تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زمینی دنیوی earthly desires

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در حالت صفت معنی انبوه و یا خیلی زیاد میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنی تاریخ ش به فلان موقع برمی گرده هست date back ( to… ) | date from… | date to… coins believed to date to the 1800s The college dates back t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تغییر آشکار تغییر واضح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بازه حدودی بین ده سال آخر یک قرن و تا ده سال بعد از شروع قرن جدید به معنای حوالی یا حدود اون قرن هم میشه معنی ش کرد مثلا at the turn of the 20th ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فروخته شدن به فلان قیمت The painting is expected to fetch $10 000 at auction. رفتن به جایی و چیزی را با خود آوردن The inhabitants have to walk a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مشاجره اختلاف نظر There is no contention between the two groups. Privatization of the health service remains a point of contention

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صوت فلکی The Little Bear constellation is still used by navigators at sea. مجموعه ای از افراد، اشیا یا ایده ها a constellation of Hollywood tale ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گرد هم آمدن دور هم جمع شدن به صورت گروهی Young people often congregate in the main square in the evenings.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اثر گذار، تاثیر گذار، موثر، مناسب The noise was hardly conducive to a good night’s sleep. an environment conducive to learning

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در محوطه اصلی دانشگاه She lives on campus ( = within the main university area ) : oxfordlearnersdictionaries

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

1 - استعمار 2 - تشکیل کلنی ( به رشد تعداد زیادی گیاه و یا جانور در یه ناحیه میگن کلنی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

طراحی شدن برای هدف خاصی The programme is geared to preparing students for the world of work.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جستجو و بررسی دقیق در میان چندین چیز Researchers have been combing through data files trying to detect problems.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پوشش داخلی لباس یا اندام های بدن فکر میکنم در مورد لباس بهش میگن آستر a coat/jacket lining the lining of the stomach

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بستر یا زمینه را برای چیزی فراهم کردن A positive conversation with the CEO today could set the stage for a promotion tomorrow. The new evidence s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرزند و فرزندان فرزند و همه افراد بازمانده از کسی حالت جمع ش بهترین معنی به نظرم بازماندگان هست a person’s descendants are their children, their c ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش رفتن When the actor was late, the show proceeded without him. ادامه دادن His lawyers have decided not to proceed with the case

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آمیزیش بین نژادی آمیزش بین نژاد های مختلف یک گونه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

طبق گفته ها اینجور میگن By all accounts, San Francisco is a city that's easy to fall in love with

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

معنی اول: سازگار شدن، تطبیق دادن خود با شرایط جدید The children are finding it hard to adapt to the new school. معنی دوم: تغییر دادن یه چیزی با ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

افزایش پله ای افزایش مرحله ای You will receive annual salary/pay increments every September

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برتری داشتن، بهتر بودن از our wrestlers outclassed theirs SURPASS, be superior to, be better than

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ر و به اتمام بودن، ته کشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یادگیری مهارت جدید to learn new skills so that you can do a different job Many unemployed people are forced to reskill The company plans to reski ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تسهیل کردن، آسان کردن to make it possible or easier for something to happen The counselor may be able to facilitate communication between the coup ...