نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
won ton: سوپ وان تان سوپ چینی با دامپلینگ و ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
straightener: اتو مو بریتیش میشه hair straighten ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
signing: جذب ( بازیکنان حرفه ای و . . . ) اس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
booting: راه اندازی کردن یا بوت کردن ( به ان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as time went by: با گذشت زمان
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
public prosecutor: دادستان کل دادستان مدعی العموم
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hip: Something that is hip is very cool ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spector: Multinational company
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shed light on: دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weeds: جامه، لباس، تنپوش، لباس سوگواری، لب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couchsurfing: اقامت رایگان در منزل کسی [هنگام سفر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
busser: پادو رستوران ( کسی که آب سر میز می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
joint: تحت نظر گرفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
came up with: ( به ایده ای ) رسیدن فکر ( چیزی را ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zodiac: Circle of little animals in Latin
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the bill: لایحه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roots: احساس یا ارتباطی که در درون شما وجو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
right thinking: فهمیده خوش فکر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peregrine: شاهین معمولی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ghost of a chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a feather in one's cap: عمل یا دستاورد افتخارآمیز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ophiuchus: holder of the snake
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
groundswell: حس مشترک موج، عقیده همگانی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
langer: آلت تناسلی مرد یک شخص نفرت انگیز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
houseware: اسباب خانه ( به ویژه ظروف آشپزخانه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
armoire: کمد عتیقه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tower: دکل مخابراتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a meal of something: چیزی را بی دلیل بزرگ کردن بی جهت ب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dominate: بهتر بازی کردن ( ورزش ) بازی را در ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
on the contrary: بلکه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
cargo ship: کشتی باری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
berry: [هر نوع میوه توت مانند] بری ( نام ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get something off your chest: دق دل خود را خالی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coolant: ضد یخ و ضد جوش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let one's hair down: خودمانی شدن از حالت رسمی در آمدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fare card: کارت بلیت اتوبوس مترو و . . . . .
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it down: ادامه نده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fix up: یه معنیش هم میشه pimp
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's about time: . . . . It's time
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
right under nose: واضح بودن�آشکار بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drifting: انحراف داشتن حرکت تدریجی پیوسته دا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as quick as a rabbit: as quick as a rabbit
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard wired: تنظیم شده طراحی شده، تعبیه شده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's mouth water: دهان آب افتادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
release tension: اجازه دادن یا موجب شدن راحتی عضلات
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
release the tension: ممکن ساختن یا موجب شدن راحتی عضلات
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bump start: ماشین را با هل دادن روشن کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stare into the distance: در افق خیره شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kick start: هندل موتور با هندل روشن کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as gruff as a bear: ( مثل خرس ) بداخلاق عبوس، ترشرو
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as gentle as a lamb: آرام چون بره
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show trial: دادگاه نمایشی محکمه نمایشی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
showdown: آزمایش نهایی مقابله نهایی، مجادله ن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shower cap: کلاه حمام
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shower room: حمام - دستشویی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
movie at a snail’s pace: با سرعت بسیار کم حرکت کردن مانند [ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wonderwall: یعنی خراب کردن یک رویداد اجتماعی خو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make one's mouth water: دهان آب افتادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show round: اطراف را ( به کسی ) نشان دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show flat: خانه نمونه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show over: راهنمایی کردن جایی را به کسی نشان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show out: تا جلوی درب خانه همراهی کردن به خا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show one's feelings: احساسات خود را نشان دادن احساسات خ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show feelings: احساسات خود را نشان دادن احساسات خ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show one's true colors: ذات واقعی خود را نشان دادن نیت و م ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show jumper: سوارکار ( پرش با اسب ) اسب پرش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allergenic rhinitis: تب یونجه رینیت آلرژیک
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ship shipping ship: کشتی حمل کننده کشتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out the ass: شدید بسیار زیاد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get full: سیر شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gas bladder: ( بیشتر ماهیان ) کیسه ی شنا، کیسه ه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
air bladder: ( بیشتر ماهیان ) کیسه ی شنا، کیسه ه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fish maw: ( بیشتر ماهیان ) کیسه ی شنا، کیسه ه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
3h: heya hou honey عزیزم
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
convos: Conversation
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shotgun marriage: ازدواج اجباری� ازدواج ناگزیر ( به د ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ruby wedding: چهلمین سالگرد ازدواج
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ruby wedding anniversary: چهلمین سالگرد ازدواج
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ruby anniversary: چهلمین سالگرد ازدواج
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
white wedding: مراسم عروسی سنتی �مراسم عروسی رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
silver wedding anniversary: بیست و پنجمین سالگرد ازدواج
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
golden wedding anniversary: پنجاهمین سالگرد ازدواج
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back one out: دستشویی رفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get ass somewhere: سریع جایی رفتن �با عجله جایی رفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's own back: انتقام خود را گرفتن �تلافی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's revenge: انتقام خود را گرفتن �تلافی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make an assumption: فرض کردن گمان کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have known better days: ( چیزی قدیمی و ازکارافتاده ) عمر مف ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a confession: اعتراف کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make an ass of oneself: خود را احمق جلوه دادن احمقانه رفتا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
monke: an alternative spelling of monk
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a hasty exit: با عجله از جایی خارج شدن با عجله ج ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hungry as a wolf: شدیدا گرسنه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cry one's heart out: از ته دل گریه کردن خون گریه کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
none coffee: usually without caffeine
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
non coffee: usually without caffeine
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hoots: فریاد اعترا�ض و بی صبری هو!!!!!!!!! ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
howled with laughing: خنده با صدا بلند
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
howling in pain: فریاد زدن با درد زیاد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
register office: اداره ثبت احوال محضر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splash onto: پاشیدن آب روی چیزی و خیس کردن ان مث ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hammer up drywall: Drywall" یک اصطلاح آمریکایی برای تخ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hammer up: سخت کار کردن بر روی چیزی با تلاش یا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hammering drywall: سکس کردن بدون هیچگونه پیش نوازشی که ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
repetitive strain injury: آسیب فشار تکراری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strain at: تردید کردن، گرایش نداشتن، ابا کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go for it: با شجاعت کاری را انجام دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go for a drive: با اتومبیل گشت زدن رانندگی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cock sparrow: آدم خروس جنگی آدم پرخاشگر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bust ass cold: فوق العاده سرد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break one's ass: سخت تلاش کردن دهن خود را سرویس کرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break ass: سخت تلاش کردن دهن خود را سرویس کرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow someone a kiss: بوس فرستادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ass licker: آدم چاپلوس آدم چرب زبان
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
asslicker: آدم چاپلوس آدم چرب زبان
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ass in a sling: تنبیه سنگین مجازات شدید
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ass in a lion's skin: آدم احمق
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one’s ass in a crack: در شرایط دشواری بودن در مضیقه قرار ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hooded: با مژه بلند ( چشم )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dash away: زدن، فرو کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shit or get off the pot: الان یا هرگز �الان تصمیم بگیر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
muscle in on: دخالت کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chill man: آروم باش خودتو کنترل کن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitfit: جوش آوردن� قاطی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shit fit: جوش آوردن �قاطی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a shitfit: جوش آوردن �قاطی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pile of shit: آدم بی ارزش �آدم بی اهمیت آدم حقیر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hooded crow: کلاغ ابلق ( پرنده شناسی )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lick one's lips: با هیجان منتظر چیزی بودن �هیجان داش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
third base: رابطه جنسی داشتن مخصوصا با کسی برای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
going third base: رابطه جنسی داشتن با کسی مخصوصا بین ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to make one's flesh creep: وحشت زده ساختن ترساندن حال کسی را ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make one's flesh creep: وحشت زده ساختن ترساندن حال کسی را ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make oneself understood: منظور خود را فهماندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make modifications: تغییرات جزیی ایجاد کردن اصلاحاتی ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make modification: تغییرات جزیی ایجاد کردن اصلاحاتی ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dash down: زدن، فرو کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's goose cooked: در دردسر بزرگی افتادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's finger in the pie: در هر کاری دخالت کردن نخود هر آشی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it would appear that: به نظر می رسد که
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it will be one's ass: دهن کسی سرویس شدن در شرایط بدی قرا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strokeout: با خط کشیدن روی چیزی آن را ) حذف کر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bust a cap in one's ass: به کسی شلیک کردن با تفنگ کسی را کشت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
league table: فهرست رقیبان یک لیگ فهرست چیزهای ط ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of the red: از زیر بدهی در آمدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
are you freaking kidding me: مودبانه Are you fucking kidding me
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
are you flipping kidding me: مودبانه Are you fucking kidding me
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
group up: �دوره هم جمع شدن به منظور انجام داد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rights abuses: نقض حقوق اساسی مردم با رفتار نادرست ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
busting: خیلی خوب انزال کننده یا دیوانه کنن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stroke out: خراب شدن و کار نکردن زیاد نوشیدن ال ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bust up: ترکیدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stroke out: خط دار کردن، ( با حرکت قلم ) نشان د ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
page three girl: دختر برهنه صفحه سه ( روزنامه سان بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couldn't hit a bull in the ass with a bass fiddle: هدف گیری افتضاح داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leapfrog: نادیده گرفتن گذر کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leap at: پیشنهادی را با اشتیاق پذیرفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leap frog: خرپلیس نوعی بازی نادیده گرفتن گذر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spill one's guts: عمیق ترین احساسات خود را بیان کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if that don’t fuck all: گندش بزنن!�لعنت بهش!
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slide: لوله کشویی در سازهای بادی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's shirt on: صبور بودن� صبر داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's eyes peeled: هشیار ماندن� حواس خود را جمع کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's options open: گزینه ها یا انتخاب های خود را باز ن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's chin up: اخم ها را باز کردن�ناامید نشدن، دید ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it under one's hat: راز نگه داشتن�فاش نکردن ( راز ) ، ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it under your hat: راز نگه داشتن�فاش نکردن ( راز ) ، ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it short: کوتاه کردن حرف�خلاصه کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
through the wall: وقتی که چیزی واقعا خوبه و عالیه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tappin that ass: کسی را جوری بکنیش که صبح نتونه از ج ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give a flying fuck: اهمیت دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delicate subject: موضوعات دارای حساسیت ( مذهبی، سیاسی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disappear from sight: زایل شدن نامرئی شدن ناپدید شدن محو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come into sight: پدیدار شدن دیده شدن، نمایان شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch sight: چشم کسی به چیزی افتادن ناگهان کسی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
horse: خرک در ورزش ژیمناستیک
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sorry ass: ترحم انگیز رقت انگیز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hopping: به شدت عصبانی شدیدا خشمگین
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deep fat fryer: دستگاه سرخ کن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grow out: علاقه خود به چیزی را با گذر زمان از ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody out: دیدین یا شنیدن یا فهمیدن و درک کردن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long sighted: دوربین ( فردی که اجسام دور را بهتر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
haze over: مبهم کردن یا شدن، مه گرفته شدن یا ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disappear from view: زایل شدن نامرئی شدن ناپدید شدن محو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blanket sleepers: لباس خواب سرهم
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a bolt out of the blue: رخداد یا خبر غیر منتظره و غافلگیرکن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
text back: جواب پیام کسی را دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
otherwise engaged: داشتن برنامه ریزی قبلی اما نامشخص ب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
there is safety in numbers: خطر کمتر داشتن برای کسی برای انجام ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hot second: ان عبارت مانند hot minutes دو معنی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hot milk hour: زمانی بعد از ساعت 12 شب که دوستانتا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hot hour: یک ساعت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a sinking feeling: �دلهره و دلشوره �حس بد نا امیدی اض ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dash someones hope: کسی را مایوس کردن کسی را ناامید کرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give a shite: اهمیت دادن به چیزی نگران بودن دربار ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ass over tit: برعکس واژگون
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goth bitches: دخترایی که مد و سبک لباس تیره و گاه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
false nine: شماره ۹ کاذب ( ) فوتبال اکثرا بارس ...
٢ ماه پیش