نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
post school: بعد از دوران مدرسه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
word in one's ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
word in your ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a word in your ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no time at all: وقت زیادی نداشتن مقدار زمان خیلی ک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
new broom: کسی که سرپرستی یا مدیریت جایی را به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
other day: چند روز پیش� اخیرا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get annoyed: دلخور شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come down: رسیدن نزول کردن ، سقوط کردن ( قیمت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
watering: آبدهی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ordeal: تجربه وحشتناک و سخت آزمون سخت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get wrong: سو تفاهم سو تعبیر کردن درست نفهمی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at a moment s notice: در بازه زمانی کم در کوتاه مدت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
surprising: برای نشان دادن چیزی است عجیب شگفت ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the cleaning staff: آبدارچی مسئول خدمات
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
into it: علاقه مند به آن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get involved with: با کسی دمخور شدن با کسی دوست شدن، ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
standby: زاپاس ذخیره، جایگزین بلیت لحظه آخر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sink into: وارد کردن چیز نوک تیز بر روی سطح ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slide off: سر خوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wildlife reserve: منطقه حفاظت شده حیات وحش پارک طبیعی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
this is no big deal: خیلی مسئله مهمی نیست
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kaiko: trench حفره، گودال، چاله در زبان ژا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tender loving care: دلسوز مراقب مراقبت همراه با عشق و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under discussion: در دست بررسی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
encl: به پیوست ضمیمه شده
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep control of: کنترل کردن کنترل چیزی را حفظ کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get control over: قدرت هدایت یا مدیریت شخصی یا چیزی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
good cause: چیزهایی از قبیل خیریه که شایستگی کم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sneaky link: کسی که به صورت مخفیانه باهاش سکس دا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at the cutting edge: در خط مقدم تحولات یا پیشرفت های فنا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shove it up your ass: ( بکن تو کونت ) توهینی که برای نشان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pools: شرط بندی در فوتبال
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deal of land: مقدار زیادی از زمین
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the jury is still out: موضوعی که هنوز قطعی نشده یا تصمیم آ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
follies: حماقت ها نادانی ها
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something in perspective: اجازه ندهید که یک مسئله یا مشکل که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put mind at rest: تسکین دادن قوت قلب دادن اطمینان خاط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a real pain: موقعیت یا شخص آزاردهنده مزاحم اعص ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
basic unit: واحد اصلی یکای اصلی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you're not gonna believe this: مطرح کردن یک پیام قافلگیر کننده یا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cram into: چپاندن� به زور جا کردن، پر کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a chance: خراب کردن تباه کردن فنا کردن از ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spotless: perfectly clean immaculate spotle ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in the driving seat: تحت کنترل بودن یک وضعیت یا موقعیت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turbulent: تغییرات ناگهانی زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall on: تجربه کردن رنج بردن ، به زمین افتاد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jackpot: موفقیت یا شانس بزرگ در چیزی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inc: included including
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's wires crossed: To Be confused گیج شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come bottom: کمترین نمره در امتحان یا کمترین امت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flak: انتقاد شدید
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
swelling towns: شهرهای بزرگ
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
up there: آنجا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set mind at rest: تسکین دادن قوت قلب دادن اطمینان خاط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
love bite: حالت کبودی و خون مردگی بر روی پوست ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
fall asleep: to start to sleep به خواب رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
last about: برای/به ( مدت زمانی ) طول کشیدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
last up to: عمر کردن دوام آوردن ادامه داشتن طول ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
facade cleaning: نماشویی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apply for asylum: درخواست پناهندگی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in top form: در شرایط فیزیکی بسیار خوب در فرم ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on top form: در شرایط فیزیکی بسیار خوب در فرم ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
health's sake: جهت سلامتی فیزیکی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couch turkey: روانپزشک
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beyond its shelf life: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
general exodus: مهاجرت دسته جمعی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run of good luck: دوره یا روند خوش شانسی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chicken run: محوطه نگهداری مرغ [مرغداری]
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a chicken run: محوطه نگهداری مرغ [مرغداری]
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock someone for six: کسی را به شدت شوک زده یا ناراحت کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock something for six: چیزی را به شدت ویران یا ضعیف کردن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock one for six: کسی را به شدت شوک زده یا ناراحت کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock for six: کسی را به شدت شوک زده یا ناراحت کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weekly basis: در بازه زمانی هفتگی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
permanent basis: به صورت دائمی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
part time basis: به صورت پاره وقت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the best laid plan: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the best laid schemes: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
best laid schemes: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
going up and up: بالا و بالاتر رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
son and heir: پسر نوزاد بچه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the last straw that broke the camel's back: کارد به استخوان رسیدن مشکل کمر شکن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a categorical denial: انکار قطعی عدم پذیرش به صورت مطلق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delegate pad: دفتر یاداشت اختصاصی برای هر نفر مع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could do with a hand: به کمی کمک احتیاج دارم برای انجام ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do with a hand: انجام دادن کاری با کمک دیگران
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
family owned business: کسب و کار خانوادگی ممکن است به عنوا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
staring you in the face: اتفاق افتادن چیزی خیلی ممکن به نظر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stare you in the face: اتفاق افتادن چیزی خیلی ممکن به نظر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stare someone in the face: اتفاق افتادن چیزی خیلی ممکن به نظر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
end of the road: پایان راهه دیگه آخرشه همه چیز تمو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the end of the road: پایان راهه دیگه آخرشه همه چیز تمو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go up and up: بالا و بالاتر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past its sell by date: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past your sell by date: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past your shelf life: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past its shelf life: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beyond your shelf life: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the whys and wherefore: جزئیات از پس زمینه یک وضعیت یا موقع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put one's life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a death trap: ( ساختمان یا وسیله ی ترابرای و غیره ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
food kilometers: مسافت حمل مواد غذایی از کارخانه به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one of life's little ironies: زمانی که زندگی بر خلاف انتظارت ( به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life's little ironies: زمانی که زندگی بر خلاف انتظارت ( به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heads are going to roll: به دردسر افتادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for dear life's sake: برای جان به در بردن باکمال جدو جهد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
working permit: مجوز کار ( در خارج از کشور )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
schengen area: منطقه شینگن منطقه ای متشکل از 26 کش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
diagnostic program: برنامه تشخیص خطا عیب یاب دیاگ
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a nick of time: در آخرین لحظه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go up like a light: به سرعت و با شدت آتش گرفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blazing inferno: جایی یا چیزی کاملاً در شعله آتش فرو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a blazing inferno: جایی یا چیزی کاملاً در شعله آتش فرو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay one's life on the line: خود را در خطر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay life on the line: خود را در خطر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay your life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to earthly chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly chance: شانس ممکن شانس محتمل
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly: محتمل
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life in the hands of something: اعتماد کردن به کسی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
without a scratch: بدون مشکل بدون هیچ آسیب دیدگی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw caution to the winds: با بی احتیاطی و ناگهانی عمل کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on automatic pilot: بدون فکر کردن کاری را انجام دادن مع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the wraps off: چیزی را آشکار کردن چیزی را باز کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the wraps off something: چیزی را آشکار کردن چیزی را باز کرد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's head around something: موفق به درک کردن چیزی مخصوصا چیزی س ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suss: متوجه شدن زیرک
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrimped and saved: با دقت پول خرج کردن تا بتونی کمی پس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something for a rainy day: چیزی را برای روز مبادا نگه داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a rainy days: روز مبادا
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have high hopes of something: داشتن اعتماد به نفس زیاد درباره شان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have high hopes: داشتن اعتماد به نفس زیاد درباره شان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to have the ghost of a chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not a ghost of a chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly desire: تمایل برای چیز های ممکن و قابل ملمو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to have an earthly chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avoid something like the plague: دوری کردن ار کسی یا چیزی تا حد ممکن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
battery go flat: باتری خالی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go flat: خالی کردن باتری پنجرشدن لاستیک
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anti spam filter: فیلتر ضد هرزنامه ( کامپیوتر )
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ice number: In case of emergency number
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ice number: شماره تلفن دوستان یا آشنایان برای ز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
age of communication technology: عصر فناوری ارتباطات
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
age of communication: عصر ارتباطات
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minor injuries unit: بخش صدمات جزیی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miu: minor injuries unit بخش صدمات جزیی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the lay person: افراد غیر متخصص افراد غیر حرفه ای
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kinesiologist: حرکت شناس، کینِزیولوژیست، متخصص حرک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in harness: در دسترس در حال کار کردن در سر کار
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if someone is a day: برای بیان اینکه سن کسی مطمئنا بیشتر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a case of: در مورد . . . . . . . .
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
death cart: ارابه مرگ گاری که روی آن اجساد را ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
your own boss: برای خود کار کردن �آقای خود بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the bite on someone: پول قرض خواستن تقاضای قرض کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on your slap: آرایش کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
confined to bed: مجبور به ماندن در تختخواب
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be confined to one's room: در محلی حبس شدن مجازات شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
financial state: وضعیت مالی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
something to think about: چیزی برای تفکر دقیق چیزی برای در ن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tumble to: فهمیدن، حالی شدن، شیرفهم شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a scaredy cat: ترسو بودن بزدل بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a scaredy pants: ترسو بودن بزدل بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scaredy pants: ترسو بودن بزدل بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a monkey's uncle: شگفت انگیز بودن حیرت آور بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
usb flash drive: فلش مموری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
change over to: به چیز متفاوتی تغییر کردن عوض کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
umami: This comes from a Japanese word tha ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in course of: در فرآیند یا در طول فرآیند
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the wind up someone: موجب ترس و نگرانی و اضطراب و ناراحت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the wind up: بسیار مضطرب، ناراحت یا ترسیده بودن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be quick off the mark: سریع عمل کردن/واکنش نشان دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's heart goes out to someone: برای کسی دل سوزاندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my heart bleeds for you: دلم برات میسوزه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's heart bleeds for someone: برای کسی دل سوزاندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's heart bleeds for someone: برای کسی دل سوزاندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push something to the back of your mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my heart go out to someone: برای کسی دل سوزاندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's heart go out to someone: برای کسی دل سوزاندن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something to the back of your mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something to the back of one's mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stupid ass: یک فرد احمق یا لجباز
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go away on business: به سفر کاری رفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sales director: مدیر فروش
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
financial year: سال مالی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break all records: برای تاکید بر اینکه چیزی نسبت به قب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to live up to the promise of something: نه به خوبی که انتظارشو داشتیم از کس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a bone to pick with somebody: درباره ی چیزی ( اختلاف ) با کسی بحث ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to have a bone to pick with somebody: درباره ی چیزی ( اختلاف ) با کسی بحث ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to have a red cent: آه در بساط نداشتن بی پول و پله بودن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grim death: مرگ ناخوشایند
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like the clippers: بسیار سریع یا به شدت
١ ماه پیش