پیشنهادهای ش. (٥٩)
تلفظ [فارسی] اِرمیا [انگلیسی] Jeremy [عبری] Yirmiaah دومین پیامبر بزرگ بنی اسرائیل است. معنی لغوی: کسی که خداوند او را بلند مرتبه کند. معنی تحت ا ...
[نقل از هزاره] Now you have gone and done it! ( عامیانه ) بالاخره کار خودت رو کردی!
[نقل از هزاره] go on to sth / to do sth به چیزی پرداختن، به کاری پرداختن، سر چیزی رفتن، سر کاری رفتن go on to the next item سر مسئله بعدی رفتن، به مس ...
[نقل از هزاره] go on to sth / to do sth به چیزی پرداختن، به کاری پرداختن، سر چیزی رفتن، سر کاری رفتن
palaeontology = paleontology: دیرین شناسی ( مطالعه حیات در گذشته زمین شناختی بر پایه فسیل ها، رده بندی آن ها، رابطه آن ها با جانوران و گیاهان امروزی ...
palaeontology = paleontology: دیرین شناسی ( مطالعه حیات در گذشته زمین شناختی بر پایه فسیل ها، رده بندی آن ها، رابطه آن ها با جانوران و گیاهان امروزی ...
palaeontology = paleontology: دیرین شناسی ( مطالعه حیات در گذشته زمین شناختی بر پایه فسیل ها، رده بندی آن ها، رابطه آن ها با جانوران و گیاهان امروزی ...
palaeontology = paleontology: دیرین شناسی ( مطالعه حیات در گذشته زمین شناختی بر پایه فسیل ها، رده بندی آن ها، رابطه آن ها با جانوران و گیاهان امروزی ...
palaeontology = paleontology: دیرین شناسی ( مطالعه حیات در گذشته زمین شناختی بر پایه فسیل ها، رده بندی آن ها، رابطه آن ها با جانوران و گیاهان امروزی ...
توضیحات آکان درست است. Hairdresser به معنی آرایشگر ربطی به جنسیت ندارد. به هر فردی ( اعم از زن یا مرد ) که کار کوتاهی، شست و شو و استایل دهی موهای ز ...
Startle به معنی مبهوت شدن نیست. برای مبهوت شدن لغات دیگری در انگلیسی استفاده می شود. کسی که startled می شود به نوعی از جا می پرد یا حیوان پا به فرار ...
What should we do? به نظرت چه کار کنیم؟ You should tell him the truth. بهتره حقیقت رو بهش بگی. It's cold. Should I turn the heating on? سرده. می خو ...
نام دیگر گیاه پوتوس طلایی.
Cross - disciplinary: Of, relating to, or involving two or more disciplins: interdisciplinary میان رشته ای
[هزاره] feed sth into sb/sth خوراندن به، وارد کردن به، دادن به [سکه] انداختن در
[هزاره] 1. مشک 2. دبّه شیر 3. [شیر] زدن، کره گرفتن از 4. به هم زدن، متلاطم کردن 5. ( مجازی ) [احساسات] برانگیختن، به جوش آوردن 6. [دریا و غیره] به تل ...
کار خود را انجام دادن
[هزاره] از کسی طلب کردن، از کسی تقاضا کردن، از کسی توقع داشتن
زوال حرکات تناوبی
[نقل از هزاره, He went on to say that . . بعد گفت که. . . ، آنگاه گفت که. . . ،
[نقل از هزاره] ( عامیانه ) بالاخره کار خودت رو کردی!
این کلمه هم اسم است، هم فعل.
دعوای شدید کردن، شدیدا تنبیه کردن، متوقف کردن.
نزدیک است به گریه بیفتد.
پرسش جهت دار، سوال جهت دار
معلم جایگزین
معلم جایگزین
معلم جایگزین
معلم جایگزین
معلم جایگزین
[هزاره] adj. 1. دقیق؛ صریح؛ روشن 2. خاص، ویژه، معین، مشخص n. 3. داروی خاص، داروی اختصاصی 4. امر خاص، امر جزئی؛ ( در جمع ) جزئیات
[نقل از هزاره] 1. همراه شدن با، هم پا شدن با، همسفر شدن با 2. [فکر، نقشه، طرح] به دست دادن، پیشنهاد دادن، ارائه کردن، دادن 3. [پول] در آوردن، به دست ...
[نقل از هزاره] 1. دست کردن در 2. دست بردن به، دست زدن به 3. تکه هایی از . . . را خواندن، نگاهی انداختن به، ورقی زدن dip into a book: با کتابی ور رفتن ...
[روانشناسی، روانپزشکی] هیجان.
دست بر قضا، بر حسب اتفاق
[روانشناسی] عینی
[هزاره]: [نقشه، فکر و غیره] اجرا کردن، تحقق بخشیدن، به مرحله عمل درآوردن، عملی کردن، به کار بستن، پیاده کردن؛ [قانون، فرمان] مُجرا داشتن، اجرا کردن؛ ...
[هزاره]: regard sb/sth with/as کسی/چیزی را. . . دانستن، کسی/چیزی را. . . قلمداد کردن، به کسی/چیزی به عنوان. . . نگاه کردن، کسی/چیزی را به عنوان. . . ...
[هزاره]:adj بی دغدغه، آرام، راحت، بی تشویق، فارغ البال be untroubled: ناراحت نشدن، نگران نشدن، کک ( کسی ) هم نگزیدن
[هزاره]: adv 1. زیر زمین 2. در خفا، مخفیانه، زیرزمینی go underground: مخفی شدن، به طور زیرزمینی فعالیت کردن adj 1. [راه و غیره]: زیرزمینی 2. [فعالی ...
[هزاره]: adj 1. زیرزمینی، تحت الارضی 2. مخفی، نهانی، نهفته، پوشیده، نامرئی
[به نقل از هزاره]: تند، زود، فورا، سریعا، به سرعت؛ در دم، بلافاصله، بی درنگ.
[به نقل از هزاره]: فورا، بی درنگ، آنا، در یک لحظه، در یک چشم به هم زدن.
سندروم محرومیت تسریع شده
سندروم محرومیت
[روانشناسی]: شخص نسبت به افراد باهوش میل و کشش جنسی پیدا می کند. این میل، گرایش و سلیقه جنسی را نشان می دهد.
در جریان [کار یا موضوعی] قرار داشتن. در جریان [کار یا موضوعی] بودن.
شما خودتان به تنهایی و بدون کمک دیگری چیزی دارید یا به دست آورده اید، مستقلا
نخوت مستی افرادی که الکل می نوشند خود را آرمانی تصور می کنند. به این حالت نخوت مستی گفته می شود.
نخوت، خودبینی، تکبر