نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hydro motor: Noun - countable : هیدرو موتور موتو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sargassum: Noun - uncountable : سارگاسوم نوعی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burn somebody's bridges: Phrase : Burn one's boats پل های پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sit on someone: Phrasal verb : کسی را به زور ساکت ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shading ring: noun - countable : حلقه اتصال کوتاه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweeten the pill: idiom : sugar the pill شرایط کاری ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a pill: American English - informal : آزار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
accordionist: noun - countable : نوازنده آکاردئون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuse extractor: Noun - countable : Fuse puller فیو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuse puller: Noun - countable : Fuse extractor ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whirly: Adjective : چرخان چرخنده گَردان درح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turbine vent: Noun - countable : Whirly bird هو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
whirlybird: Noun - countable : Turbine vent ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mcb: Noun - countable : Miniature Circui ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bake off: Noun - countable : Bake - off ۱ - ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit on somebody: pherasal verb : پشت کسی را خالی کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toucan: noun - countable : توکا پرنده ای با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it takes one to know one: Idiom : دیگ به دیگ میگه روت سیاهه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get some r and r: استراحت کردن ریلکس کردن خستگی در کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beg for mercy: طلب بخشش کردن طلب عفو کردن التماس ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wrench yourself away: Idiom : Wrench yourself free خود را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hope not: Idiom : امیدوارم که این اتفاق نیفته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jiggly: Adjective - informal : ژله ای ( مثل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit speed: Phrasal verb : Hit speed of ( some ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take tightly: جدی گرفتن سَرسَری نگرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shaving brush: Noun - countable : فرچه اصلاح صورت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anti chap: Adjective : ضد تَرَک خوردگی ضد تَرَ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pate: Noun - countable - uncountable : پا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ajar: Adjective : نیمه باز ( در یا پنجره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
skycap: Noun - countable - American English ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
disco ball: Noun - countable : توپ دیسکو ( توپ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
banjo: Noun - countable : بانجو ( سازی رشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
footgolf: Noun - uncountable : فوت گلف ورزشی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ball pool: Noun - countable : Ball pit Ball po ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
doomed to failure: Phrase : محکوم به شکست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the butcher's: قصابی مغازه ی فروش گوشت نمونه : It ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what’s your poison: idiom - old - fashioned spoken : چه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the big cheese: Noun - countable - informal : مهمتر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
across: بیایید به فروشگاه آن طرف خیابان برو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
adventure: او یک کتاب در مورد ماجراجویی های خو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outfit: پدرش یک دست لباس اسکی برای او در رو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
savvy: دهانت را ببند. فهمیدی؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frozen: یخ، آب منجمد شده است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pizzeria: ما در یک پیتزافروشی در شهر غذا خورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miraculously: یک دانش آموز به طور معجزه آسایی از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
used: این لباس کارکرده است، اما در وضعیت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deal: ما باید با احتیاط به این مشکل بپردا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deal: به عنوان یک پیشخدمت، شما باید بدانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lawnmower: برای کوتاه کردن چمن ها، به یک ماشین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheesed off: اون خانوم، کمی به خاطر کارش، ناراحت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheesed off: تو به نظرم، خیلی ناراحت میای.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheesed off: من از اینکه مجبورم هر هفته چمنها رو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jaywalker: عابر پیاده ی متخلف، اگر گرفتار تصاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
motivated: چه چیزی تو را تحریک کرد که چنین کار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arrest: توفان مانع بالا رفتن آنها از کوه شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occur: در این چهارراه ( تقاطع ) مکررا تصاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
occur: او برنده شدن جایزه را در خواب دیده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aeroplane: چریکها ( پارتیزان ها ) به یک هواپیم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obsess: او قبلا در مورد وزن خود وسواس داشت.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the mend: او خیلی بدحال و مریض بوده است، اما ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sure enough: او گفت خواهد آمد، و همانطور که انتظ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unpaid: کارگرهای بدون حقوق و دستمزد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
constantly: زمین دانما حول محور خود می چرخد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
harsh: طعم دهنده ( چاشنی ) آلبالو، طعم زنن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
newlywed: این هتل درصد تخفیف ویژه ای برای زوج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abandon: او از خانواده اش دل برید و به جای خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
call it a day: برای امروز دیگه کافیه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn into: وطن پرستی میتواند به سرعت تبدیل به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
help: بفرمایید کلوچه ( با کلوچه از خودتان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
با سلام. Out of every 200
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
با سلام. در زبان عامیانه میگوییم: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
با سلام به معنی: وقتِ گُلِ نِی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
If i were you ....( i would ..../ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
با سلام. با نظر شما موافق هستم ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
با سلام In my view  In my b ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
Green wave   اصطلاحا یعنی موج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
 Pull Prank on someone Pull ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
با سلام. این اصطلاح به معنی   ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
با سلام. (کانون وکلا) در ایران، م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
با توجه به متن ، رفتار پسندیده، می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
zone out: توجه نکردن به دیگران ( به دلایلی مث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pressed: adjective : لباس اتو شده ( لباس اتو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
right back: spoken: به زودی. الان برمی گردم. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come down: پایین آمدن ( مثل پایین آمدن از طبقه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
orthodontist: یک شاخه از رشته دندانپزشکی، که به ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
orthodontist: یک شاخه از رشته دندانپزشکی، که به ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cutlery: مجموعه ی شامل قاشق، چنگال و کارد که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walk around: پرسه زدن بی هدف راه رفتن و قدم زدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
second helping: غذای سر ریز ( غذایی که بعد از خورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
second helping: غذای سر ریز ( غذایی که بعد از خورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leftover: باقی مانده ی غذا ( که اصطلاحا به آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
look on the bright side: خوش بین بودن مثبت اندیش بودن تفکر م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
towaway zone: noun - countable منطقه ی پارک ممنوع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
towaway zone: noun - countable منطقه ی پارک ممنوع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traffic lights: چراغ راهنمایی و رانندگی ( که در اص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go nuts: بسیار هیجان زده شدن ( به خاطر اتفاق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get through: رسیدن به یک محل یا یک نفر که دستیاب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
cut in line: جا زدن در صف رعایت نکردن نوبت در صف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
show affection: ابراز محبت کردن نمایش دادن احساسات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
street vendor: دستفروش کسی که اجناس خود را کنار خی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
street vendor: دستفروش کسی که اجناس خود را کنار خی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
home cooking: غذای خانگی ( غذایی که در منزل پخته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
home cooking: غذای خانگی ( غذایی که در منزل پخته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over: از طریقِ به کمکِ به وسیله یِ مثال: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get late: دیر رسیدن به جایی دیر شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get late: دیر رسیدن به جایی دیر شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
openly: بی پروا بدون رودربایستی بدون توجه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
openly: بی پروا بدون رودربایستی بدون توجه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
but: به غیر از به جز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abrupt: Adjective بی ادبانه غیردوستانه ناگه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
host family: خانواده ای است که فردی غریبه را که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
host family: خانواده ای است که فردی غریبه را که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exchange student: Noun - countable : دانشجو یا دانش آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get to know: Phrase : شروع به شناختن کسی یا چیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay out: Phrasal verb : بیرون ماندن از منزل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
struggle: به شدت تلاش کردن برای به دست آوردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fonder: Comparative adjective : مشتاق تر عل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
last: پایدار بودن دوام آوردن باقی ماندن ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get worse: بدتر شدن شرایط وخیم شدن اوضاع عود ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get worse: بدتر شدن شرایط وخیم شدن اوضاع عود ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
point out: گفتن چیزی به کسی که قبلا درباره ی آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grasp: درک کردن متوجه شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shared: Adjective : مشترک شراکتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
woods: جنگل کوچک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truer: Comparative adjective : درست تر صحی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
truer: Comparative adjective : درست تر صحی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wiser: Comparative adjective : عاقل تر دان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well used: Adjective : پر استفاده پر کاربرد کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well used: Adjective : پر استفاده پر کاربرد کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best things in life are free: یک جورایی معادل ضرب المثل: شکر نعم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
although: علیرغم اینکه با اینکه با وجود اینکه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fronting: خالی بندی کردن چاخان گفتن مثال: I b ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
house fire: noun - countable: آتش سوزی بزرگی که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hanukkah: جشن ویژه یهودیان، که 8 روز در ماه ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kwanzaa: یک جشنواره سکولار که از 26 دسامبر ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kwanzaa: یک جشنواره سکولار که از 26 دسامبر ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive sales: SYN: sales camping - sales drive یک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive sales: SYN: sales camping - sales drive یک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burner phone: informal • آمریکای شمالی یک تلفن هم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sugar lump: حبه قند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
socialise: معاشرت کردن با دیگران آموزش دادن آد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
introvert: درون گرا ( کسی که آرام و ساکت و خجا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social style: تیپ شخصیتی تیپ اجتماعی هر فردی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
social style: تیپ شخصیتی تیپ اجتماعی هر فردی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
throw: برگزار کردن ترتیب انجام کاری را داد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coed: Adjective : مختلط ( هر مکانی که خا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coed: Adjective : مختلط ( هر مکانی که خا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
consider it done: اصطلاح عامیانه که وقتی کسی از شما ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go into labour: Go into labor درد زایمان گرفتن درد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the other day: چند روز/شب/هفته/ماه/سال/ساعت و . . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you need a ride: وقتی گوینده با وسیله ی نقلیه ی شخصی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do you need a ride: وقتی گوینده با وسیله ی نقلیه ی شخصی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fly down: پرواز کردن به جایی به سرعت و ناگهان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
way too: در این phrase برای تاکید بیشتر بر ص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reunion: میهمانی دورهمی دورهم نشینی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get home: برگشتن به خانه زودتر ترک کردن محل ف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shaken: ترسیده، وحشت زده و یا ناراحت ( به خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
folded: Adjective : تا خورده لا داده شده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
folded: Adjective : تا خورده لا داده شده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mentally deficient: عقب مانده ذهنی عقب افتاده ذهنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
expelled: Adjective : اخراج شده طرد شده بیرون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
root: Root for someone : نشان دادن حمایت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
big deal: عامیانه: شاخ غول رو که نشکوندی کوه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stir fried: تفت دادن در روغن ( به مدت زمان اندک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
odourless: بی بو بدون بو بدون عطر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nerve racking: Adjective: مایه ی اعصاب داغونی باعث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it hit the spot: Phrase : بهم چسبید خیلی ازش خوشم او ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
eventually: در پایان نهایتا سرانجام بالاخره در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get over: Accept قبول کردن، پذیرفتن، باور کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pet peeve: Noun - informl : چیزی یا به خصوص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pet peeve: Noun - informl : چیزی یا به خصوص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
promotion: ارتقاء شغلی رتبه ی شغلی بالاتر بدست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cheesed off: Adjective : بسیار ناراحت و عصبانی ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut the cheese: Slang: Fart
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut the cheese: Slang: Fart
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
witling: آدم بی مزه و لوس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
placebo: داروی بی اثر دارو نما داروی واهی دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a way: از تعجب شاخ درآوردن خیلی تعجب کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
social animal: آدم فوق العاده اجتماعی و معاشرتی دو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep a low profile: خود را از معرض دید عموم مخفی نگه دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
party person: Adjective : علاقه مند به مهمانی رفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toodle pip: Interjection : خدانگهدار خداحافظ ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go crazy: دیوانه شدن به شدت هیجان زده شدن از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inner tube: تیوپ لاستیک اتومبیل حلقه ی پلاستی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
start over: دوباره از صفر شروع کردن دوباره از ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
decide on: ( Decide ( on/upon ) ( something/so ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stricter: Comparative adjective : سخت گیرانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jaywalking: عبور عابر پیاده از محل هایی که عبور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
punished: Adjective مجازات شده تنبیه شده تادی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go to jail: به زندان بردن کسی به زندان انداختن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go to jail: به زندان بردن کسی به زندان انداختن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get sentenced: محکوم کردن مجرم به مجازات متناسب با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
commit armed robbery: سرقت مسلحانه انجام دادن مرتکب سرقت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
commit armed robbery: سرقت مسلحانه انجام دادن مرتکب سرقت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hinged door: در لولادار در دارای لولا در لولایی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vandal: تخریب کننده ی اموال عمومی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hack into: verb : دستیابی به اطلاعات محرمان دی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hack into: verb : دستیابی به اطلاعات محرمان دی ...
١٠ ماه پیش