ساختمان های جانبی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i take it all back: حرف خود را پس گرفتن فکر و نگرش خود ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take it all back: حرف خود را پس گرفتن فکر و نگرش خود ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the death's door: یک پاش لب گوره
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the grand old man of something: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a grand old man of something: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the grand old man: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accepte with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gripe one’s ass: کسی را آزار دادن کسی را اذیت کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
imk: in my knowledge این نشان می دهد که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in my knowledge: این نشان می دهد که یک فرد بر اساس ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twripan: آزار دهنده ناچیز یا ضعیف یا فرد ناس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twril away: روی برگرداندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sexual hang ups: اختلالات جنسی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brow pencil: مداد ابرو
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
garbage can liner: کیسه سطل زباله
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waste collector: پاکبان�رفتگر، زباله جمع کن، آشغال ج ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waste disposal unit: سیفون زیر ظرفشویی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twrip: آزار دهنده ناچیز یا ضعیف یا فرد ناس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chancellor of the exchequer: رئیس خزانه ( بریتانیا )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's eyetooth for something: همه چیز خود را دادن دست به هر کاری ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's blessing to: موافقت خود را ( با چیزی ) اعلام کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone the willies: ترساندن وحشت زده کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one the what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give sb what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear a strip off someone: به شدت سرزنش یا تنبیه یا توبیخ کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike somebody as something: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike somebody as being something: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put someone's leg in a cast: پای کسی را گچ گرفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as we saw: همانطور که دیدیم
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cry over: گریه کردن برای . . . . . اشک ریختن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a class by itself: منحصربه فرد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not hear of: قبول نکردن تو کت کسی نرفتن، زیر بار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vu: فهمیده شده درک شده دیده شده
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a real character: شخصیت جالبی داشتن آدم عجیبی بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be doomed to failure: محکوم به شکست بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
down at the heel: کهنه قراضه، زهوار در رفته
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a hug: کسی را بغل کردن کسی را در آغوش گرف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a kiss: کسی رو بوس کردن بوس دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a push: کسی را هل دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mountain rescue: امداد و نجات کوهستان
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a fat lip: با مشت به دهان کسی زدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blue pages: لیست شماره تماس ادارات و وزارتخانه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blue pencil: سانسور کردن یا کوتاه کردن متن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shibe: The Shiba Inu is a breed of hunting ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
space odyssey: سفر فضایی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
space bar: کلید فاصله ( صفحه کلید رایانه ) فاص ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wrapped around one's little finger: تحت کنترل خود داشتن تحت کنترل کسی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fucked by the fickle finger of fate: بداقبال بدشانس، نگون بخت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do all in your power: با تمام توان کاری را انجام دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stretch to: کافی بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stretched to breaking point: برای نشان دادن آنکه چیزی چقدر نامنا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a rising tide: به صورت قابل ملاحظه و آشکار وبه طور ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maternity pants: شلوار حاملگی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excess one's expectations: بهتر از چیزی که انتظار داشتی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excess your expectations: بهتر از چیزی که انتظار داشتی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
short term solution: محلول با دوام کوتاه مدت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long term contract: بیماری بلند مدت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the pit of one's stomach: عمق شکم عمق وجود
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my ears are burning: فکر میکنم کسی داره درباره من حرف می ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the groves of academe: موسسات آموزش عالی مانند کالج ها و د ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's ass somewhere: سریع جایی رفتن �با عجله جایی رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's ass somewhere: تن لش خود را جایی بردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's ass in gear: حرکت کردن �کون خود را تکان دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get ass in gear: حرکت کردن �کون خود را تکان دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's teeth into something: خود را درگیر سرگرمی جدیدی کردن خود ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get into one's stride: با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدتر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get into stride: با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدتر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
add fuel to the flame: آتیش بیار معرکه بودن وضع بدی رو ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get more than you bargain for: روبه رو شدن با وضعیت دشوارتر از انت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tool shed: آلونک ( مخصوص نگهداری ابزار ) انبار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not know ass from a hole in the ground: هِر را از بِر تشخیص ندادن کاملاً خ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not know one's ass from one's elbow: هِر را از بِر تشخیص ندادن کاملاً خ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut ass: سریع رفتن باعجله حرکت کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut ass: هِر را از بِر تشخیص ندادن فرق عن و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get down to the nitty gritty: به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get down to the nuts and bolts: به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nuts about someone: عاشق کسی بودن دیوانه کسی بودن، به ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
garden shed: انباری نگهداری تجهیزات باغبانی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ass licking: چاپلوسی پاچه خواری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cock robin: سینه سرخ نر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cockatrice: موجودی افسانه ای با سر خروس و بدن ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
getting third base: رابطه جنسی داشتن با کسی مخصوصا بین ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crow on: قوقولی قوقو کردن ( صدای خروس ) خو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitload: کلی ( مقدار ) بسیار زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitload of: کلی ( مقدار ) بسیار زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitload of trouble: دردسر بسیار زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a shit ton of: بسیار زیاد مقدار بسیار زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a metric shitload of: بسیار زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rare as rocking horse shit: فوق العاده کمیاب تقریباً ناموجود ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be cast down: اندوهگین بودن غمگین بودن ناراحت و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be worried about: نگران چیزی بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charm the pants off someone: کسی را شیفته کردن کسی را مسحور کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go on the charm offensive: خودشیرینی و چاپلوسی و تملق کردن برا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zero fucks given: هیچ اهمیتی نداره
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dial out: شماره گرفتن �تماس گرفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bore the ass off: کسل کردن حوصله سر بردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow smoke up one's ass: الکی از کسی تعریف کردن چاپلوسی کسی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on your beam ends: پول خیلی کم داشتن و در شرایط بحرانی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preemption: پیش دستی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut off one's ass: دست از سر کسی برداشتن مزاحم نشدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pinch hit: به جای بازیکنی دیگر ضربه زدن ( بیسب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slam against: محکم به چیزی کوبیدن محکم با چیزی ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on seen: وقتی به کسی پیام میدی و طرف میبینه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alleviate poverty: کاهش دادن فقر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard hitting: رک و راست بی پرده، مستقیم
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
usb port: درگاه فلش مموری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rolled up: لوله شده تا شده رسیدن لوله کردن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outbuilding: واژه outbuilding به معنای ساختمان ه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
salve raids: شکار برده
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on one's heels: درست پشت سر کسی بودن کسی را تعقیب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at one's heels: درست پشت سر کسی بودن کسی را تعقیب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rising tide: به صورت قابل ملاحظه و آشکار وبه طور ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at one sitting: در یک دوره زمانی بدون وقفه بدون ای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thermobaric bomb: یک سلاحی که �پدر همه بمب ها� نامیده ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carousing: باده گساری می گساری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nosing: فضولی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nurse's office: بهداری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roasting someone: سرزنش شدید �انتقاد شدید
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strive for: آرزو داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
help yourself: بفرمایید در مفهوم اجازه دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
polenta: پوره ذرت پولنتا فرنی ذرت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make things difficult: اوضاع را دشوار کردن
٢ ماه پیش