نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gone were the days: گذشت آن روزهایی که. . .
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go full circle: سر خانه اول برگشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
substyle: سبک ثانویه یا فرعی سبک تابع
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
human rights abuses: نقض حقوق اساسی مردم با رفتار نادرست ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trail: راه جنگلی یا کوهستانی path through ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spree: بازه کوتاه ( که کاری لذت بخش در آن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gone were the days: گذشت آن روزهایی که. . .
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shoot up: ( به سرعت ) بالا رفتن ( به سرعت ) ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shot up: ( به سرعت ) بالا رفتن ( به سرعت ) ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go out the window: هدررفتن، ازدست رفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go over the top: افراط و اغراق
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
job ads: �آگهی استخدام
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
substyle: سبک ثانویه یا فرعی سبک تابع
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have strike gold: ( از سر خوش شانسی ) موفقیت بزرگ کسب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike gold: ( از سر خوش شانسی ) موفقیت بزرگ کسب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
comb through: Turn upside down
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bound by: متعهد مطیع
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
divided: میان بر از هم گسسته تقسیم شده مج ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
divided opinion: دارای اختلاف عقیده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
struck gold: ( از سر خوش شانسی ) موفقیت بزرگ کسب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have struck gold: ( از سر خوش شانسی ) موفقیت بزرگ کسب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fall to pieces: با شکست مواجه شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dead loss: فرد بی خاصیت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
square one: سر خانه اول
٢ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mobland: سرزمین مافیا سرزمین اوباش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tomorrow is another day: برای توجیح تاخیر در مورد چیزی یا چی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
there's no use: فایده ای نداره بیهوده است
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be heading for: به سوی چیزی حرکت کردن با وضعیت بد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a head for: در کاری استعداد داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the plunge: دل به دریا زدن ازدواج کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plunge into: با اشتیاق کاری را شروع کردن غرق شد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be ones own worst enemy: مقصر مشکلات خود دلیل اصلی مشکلات خ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tread water: Toing and froing
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ball off: خودارضایی کردن هدر دادن یا گذراند ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charge down: باتری تموم کردن به علت تمام کردن ب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
read someone the riot act: کسی را با عصبانیت سرزنش کردن و به ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
an accident waiting to happen: یک چیز یا موقعیت شخصی که به نظر می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cope with: تحمل کردن یا ساختن با وضع . . . .
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
with the benefit of hindsight: درک و ارزیابی یک رویداد یا موقعیت ت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's back again the wall: ( عامیانه ) در تنگنا بودن، سخت گرفت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have your back to the wall: ( عامیانه ) در تنگنا بودن، سخت گرفت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
handwriting on the wall: اجتناب ناپذیر بودن شکست یا مصیبت یا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the writing is on the wall: اجتناب ناپذیر بودن شکست یا مصیبت یا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fag it: خودارضایی کردن ( فقط در مورد جنس مذ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sales number: آمار پ ارقام که نشان می دهد چه مقدا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a leopard can: همون ضرب المثل:توبه گرگ مرگ است مرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do good: فایده داشتن مفید بودن تاثیر مثبت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fleetest: سریعترین
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thick billed: منقار کلفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sextant: جایاب ناوبری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inflected: اغراق شده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self inflected: خو کرده خو کردن تحمیل کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fload out: ترک کردن رهسپار شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hear something on the bush telegraph: فهمیدن چیزی یا اطلاعاتی از شخصی که ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bush telegraph: اخبار رد و بدل شده ( معمولا پشت تلف ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bridge building: فعالیت در راستای بهبودی روابط
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consulting house: مرکز مشاوره
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to come straight to the point: یک راست سر اصل مطلب رفتن بدون هدر د ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
craftspeople: صنعتگران
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
security: گیت بازرسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
look at: به فکر چیزی بودن درنظر گرفتن چیزی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
right into: درست به داخل مستقیم به داخل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
particular way: به طرز بخصوصی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's own worst enemy: مقصر مشکلات خود دلیل اصلی مشکلات خو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
own worst enemy: مقصر مشکلات خود دلیل اصلی مشکلات خو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be one's own worst enemy: act in a way contrary to one's own ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no use: بی مصرف بیهوده بی فایده پوچ بی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no good: بی مصرف بیهوده بی فایده پوچ بی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
following: پس از متعاقب در نتیجه بعد زیر ب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
starving: به شدت گرسنه بودن از گرسنگی مردن ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sink in: کاملاً درک شدن به تدریج پی بردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in favor of: حمایت و پشتیبانی کردن و موافق بودن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rip somebody off: از کسی زیادی پول گرفتن کسی را چپاند ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a bad run: a period of performing badly
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aloof: not friendly towards others
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
downwards: از نسلی به نسل بعد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
metric capacity: معیار ظرفیت و حجم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have struck gold: ( از سر خوش شانسی ) موفقیت بزرگ کسب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have strike gold: ( از سر خوش شانسی ) موفقیت بزرگ کسب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
divided opinion: دارای اختلاف عقیده
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
struck gold: ( از سر خوش شانسی ) موفقیت بزرگ کسب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
drive up: ( در حال رانندگی ) رسیدن به مقصد و ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
or so: تقریبا حدودا خرده ای کم و بیش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
wizard: جادوگر مرد جادوگر زن هم میشه witch
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
liable for: مسئول ( پرداخت هزینه چیزی )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flagstone: paving stone
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lack of consideration: عدم توجه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
race away: به سرعت رفتن به سرعت دور شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grounded: ( سیم برق ) متصل شده به زمین
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
butting head: butting heads
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
age brackets: گروه های سنی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
init: اگر به صورت جدا باشد یعنی in it مع ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ravishingly: به طور مسحورکننده به طور مجذوب کنند ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
paving block: بلوک سنگفرش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set sights on: عزم خود را جزم کردن مصمم شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn full circle: سر خانه اول برگشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mount up: افزایش یافتن زیاد شدن سوار ( اسب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
race away: به سرعت رفتن به سرعت دور شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lack of consideration: عدم توجه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paving block: بلوک سنگفرش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flagstone: paving stone
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carry weight: بسیار مهم و تاثیرگذار بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play along: همراهی کردن تظاهر کردن, به تظاهر هم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take its toll: اثر منفی گذاشتن بر روی کسی یا چیزی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
developer: برنامه نویس وب یا نرم افزار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
morph into: به شکل دیگری درآمدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
driver's seat: In charge or in control of a situat ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drivers seat: In charge or in control of a situat ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
granted: در حقیقت
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
age brackets: گروه های سنی
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prance around: با تکبر و غرور راه رفتن و پرسه زدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go to: برو! برو دنبال کارت! به تحصیل رفتن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drivers seat: In charge or in control of a situat ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head for: به سوی چیزی حرکت کردن با وضعیت بد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heading for: به سوی چیزی حرکت کردن با وضعیت بد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prancing around: با تکبر و غرور راه رفتن و پرسه زدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prance around: با تکبر و غرور راه رفتن و پرسه زدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proof of identification: مدرک شناسایی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be one's own worst enemy: act in a way contrary to one's own ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be ones own worst enemy: مقصر مشکلات خود دلیل اصلی مشکلات خ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one's own worst enemy: مقصر مشکلات خود دلیل اصلی مشکلات خو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
own worst enemy: مقصر مشکلات خود دلیل اصلی مشکلات خو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set one's heart on something: علاقمند به انجام کاری یا دستیابی به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set ones heart on something: علاقمند به انجام کاری یا دستیابی به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set heart on something: علاقمند به انجام کاری یا دستیابی به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at ones mothers knee: از کودکی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move ones ass: به خود جنبیدن عجله کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move ass: به خود جنبیدن عجله کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move arse: به خود جنبیدن عجله کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the picture of good health: در سلامت کامل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the land of the living: زنده و سرحال
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
old enough to be ones mother: سن مادر یا پدر کسی را داشتن ( استعا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the other side of number: پیرتر از سن شکسته تر از سن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
picture of good health: در سلامت کامل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
old as the hills: پیر قدیمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
young blood: فرد جوان و پرانرژی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over the hill: کسی که دوره اش به سر آمده ( به علت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hale and hearty: قوی و سالم ( با وجود کهولت سن )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ripe old age: دوران پیری دوران سالخوردگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up to the mark: سالم و سر حال ( جسمی و روانی )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fit as a fiddle: روفرم آماده ( از نظر جسمی )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sound as a roach: صحیح وسالم در سلامت کامل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to keep in good trim: سالم و سلامت ماندن رو فرم ماندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
new lease on life: امیدی دوباره به زندگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep in good trim: سالم و سلامت ماندن رو فرم ماندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at mothers knee: از کودکی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuck: خوراکی تجمع شمشیر باریک قایم کردن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a head for: در کاری استعداد داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be heading for: به سوی چیزی حرکت کردن با وضعیت بد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at mothers knee: از کودکی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the other side of number: پیرتر از سن شکسته تر از سن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
picture of good health: در سلامت کامل
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the picture of good health: در سلامت کامل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
new lease on life: امیدی دوباره به زندگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old enough to be ones mother: سن مادر یا پدر کسی را داشتن ( استعا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sound as a roach: صحیح وسالم در سلامت کامل
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to keep in good trim: سالم و سلامت ماندن رو فرم ماندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep in good trim: سالم و سلامت ماندن رو فرم ماندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at ones mothers knee: از کودکی
٢ ماه پیش