نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
changing pad: یک پد غیر قابل نفوذ که نوزادان هنگا ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gas leak: نشتی گاز
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in power: بر سر کار
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coincide with: مطابقت داشتن با منطبق شدن با همز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a field day: از انجام کاری لذت ببرید یا از چیزی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medal stand: سکو مدال
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
build up: [فعل] تقویت کردن بهتر کردن زیاد ش ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pinch pennies: با خساست پول خرج کردن ذره ذره پول ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shake up: سازماندهی مجدد دگرگونی شدید و اساسی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a dent in: کاهشی در اندازه یا مقدار چیزی ایجاد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a sign of the times: چیزی که بیانگر وضعیت مشهود در زمان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jointly owned: مشاع دارای مالکیت مشترک
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chirk up: شاد شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a remark on: نظر دادن اظهار نظر کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a remark about: نظر دادن اظهار نظر کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
butter fingers: سُردست دست و پاچلفتی، کسی که بیشتر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the lead out: کاری را با سرعت انجام دادن عجله کن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay someone a compliment: از کسی تعریف کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
microlending: the process of connecting a borrowe ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rushed off one's feet: بسیار سرشلوغ بودن بسیار کار داشتن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goof off: مسخره بازی درآوردن یللی تللی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
a monkey on one's back: مسئله بغرنج
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as silly as it sound: هر چقدر هم که احمقانه به نظر برسد
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leisure market: بخشی از کسب و کار که بر محصولات و خ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curriculum reform: اصلاح برنامه درسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
logistical: راهبردی لجستیک
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tearing at the seams: تکه تکه کردن خرد کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
past paper: نمونه سوالات امتحانی ادوار گذشته
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep going: ادامه دادن به عملی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
withdrawal slip: فیش برداشت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a point of doing: زحمت چیزی را به جان خریدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
magnetic wave: موج مغناطیسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
valid point: نکته ای یا مطلبی که اکثر مردم آن را ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rotavirus: روتاویروس یک ویروس بسیار مسری است ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw the short straw: بدبیاری آوردن�بدشانسی آوردن، بدشانس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shit all over: به شدت انتقاد کردن �به هیکل ( کسی ) ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hands down: به اتفاق آرا بدون شک�بدون استثنا
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hoots of derision: با هو کردن و ایجاد غوغا به طور غیر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buzz about: moving around continuously from pla ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
honk: یه معنیش هم میشه فشردن در دست فشا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
look at the big picture: در نظر گرفتن شرایط کلی یک موقیعت یا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swamped: غرق در ذله گرفتار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a ball: اوقات خوشی داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring into force: become law
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a go at: ( کسی را ) دعوا کردن کسی را به باد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bored stiff: از بی حوصلگی دیوانه شدن از حوصله س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk at cross purposes: در بحثی چیزی که دونفر هرکدوم دارن ح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it in a nutshell: به طور خلاصه به طور خلاصه بیان کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shot past: با سرعت حرکت کردن رد شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make an attempt: تلاش کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hayseed: آدم دهاتی آدم روستایی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be getting at something: منظور داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
little understood: کمتر شناخته شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring in: بازداشت کردن ( برای بازجویی ) به اد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cover up: در مورد لباس : روپوش
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clippers: قیچی چپر قیچی باغبانی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make an honest woman of: ازدواج کردن مرد با دوست دخترتش که ه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
resource center: مرکز کاریابی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get pissed: عصبانی شدن آزرده شدن دلخور شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
thrash: شکست سنگین و تحقیر آمیز
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
assemblyperson: نماینده مجلس
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slimming slip: گن لاغری
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
t string: شرت لامبادار نخ در بهشت نوعی شورت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pour into: اختصاص دادن ( مبلغ زیادی پول ) به چ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spread like wildfire: به سرعت پخش شدن یا انتشار یافتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under investigation: تحت بازرسی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fall guy: بلا کش گوشت قربانی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
seat filler: پر فروش پر طرفدار
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
payday: روز دریافت حقوق
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bumpy ride: یک شرایط یا وضعیت با مشکلات فراوان
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull a fast one: کسی را گول زدن کسی را فریب دادن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raft: یه سری یا یه مجموعه ای بزرگ از طرح ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
job safety: امنیت شغلی ایمنی کار
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
far ahead: بسیار جلو تر بسیار دور تر
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go the extra mile: ضروری است که تلاش بیشتر کردن یا بیش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pre puber: قبل از بلوغ دوره ای که شامل سال ها ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prepuberty: قبل از بلوغ دوره ای که شامل سال ها ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prepuber: قبل از بلوغ دوره ای که شامل سال ها ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snootful: به اندازه ای که می توان از چیزی مخص ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flutter: شرط کوچکی بستن بر روی چیزی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a fuss about: عصبانی شدن و شاکی شدن در مورد چیزی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blind as a bat: داشتن بینایی بسیار ضعیف
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بوت کردن: راه اندازی کردن یا بوت کردن ( به ان ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kombucha: کامبوجا یک نوشیدنی تخمیر شده، کمی ج ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dead in the water: نداشتن هیچ امکان از موفقیت احتمال ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quite the reverse: کاملا برعکس
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
choke up: بغض کرده ناراحت از چیزی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take easy: مدارا کردن سخت نگرفتن خودداری از خ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tiramisu: تیرامیسو [دسر ایتالیایی]
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
indented audience: مخاطبین مورد نظر و هدف
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the latter case: در مورد دوم
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay one's hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
odyssey: سفر طولانی ( و پر حادثه )
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hitman: آدم کش حرفه ای
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's back to the wall: در یک موقعیت بدی بودن که راحل آسانی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
proposal: خواستگاری
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mantlet: حفاظ، جان پناه، رداء یا عبای کوتاه، ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mantelet: ترس ( نوعی جنگ افزار ) A mantlet ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rizzed up: to attract someone's attention and ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rizz up: to attract someone's attention and ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
diy: صطلاح DIY به معنای "خودت انجام بده" ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beach towel: زیر انداز ساحلی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang up: دغدغه ( احساسی و. . . ) �اختلال، مش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far too much: خیلی زیاد
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like a bear with a sore head: به شدت عصبانی و بداخلاق مثل سگ عصب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gore tex: برند تولید پارچه و لباس
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a word in edgewise: یک کلمه حرف زدن چیزی گفتن مجال صحب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twist the knife: عمدا فردی ناراحت را ناراحت تر کردن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
paper jam: گیرکردگی کاغذ [گیرکردن کاغذ در چاپگ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curiously: به طرز عجیب وغریبی به طرز عجیب به ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
explore every avenue: ● بررسی یا پیگیری هر وسیله ممکن برا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bark is worse than bite: هارت و پورت داره ولی اهل عمل نیست ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accept the consequences of: عواقب چیزی را پذیرفتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
damp: مرطوب به صورت ناخوشایند برعکس moist
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gravity dams: سدهای ثقلی سدی است که از بنایی بتنی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gravity dam: سدهای ثقلی سدی است که از بنایی بتنی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sentenced: کسی را به چیزی محکوم کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
employee id badge: کارت شناسایی کارمندی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
permanent resident card: کارت اقامت دائم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proof of residence: تاییدیه آدرس به سندی اشاره دارد که ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make the laws: قوانین را وضع کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
explains the laws: قوانین را تفسیر کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
supreme court building: ساختمان دادگاه عالی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
supreme court justice: قاضی دیوان عالی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
student id card: کارت دانشجویی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have an operation: عمل جراحی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
irrigation system: سیستم آبیاری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
green: دوستدار محیط زیست هر کاری یا هر چی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no spring chicken: شخصی که دیگر جوان نیست کسی که سن و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cutback: تعدیل ( نیرو، بودجه و. . . ) کاهش، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
holdup: وقفه، توقیف، سرقت مسلحانه، گیر، گیر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nicotine patch: چسب ترک سیگار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn to: پناه بردن کمک خواستن کشیده شدن ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull up: Pull up توقف کردن برای مدت کوتاهی ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curiously enough: برای نشان دادن چیزی است عجیب شگفت ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make cutbacks: کاهش دادن کم کردن تقلیل دادن کم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get your ass over here: تن لشت را بیاور اینجا!
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
march: لشکر کشی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get there: به هدف رسیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
surefire way to do something: راهی که قطعا پیامد و نتیجه حتمی و ق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no fucks given: هیچ اهمیتی نداره
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
light a fire: روشن کردن اتش برای یک هدفی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fly in the ointment: ایراد اشکال یک چیز یا شخصی که موق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
straightforward: روراست بی پرده رک وراست
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
summon up: باعث به یاد آوردن یا فکر کردن یا تص ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do somebody a favor: به کسی لطف کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stacks of: یک عالمه خیلی زیاد
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forewarned is forearmed: داشتن اطلاعات قبلی از چیزی که اتفاق ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hitch: بالا بردن بالا زدن ( لباس ) رایگان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave someone to the tender mercies of someone: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dtf: down to fuck اینکه شخصی مایل است در ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gaze at something: خیره شدن به چیزی به دلیل علاقه به آ ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throat lozenge: قرص مکیدنی برای رفع گلودرد
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bide time: منتظر ماندن ( برای مدت طولانی ) در ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moist: مرطوب به صورت خوشایند و مفید برعکس ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a beauty: نمونه خوب و واضح از یک چیزی
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crush into: فشردن، چپاندن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the end of an era: پایان یک دوره پابان یک عصر
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catchup: اطلاعات تازه به دست آوردن ( از اتف ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wander about: سرگردان بودن سردرگم بودن پرسه زدن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make the point: بیان یا نشان دادن چیزی با اهمیت خاص
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faceplate: فیس پلیت به صفحه ی پریز توکار شبکه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's about it: همین ! دیگر حرفی ندارم ! درست است !
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under the microscope: با دقت دیدین و بررسی کردن ( عامیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vp: معاون رییس معاون رییس جمهور
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
temporary basis: به صورت موقت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
please find enclosed: لطفا توجه کنید به چیز قرارداده شده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
patronize: تحقیر کردن احمق فرض کردن خوار کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shed crocodile tears: اشک تمساح ریختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best laid plan: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best laid schemes: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
best laid schemes: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw the line at something: محدوده تعیین کردن حد مشخص کردن دو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
son and heir: پسر نوزاد بچه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
apply for asylum: درخواست پناهندگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give it your all: با جان و دل تلاش کردن تمام تلاش خو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give it your all: با جان و دل تلاش کردن تمام تلاش خو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in top form: در شرایط فیزیکی بسیار خوب در فرم ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on top form: در شرایط فیزیکی بسیار خوب در فرم ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
health's sake: جهت سلامتی فیزیکی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couch turkey: روانپزشک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
head shrinker: روانپزشک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head peeper: روانپزشک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
post school: بعد از دوران مدرسه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word in one's ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word in your ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a word in your ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rushed off one's feet: بسیار سرشلوغ بودن بسیار کار داشتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no time at all: وقت زیادی نداشتن مقدار زمان خیلی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep a high profile: توجه دیگران را جلب کردن جلب توجه ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head of: رئیس . . . . . . . . . . . رهبر . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
new broom: کسی که سرپرستی یا مدیریت جایی را به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
new broom sweeps clean: کسی را مسئولیت جایی را به عهده گرفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where one's stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where someone stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where your stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where are stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش