پیشنهادهای عماد (١١٨)
یکدست - ثابت
عادی، معمولی
( موسیقی ) نُت
نوازنده
( موسیقی ) نُت ها
نت های موسیقی
جدید نوین مدرن تازه نو امروزی امروزین معاصر معاصر
[مترادف] pulsation: ارتعاشات، لرزش، نوسان، تموج، امواج امواج: در علوم گوناگون بکار میرود و بحرکات موجی و ارتعاشات و تموجات و اضطربات اشیاء گوناگون ا ...
[مترادف] pulsation: ارتعاشات، لرزش، نوسان، تموج، امواج امواج: در علوم گوناگون بکار میرود و بحرکات موجی و ارتعاشات و تموجات و اضطربات اشیاء گوناگون ا ...
پوشیدن گذاشتن برتن کردن مکان قراردادن انداختن در نوازش کردن فرو کردن از پیش بردن حریصانه خوردن بلعیدن نشلیدن دست انداختن سرزدن براه انداختن پر خوردن ...
درون بینی بصیرت بینش شهودی
توضیح ناپذیری
با هم با یکدیگر همزمان و باهم
توامان با هم با یکدیگر
باهم جنابه دوقلو همزاد
در ظرف در حالت ظرف: قید , ظرف , معین فعل , قیدی , عبارت قیدی , ظرفی , چگونگی , شرح , تفصیل , رویداد , امر , پیشامد , شرایط محیط , اهمیت , پیچیدن , پ ...
الهام گرفتن الهام گیری
بینش عمیق شهود عمیق
جریان رو به جلو جریان به سمت بیرون جویبار بیرون
چشم ذهنی ذهن نظر انگاشت تخیل پندار خیال
به طور ناگهانی اتفاقی تصادفی یهویی
جوهره خلاق جوهره خلاقیت
گسترده تر وسیع تر خارج از محدوده خارج از چارچوب خلاقانه، مبتکرانه، نوآورانه تفکر خارج از چارچوب استعاره ای است به معنی فکر کردن به روشی متفاوت، غیرم ...
ولی اما مگر با این حال در عین حال
جوهره
رهبری بر خود
خود تنظیمی
هوشیاری ذهن آگاهی
تقویت شده تقویت
خلاقیت ایده
هوشیار
enhanced: بالا بردن، افزودن، افزایش bettered: بهتر کردن corrected: اصلاح شده upgrade: ارتقاء
در نتیجه بنابراین حاصل، حاصل شدن، حصول
خوب مناسب مطلوب شایسته
موسیقی عاشقانه موسیقی پرهیجان موسیقی شورانگیز
طبیعت گرا
عاشقانه مهرآمیز محبت آمیز پرهیجان هیجان انگیز شورانگیز پر شور
بی عیب کامل
افزودن افزایش بیشتر کردن
بیشتر
[مترادف] excited: برانگیخته stimulated: تحریک شده exhilarated: هیجان زده energetic: پر انرژی
فشار عاطفی فشار احساسی
[مترادف] rush فشار
افزایش سریع افزایش صعودی [به سرعت] افزایش [به سرعت] بالا رفتن
[مترادف] in the event that در صورتی که
تسکین = التیام [مترادف] التیام = علاج شدن؛ بهبود یافتن علاج شدن = درمان شدن؛ صحت یافتن؛ شفا یافتن تسکین = درمان؛ درمان شدن
مقدار مورد نیاز
درحالی که در صورتی که
دلهره آور استرس زا پراسترس پرفشار پردغدغه
به خاطر سپردن حفظ کردن یاد گرفتن آموختن تعلیم گرفتن فراگرفتن از بر کردن