نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
intent on: مصمم به انجام کاری به شدت مایل یا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
petty crime: جرم جزیی بزهکاری، تخلف کوچک
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mind: ناراحت شدن آزار دیدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mind: ناراحت شدن آزار دیدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
appallingly: به طور رقت انگیزی به طور ترسناکی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bear something in mind: remember to consider something به ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bunch of: خیلی از ( چیزی ) گروه یا تعدادی از ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give something a go: be prepared to try sth اماده شدن یا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
outdoor pursuits: outdoor activity اوقات فراغت و تفری ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take away: remove, take off, take out, withdra ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crippling: ایجاد یک مشکل شدید و تقریبا غیر قاب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make pay: مجازات کردن به سزا عمل رساندن تلا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at this moment in time: در شرایط فعلی در حال حاضر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smooth ride: یک شرایط یا وضعیت آرام و با آرامش
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
natural gas: گاز شهری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
councilman: عضو شورا شهر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i am writing in response to: برای پاسخ به یک تبلیغات یاآگهی یا ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heavy traffic: ترافیک سنگین
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the region of: حدودا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reflect upon: در مورد چیزی به دقت و عمیقا فکر کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get into your stride: اسوده و راحت شدن با چیزی خوب شدن و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wax lyrical: صحبت کردن در مورد چیزی باشور و اشتی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
doctors surgery: مطب دکتر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get this: این را داشته باش!�این را گوش کن!
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
neglect to do someting: انجام ندادن چیزی که مردم انتظار دار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
delegate to: اختصاص دادن یا محول کردن چیزی مانند ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
delegate someone to something: منصوب کردن یا انتخاب کردن کسی برای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a rapid recovery: make a speedy recovery به سرعت بهبو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sympathetic ear: سنگ صبور
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wholesale change: تغییر بزرگ
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spotlessly clean: perfectly clean
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
down on one's luck: بدبیاری آوردن بدشانسی آوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go kart: ماشین مسابقه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
X: kiss
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pride oneself on: به خود بالیدن مفتخر بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
block a road: بستن جاده
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insert: اضافه کردن ( به متن وغیره ) افزود ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull in: Pull up توقف کردن برای مدت کوتاهی ( ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
up to: به اندازه انتخاب ( چیزی بر عهده کس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
recruitment: the business of finding people for ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
happen to: اگر ممکنه اگه امکانش است ( برای د ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go the extra mile: ضروری است که تلاش بیشتر کردن یا بیش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wonder: از خود سوال پرسیدن درمورد چیزی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold by: تحت تسلط تحت کنترل تحت اختیار تح ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make the best of: با شرایط سخت و ناخوشایند ساختن
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
somehow or other: هر طور شده به هر نحوی به هر طریقی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
by the end of the week: قبل از اینکه این هفته به پایان رسد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull up: Pull up توقف کردن برای مدت کوتاهی ( ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep someone off their feet: کسی را دیوانه وار عاشق خود کردن کسی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep someone off their feet: کسی را دیوانه وار عاشق خود کردن کسی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
toolset: مجموعه ای از ابزارهای نرم افزاری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mode: مد ( آماری ) به ارزش یا مقداری که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pickled: in a liquid containing salt or vine ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
less: بدون احتساب. . . . .
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fucked up: خراب �ویران، نابود مست و پاتیل ، �ن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
face facts: پذیرش یا رویارویی با حقیقت چیزی یا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a lead: شکستن نوک مداد هنگام نوشتن از دست ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
monkey like: از نظر ظاهری یا رفتاری شبیه میمون ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take home: بازگشت به خانه یک نفر دیگر با کسی ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pin your hope on something: اعتماد کردن به کسی یا چیزی وابسته ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tread water: Toing and froing
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all things being equal: چیزی درست است اگر عوامل دیگری آن را ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let down: بلندتر کردن ( لباس ) پشت کسی را خا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
against: کنار چسبیده به to be touching it
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my heart goes out to someone: برای کسی دل سوزاندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push something to the back of one's mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take something with a grain of salt: به چیزی با احتیاط برخورد کردن چیزی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have something sussed: کاملا فهمیدن و درک کردن چیزی مخصوص ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chair a discussion: ریاست مناظره را بر عهده داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head into: به جایی رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head into someplace: به جایی رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
supply company: کالاها و خدمات لازم برای پشتیبانی ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
office supplies company: شرکت تامین و پشتیبانی لوازم/ ملزوما ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vacation request: درخواست مرخصی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
medical leave: مرخصی پزشکی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off one's ass: هیکل نحس خود را تکان دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suit someone fine: برای کسی خوب یا بهترین بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forlorn of: محروم ( از ) ، بی بهره ( از ) ، فاق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus interest savings account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go for a wander in: قدم زدن گشت زدن آهسته قدم زدن بدون ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wander in: قدم زدن گشت زدن آهسته قدم زدن بدون ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it is time to move on: موقعشه که چیز جدید رو شروع کنی و گذ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the wind up somebody: موجب ترس و نگرانی و اضطراب و ناراحت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have the wind up: بسیار مضطرب، ناراحت یا ترسیده بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bargain counter: بخش تخفیف دار فروشگاه اجناس تخفیف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be off one's head: دیوانه بودن خل بودن مست و پاتیل ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buy on impulse: از روی هوس و بی برنامه خریدن کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buy something on impulse: از روی هوس و بی برنامه خریدن کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have good taste: سلیقه خوبی داشتن در شناخت چیزی حرف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have an advantage: مزیت داشتن برتری داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have an opportunity: فرصت داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
alleviate the symptoms: علایم بیماری را کاهش دادن نشانه ها ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make generalizations about: نتیجه گیری کلی کردن راجع به تعمیم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smash in: ضربه سخت به چیزی زدن و باعث خرد شدن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
year on: . . . . . سال بعد بعد از . . . . س ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do we have a deal: آیا قبوله ؟؟؟ آیا راضی هستی ؟؟؟ آیا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put one's ass on the line: خود را در خطر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's head up one's ass: احمق بودن�احمقانه رفتار کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the from of: شکل یا پیکربندی چیزی که متمایز از ر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fact of the matter is: حقیقت امر این است
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
non arrival: تحویل داده نشده
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look round for: دنبال ( چیزی/کسی ) گشتن برای یافتن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of one's hair: از سر خود باز کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull something out of one's ass: چیزی را از خود درآوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whatever the fuck: این یک روش�خودسرانه تر �برای گفتن " ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the fuck up: برخاستن، پاشدن، بلند شدن با لحن بی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on the brakes: ترمز گرفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give an idea: کسی را وادار به فکر کردن درباره چیز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give a sense: کسی را وادار به فکر کردن درباره چیز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a chill: خونسرد بودن آرام بودن بی خیال بود ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dood: مرد پسر رفیق
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dp: پناهنده�آواره مدیر فیلمبرداری شریک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hurry away: فرار کردن، رفتن، ناگهان ترک کردن، ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw one's guts up: بالا آوردن استفراغ کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's heart is not in something: دل کسی به چیزی روشن نبودن علاقه مند ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
compliments slip: برگه سربرگ دار
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay someone a visit: از کسی دیدن کردن�به ملاقات کسی رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay somebody lip service: صادقانه با کسی حرف نزدن�از ته دل با ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
escort agency: دلال خانه شرکت هماهنگ کننده جنده شر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay the money back installment: پول را به صورت اقساطی پرداخت کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
follow in someones footsteps: به پیروی از کسی کاری انجام دادن پا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a go at somebody: ( کسی را ) دعوا کردن کسی را به باد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shootout: ضربه آزاد ضربه پنالتی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with tongue in cheek: به شوخی گفتن مزاح گفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
potting shed: اتاقک کشت صطلاح potting shed به معن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shed crocodile tear: اشک تمساح ریختن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bolt out: قفل درب را قفل کنید تا کسی وارد نشو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bolt up: به هم متصل کردن سرزنش کردن گند زدن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fourth down: ( فوتبال آمریکایی ) توپ را به سمت پ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fruit cocktail: ( آمیزه ای از کمپوت چند میوه ی مختل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like lambs to the slaughter: مثل گوشت قربانی مظلومانه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrape by: دوام آوردن تاب آوردن به سختی گذران ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hear something on the grapevine: فهمیدن چیزی یا اطلاعاتی از شخصی که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crash into: به چیزی زدن ( با خودرو ) با چیزی ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sex up: مهیج تر کردن جذاب تر کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fighting fit: کاملا خوب و سالم
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put up job: ظاهرسازی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go the whole nine yards: به آب و آتش زدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have an influence on: ( روی چیزی ) تاثیر داشتن ( روی چیز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
liquid soap: مایه ظرفشویی میشه Dishwashing liqu ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
puzzle over: ذهن خود را درگیر چیزی کردن �به چیزی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
before one's time: به سن کسی قد دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
safe zone: �منطقه امن� نشان دهنده منطقه ای ایم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cotton balls: یک گلوله پنبه کوچک که می تواند برای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give somebody a say: فرصت صحبت کردن به کسی دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have your work cut out for you: مواجه شدن با یک وظیفه یا کار مشکل ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
high hopes: داشتن اعتماد به نفس زیاد درباره شان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
this and that: چیزها/افراد مختلف
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
humping: سکس کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
baby fever: اشتیاق شدید که برخی افراد در رابطه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slip of paper: تکه کاغذ
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buoyant: پررونق شکوفا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
eat up: آزار دادن اذیت کردن، عصبانی کردن ن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
move on: رفتن چیز جدید شروع کردن تغییر دید ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dp: Display pictures عکس پروفایل
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to think of it: حالا متوجه شدم حالا یادم اومد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compost: کود ( گیاهی و . . . ) به کود تبدی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pencil in: زمان مقرر کردن ( به صورت موقتی و با ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
address sth: فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
damp: مرطوب به صورت ناخوشایند برعکس moist
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
well remembered: خوش خاطره
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
old password: Ex - girlfriend دوست دختر سابق
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bros before hos: ( عامیانه ) دوستی مهمتر از جنده اس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
usb: فلش مموری یواس بی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
white out: برف و مه�برف گرفتگی، برف و بوران
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come into one's own: بودن در جایگاهی که به شما این فرصت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at one's wit's end: نگران و آزرده بودن�سردرگم و آشفته ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blue collar: مزدبگیر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
temerity: "شجاعت و جرات ناشی از مستی"
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bags: � ( مثل کیسه ) باد کردن یا شدن، بال ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by common consent: با توافق جمعی با اتفاق نظر عمومی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand to mouth: با درآمد بخور و نمیر زندگی کردن�با ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get in someone's hair: کلافه کردن ذله کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trip on: سکندری خوردن پشت پا خوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottom of my heart: از صمیم قلب
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
henhouse: آغل مرغ
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get on the property ladder: اولین خانه خود را خریدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head trip: متکبر بودن�مغرور بودن، از خود راضی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long and hard: کامل و جامع کاملا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the mickey out of someone: کسی را اذیت کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bugger: برای کسی دردسر ساختن وای ( برای بی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one thing lead to another: بقیه ماجرا طوری دست به دست هم داد � ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold out for: تعلل کردن�به تاخیر انداختن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bumper pad: ضربه گیر مواد پلاستیکی که برای کاه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike that: به ذهن کسی خطور کردن که
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rack of lamb: گوشت دنده بره
١ ماه پیش