پیشنهادهای آسیه هداوندخانی (٢٦١)
تحقیقاتی که برای اولین بار روی بشر انجام میشود را گویند . همچنین به این نوع روش F. I. H نیز گفته میشود First - in - human are studies during whic ...
آزمایشات یا مطالعاتی که برای اولین بار بر روی انسان انجام میدهند به صورت علامت اختصاری F. I. M نیز مشخص میشود F. I. M studies was conducted at a Eur ...
اسیر شدن That pilot was held captive for six years آن خلبان به مدت ۶ سال اسیر شد
مقدار بسیار زیاد I was amazed by the sheer abundance of food at the party من از فراوانی بسیار غذا در مهمانی شگفت زده شدم
خیلی فراوان، خیلی زیاد, به میزان بالایی The flowers grew in great abundance گلها به میزان بسیار زیادی رشد کردند
فهمیدن اطلاعات You really absorb information very well تو واقعا خوب میگیری ( اطلاعات رو میفهمی )
بیشترین حد ممکن، بیشترین تعداد ممکن The largest possible amount that is possible بالا ترین مقداری که امکان داره We might have a third child, but th ...
نیاز اساسی، نیاز مسلم و بی چون و چرا، نیاز مبرم A car is an absolute necessity if you live in the city ماشین یک نیاز اساسی است اگر در شهر زندگی میکن ...
تازه کار مطلق کاملا ابتدای کار He is an absolute beginner او کاملا تازه کار است
اعتماد به نفس کامل یا مطلق People sometimes do not have absolute confidence in their decisions مردم گاهی اعتماد به نفس کامل در مورد تصمیمات شون ندارند
عدم علاقه The absence of public interest in the issue made him upset عدم علاقه عموم به آن مسئله او را غمگین کرد
ضدعفونی کننده The scar should be washed with antiseptic liquid زخم باید با ضدعفونی کننده شسته شود
کورک, دمل چرکی I developed an abscess on my leg رو پام یه کورک زده
چرک کورک را خالی کردن ( با نیشتر زدن ) The doctor carefully lanced the abscess دکتر با دقت چرک کورک را خالی کرد
یک دفعه تمام شدن The meeting came to an abrupt end جلسه یه دفعه تمام شد
بدون جای ثابت ( برای زندگی ) ، بدون اقامتگاه ثابت He is a man of no fixed abode او مردی است که جای ثابت ندارن ( برای زندگی )
خانه گرفتن, ساکن شدن We are going to take up our abode in Shiraz می خوایم تو شیراز خونه بگیریم
بدست آوردن دوباره تعادل ( پس از از دست دادن آن ) I thought she was going to fall, but she regained her balance فکر کردم میخواد بیفته اما دوباره تعاد ...
نگه داشتن تعادل, حفظ تعادل کردن I tried to keep my balance while doing gymnastics من سعی کردم تعادلم رو وقتی ژیمناستیک انجام میدم حفظ کنن
I lost my balance and fell down تعادلم و از دست دادم و افتادم
از دست دادن تعادل
در مورد خاطره به معنای به یادماندنی One abiding memory for me is my first visit to India یک خاطره به یاد ماندنی برای من اولین بار دیدن هند است
آسیب ناگهانی, تصادفی، اتفاقی The insurance covers accidental damage to the vehicle بیمه آسیب های ناگهانی را پوشش میدهد
آسیب ترمیم ناپذیر, جبران ناپذیر His eyesight suffered irreparable damage بینایی او دستخوش آسیب ترمیم ناپذیری شد
محاسبه ی تقریبی I made a few rough calculations of how much it would cost یه محاسبات تقریبی انجام دادم که ببینم چقدر می ارزید. ص
مجرد همه چی تموم, مجرد شایسته The prince was Japan's most eligible bachelor شاهزاده شایسته ترین مجرد ژاپن بود
مجرد قطعی ( فردی که مجرده و قصد ازدواج هم نداره )
اجرا کردن قانون
آوا لغزانی ( جابه جا گفتن حروف یا کلمات ) مثلاً به جای اینکه بگه : doing the chores میگه: Chewing the doors😁😁
در زبانشناسی آغازه نام دارد که پس از آن هسته یا nucleus و بعد پایانه یا coda می آید. هسته و پایانه تشکیل rhyme را میدهند. به عنوان مثال: کلمه crank ...
گیر دادن به چیزی، روی چیزی ماندن، زیاد وقت گذاشتن برای چیزی The teacher should explain the grammar but not dwell on that معلم باید گرامر را توضیح د ...
وسیله ی کمکی، لوازم A broom can serve as a prop to hold the door open جارو می تواند به عنوان یک وسیله کمکی برای باز نگه داشتن در باشد
بازداشتن، منع کردن، دلسرد کردن، پیشنهاد نکردن، دور نگه داشتن The limitations we think we have need to be desuggested آن محدودیت هایی که فکر میکنیم دا ...
همسو بودن با، موافق بودن با، هماهنگ بودن با This result is congruent with those of other studies. این نتیجه با نتایج مطالعات دیگر همسو است
توهین کردن، شی فرض کردن آدمها، کم ارزش کردن Avoid language that objectifies a person by his or her condition بپرهیزید از سخنی که به شخص توهین کنه به ...
Old - fashioned قدیمی شدن This term is acceptable, but the other one has become dated این واژه قابل قبول است اما اون یکی قدیمی شده.
کنایه آمیز تلویحی
پرتاب کردن ریسمان The fisherman cast his line into the water ماهیگیر ریسمان را به داخل آب پرتاب کرد
لک کردن چیزی لکه گذاشتن روی چیزی
میزان زیاد. . انبوهی از. . هجومی از. . A welter of information حجم زیاد اطلاعات
گزیده گو ( فردی که موارد مورد نیاز را بیان میکند و توضیح اضافه نمی دهد )
ساخت موازی ، مثلاً اگر عبارتی از فعل ing دار استفاده کرده بقیه عبارات هم از ing استفاده کنند و یا اگر در یک لیست عبارتی با of شروع شده بقیه هم با of ...
تپق زدن
به طور پراکنده مشخص شدن ( مثلا در نقشه ) The palm trees dotted around the island نخل ها مشخص شده اند در نقاط مختلف جزیره
تغییر صدا به خاطر نفوذ صدای مجاور این حالت می تواند وسط یک کلمه و یا بین کلمات اتفاق افتد. hand bag در این کلمه صدای 'd' با elision حذف و به صورت ...
یافته های یک تحقیق را تکه تکه کرده و به دو یا چند تحقیق تبدیل کردن و به چاپ رساندن.
اقدام به ارسال یک مقاله به دو نشریه برای چاپ و یا نشر یک مقاله در دو مجله
استفاده از نیروی انرژی برای هماهنگی فرد با محیط اطرافش
۱. زمانی به کار می رود که شما در مورد چیزی حرف می زنید که به دلایلی اتفاق نیفتاد I would have called you میتونستم بهت زنگ بزنم ( اما به دلایلی نشد ) ...
تارآوا های کاذب