𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

police house: اداره پلیس پاسگاه پلیس کلانتری

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

investigate a robbery: سرقت را تحت بررسی قرار دادن به سرق ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoulder strap: رودوشی ( کیف و . . . )

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kinght in shining armor: رهایی بخش، ناجی

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saf: Single as fuck به شدت تنها حتی تو ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single as fuck: به شدت تنها حتی تو یه رابطه هم نبو ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whip cream: خامه همزده ( شیرینی پزی و غیره ) ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impact on: مصرف یا کاربرد بیش از حد

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reward saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bonus saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leave somebody to the tender mercies of somebody: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leave someone to the tender mercies of somebody: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trimmings: آذین لوازم تزئینی

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

police certificate: مدرک عدم سوءپیشینه مدرک عدم سوءساب ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clearup: مشخص واضح روشن عالی تمیزکاری

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deafening noise: صدای کرکننده صدای فوق العاده بلند

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drown one's sorrows: با مست کردن مشکلات خود را فراموش کر ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

braxton hicks contractions: � درد و انقباض رحم در دوران بارداری ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get off one's ass: دست به کار شدن �کون خود را تکان داد ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

top up card: کارت شارژ اعتباری موبایل

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

top up voucher: ( prepaid token or card for mobile ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prepaid token: ارتی اعتباری که مربوط به تلفن ‏همرا ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

priority handling: حمل و نقل اولویت دار یا پست اولویت ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

customs declaration: اظهارنامه گمرکی

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

customs declaration: یک سند رسمی که فهرست و جزئیات کالاه ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

customs label: فرمی برای گمرک در مورد ماهیت، ارزش، ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incentive saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the fact that he exists: واقعیت از وجود آن

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the fact of the matter is: واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خص ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stem from the fact that: دلیل چیزی بودن به موجب. . . . . ن ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stem ginger: سس زنجبیل

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the fact of the matter: واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خص ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slight technical hitch: مشکل فنی جزئی وقتی واسه یک ایراد یا ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circumstances beyond our control: شرایط همه تحت تسلط ما نیست بهانه ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suit someone best: برای کسی خوب یا بهترین بودن

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slope away: جیم شدن ، یواشکی از جایی خارج شدن

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i spoke too soon: زود قضاوت کردن گفتن چیزی قبل از ای ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turned a deaf ear: بی توجهی کردن نادیده گرفتن محل نذ ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turned a deaf ear: به صورت عمدی توجه نکردن یا نادیده گ ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoveling the snow: برف پارو کردن

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorry assed: بی ارزش �بی کیفیت ترحم انگیز �رقت ا ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hedge in: مانع ساختن، جلوگیری کردن، دیوار پدا ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

root to: میخکوب کردن ( از ترس و . . . ) مبهو ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for the love of pete: محض رضای خدا! �ای بابا! برای بیان ت ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manhead: حالت انسان بودن؛ طبیعت انسان؛ بشریت ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

registration: اسم نویسی ثبت ثبت نام نام نویسی ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

runner bean: لوبیا سبز، انواع لوبیا سبز

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pole bean: لوبیا سبز، انواع لوبیا سبز

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gain somebody's respect: احترام کسی را جلب کردن نظر کسی را ج ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earn somebody's respect: احترام کسی را جلب کردن نظر کسی را ج ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a stick up your ass: خشک و سخت گیر بودن� نچسب بودن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handle grip: دسته فرمان

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuck the dog: گند زدن� دسته گل به آب دادن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affair of the heart: مسائل مربوط به عشق و عاشقی و جریانه ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maycation: تعطیلات در ماه می را به اصطلاح mayc ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sugar balls: حرف محبت آمیز خطاب به شوهر اصلاح ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traumatically: به صورت دردناکی وحشتناکی تکان دهن ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spring mix: سالادی از مخلوط سبزیجات ، گیاهان و ...

جدید ٤ ساعت پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in good form: عملکرد خوبی داشتن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on good form: عملکرد خوبی داشتن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on form: رو فرم بودن ( ورزشکار ) عملکرد خوبی ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in great form: عملکرد خوبی داشتن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verge to: تمایل داشتن به، گرایش داشتن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verge toward: تمایل داشتن به، گرایش داشتن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kick up a fuss: عصبانی شدن و شاکی شدن در مورد چیزی ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get up somebody's nose: کسی را خیلی اذیت کردن، کسی را خیلی ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do the weeding: کندن علف های هرزه

جدید ٤ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep somebody informed: continue to give somebody informati ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

head in the right direction: making good progress

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the reserve: ( ارتش ) نیروهای اضافه ای که کارهای ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leak something to somebody: دادن اطلاعات محرمانه به خبرنگاران و ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go from strength to strength: پله های ترقی را طی کردن بیشتر و بی ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nursing mother: دایه

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a bumpy ride: تغییرات ناگهانی زیاد

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

student government: شورا دانش آموزی

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ride away: رفتن دور شدن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pose a threat: تهدید ایجاد کردن خطر ایجاد کردن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sick and tired of: سیر شده زده شده بی حال و بی حوصله ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

appeal for: یک درخواست فوری یا صادقانه از مردم ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

have one's way: رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کاره ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tight corner: در وضعیت دشوار

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

friendly fire: آتش خودی

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bargain hunting: جستجو چیزی در یک جایی که قیمت خوب و ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

may as well: چاره ای جز . . . نداشتن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peacemaker: حل کننده مشاجره و دعوا

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bent: استعداد طبیعی یا مهارت در چیزی

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tide turned: ورق برگشت اوضاع تغییر کرد

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

think of something: چیزی را به خاطر آوردن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bear a striking resemblance to: کاملا شبیه به ( کسی یا چیزی ) بودن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wrapping: شکل گرفتن ( حول چیزی ) شکل گرفتن ی ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

getting on: پیر شدن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seek refuge: پیدا کردن سرپناه یا محافظت در برابر ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be in poor taste: توهین امیز و زننده

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn one's hand to: انجام دادن کاری به خوبی علی رغم ندا ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

haven't the faintest idea: زمانی استفاده میشه که از چیزی خبر ن ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boast about: باغرورصحبت کردن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be in: رسیدن

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelor of science: لیسانس علوم

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make generalizations: نتیجه گیری کلی کردن راجع به

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do for: be enough or be acceptable in a par ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

charts: لیست محبوب ترین آهنگ ها و برنامه ها ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

please people: افراد خواستنی افراد دوست داشتنی

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in this way: به این خاطر

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sway: به اهتزاز در آمدن حرکت کردن به این ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

farther: به سمت

جدید ٤ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep your feet on the ground: remain sensible and realistic about ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

potential customer: شخصی که پتانسیل علاقه مند شدن به خد ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

winding footpath: راه پیاده رو پرپیچ و خم مسیر مارپی ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it's been a while: وقتی چیزی برای مدت طولانی اتفاق نیف ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

big day: روز به یاد ماندنی روز سرنوشت ساز ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

massive hit: ترانه بسیار موفق و محبوب ترانه بسی ...

جدید ٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wired: نشئه تحت تأثیر مواد مخدر هیجان زده ...

جدید ١٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...

جدید ١٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear someone's name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...

جدید ١٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear someones name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...

جدید ١٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear one's name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...

جدید ١٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extended warranty: گارانتی که بیشتر از دوره نرمال باقی ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

costume play: لباس شخصیت های خیالی رو پوشیدن با ف ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aht aht: خندیدن با حالت عصبانی نه گفتن

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

framing crew: کارگر چارچوب بندی و پیکربندی

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chill with somebody: وقت گذراندن مخصوصا در حال آرامش خا ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheese off: خسته حوصله سر رفته، عصبانی

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sponge on: به خرج دیگری زندگی کردن از سخاوت ک ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spongebag: کیف لوازم آرایشی و بهداشتی

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sponge pudding: پودینگ اسفنجی

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

an item: داشتن رابطه جنسی یا رومانتیک

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debit voucher: سند پشتیبانی است که نشان می دهد معا ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

receipt voucher: رسیدی که نشان می دهد پرداخت دریافت ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

credit voucher: رسیدی که نشان می دهد پرداخت دریافت ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a bargain: خرید ارزان چیزی برای حراج با قیمت ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to bargain: مذاکراه و چانه زنی قبل از خرید

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring out into the open: آشکار کردن �علنی کردن

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give somebody what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the law into your hands: اقدام خارج از محدوده قانون برای دست ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chill with: وقت گذراندن مخصوصا در حال آرامش خا ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chill with someone: وقت گذراندن مخصوصا در حال آرامش خا ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im dying for something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring out the best in someone: وجب شکوفایی، تشویق یا تقویت بهترین ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring one's ass to an anchor: تمرگیدن�آرام گرفتن

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undermine someone's belief: عقیده کسی را سست کردن �باور کسی را ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weaken someone's belief: عقیده کسی را سست کردن �باور کسی را ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one's own boss: برای خود کار کردن �آقای خود بودن

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

friendly take over: خریده شدن یک شرکت توسط شرکت دیگر یا ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hostile take over: خریده شدن یک شرکت توسط شرکت دیگر یا ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

making tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rattle one's cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rattle your cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep one's pants on: صبور بودن صبر کردن صبر داشتن

جدید ١٥ ساعت پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

جدید ١٩ ساعت پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

جدید ١٩ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consist with: جور بودن با، توافق داشتن

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enlist in: شرکت کردن در

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trident: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trident missile: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rest on one's shoulders: به کسی وابسته بودن

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look to your laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look to one's laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minister to one's needs: کمک کردن به نیازهای کسی

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minister to one's needs: ( نیازهای کسی را ) برآوردن

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minister to: ( نیازهای کسی را ) برآوردن کمک کردن

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as maintained by: طبق�مطابق، بر اساس

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as specified by: طبق� مطابق، بر اساس

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as stated by: طبق� مطابق، بر اساس

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have one's finger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rattle up: به ثمر رساندن مقدار مشخصی از امتیاز ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smoke rocket: یک موشک با کلاهک که حاوی موادی برای ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive someone crackers: کسی را به شدت آزردن�کسی را دیوانه ک ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive crackers: کسی را به شدت آزردن �کسی را دیوانه ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give a bob: ( به عنوان ادای احترام ) سرخم کردن

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puzzle about: ذهن خود را درگیر چیزی کردن �به چیزی ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

address something: فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و ت ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quill pen: قلم پر

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's been one of those days: دوباره از آن روزهای سخت است

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's not somebody's day: روز کسی نبودن�بدبیاری آوردن

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my mind goes blank: چیزی به ذهن آدم نمیرسه همه چیز را ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you've got nothing to lose: دلیل نداره انجامش ندی چیزی برای از ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shimmer: درخشش کردن تابیدن نرم درخشش تابش ن ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reality shows: مستندمسابقه

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by a country mile: با اختلاف زیاد

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relegate: از لیگ دسته بالاتر به پایین تر سقوط ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

panel: کنسول ( وسایل نقلیه ) گروه

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ruins: قسمتی از ساختمان که بعد از خرابی با ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get in: به دست آوردن حاصل کردن can i get ...

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dept: اداره شعبه بخش وزارتخانه

جدید ٢٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

have sb in mind: در نظر گرفتن کسی برای هدف خاصی

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be in two minds about something: be unable to decide what to do abou ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do your fair share: pull your weight مثل دیگران سخت کا ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bags of: یک عالمه خیلی زیاد

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

push and shove: فشار آوردن یا قرار دادن به شیوه ای ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hit back at: واکنش منفی، اجباری یا خشونت آمیز نس ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go in one ear and out of the other: فورا فراموش کردن چیزی یه گوشش در و ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gr8: great

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go downhill: فرسوده شدن رو به وخامت رفتن کیفیت ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cabinet pudding: کیک کشمشی پودینگ کابینت

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poke one's nose in someone's business: در کار دیگران فضولی کردن دخالت بی ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poke one's nose into someone's affairs: در کار کسی دخالت کردن

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poke one's nose in something: در کار کسی دخالت کردن در کار دیگران ...

١ روز پیش

مدال‌های 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏