دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
Verb : فروکش کردن برطرف شدن نمونه : their hunger has been satisfied after hunt and eating a big deer
Adjective : غافل گیرانه غیرمنتظره نمونه : They were injured in the surprise attack last night
Adjective : بی انگیزه بدون انگیزه نمونه: The police and many other organisations are putting in a great deal of work to counter motiveless and mindl ...
adjective : دور از دسترس دست نیافتنی بعید محال نشدنی نمونه: Many economists think that full employment is an unattainable goal
adjective : آسان راحت و بی دردسر نمونه: The application offers frictionless downloading and sharing.
جدیدترین ترجمهها
غسل تعمید یکی از آیین های مذهبی در کلیسای مسیحی است.
او به خاطر تحت تعقیب بودن، تقریبا ترسیده بود.
موهایش به صورت آبشاری از فِر ( آبشاری فِرفِری ) روی شانه هایش افتاده بود.
ارابه فرود ( چرخ ها ) در هواپیماهای سبک همیشه در حین پرواز بسته نیست.
برای راحتی کار، الگوی ساخته شده از کرباس آهاردار را اتو کنید و با قیچی تیز برش دهید.
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
یک نوع میمون کوچک ساکن آمریکای جنوبی لینک منبع :https://en.m.wikipedia.org/wiki/Marmoset
فدای سرت به دَرَک بهش اهمیت نده مهم نگیرش و....
قمار کردن شرط بندی کردن (سر پول) شرط بستن
این جهان کوهست و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
تارا کاوش کهکشان Milkway کارمان (در اشاره به خط کارمان - karman line) گیتی