پیشنهادهای lifeyar (٤٩٣)
بی فرزندی
ایرنئوس
به موجب، بر اساس، با استناد به، به دلیل
علی الظاهر به ظاهر در ظاهر
به گونه ای که
ارائه دادن، به تصویر کشیدن
موجود، کنونی، فعلی
در همین زمان و مکان
ضمنا در عین حال
حاکی بودن، حکایت داشتن
رفتار، سلوک، مشی، کردار
تحمیل، وضع کردن
طولانی مدت
با جدیت
در رابطه با
از روی مطالعه و بررسی
معلم مدرسه ابتدایی
چارچوب بندی مجدد
به این ترتیب، از این رو
نشان دادن، نمایان ساختن، برجسته ساختن
هر از گاهی، گاه گداری
حمایتگر حامی پشتیبان
به معنای عامیانه، بغل، کنار، پهلو برای مثال؛ next to me، یعنی بغل من. "بغل"در اینجا به معنای آغوش یا hug نیست، بلکه به معنی "کنار و پهلو" است.
نزدیک، خودمانی
سخت کوشی
محقق شده برآورده شده
معوق معوقه در مورد بدهی، وام، قرض، . . .
رها کردن
بالا رونده در حال رشد/طلوع/صعود
بازار سهام بازار بورس
عرضه پول
بحران اقتصادی "برای رکود به طور متعارف از واژه stagnation استفاده میشود"
همدلانه
طلایه دار پیشگام جلودار
مشوق انگیزه
کم و بیش
جدایی ناپذیر
تدوین
صرف نظر از اینکه
پیشین
نظیر همانند
شیادانه فریبکارانه
لاینفک ذاتی
لزوماً
تملک کردن در اختیار گرفتن
بدین نحو به همین ترتیب
نسبت به، راجع به، در باره
ظاهرا
یکسان همانند
مشهور، مفروض